به گزارش مسیر اقتصاد زنان ایرانی روزبهروز باسوادتر میشوند و در یک دهه اخیر نهتنها سواد عمومی، بلکه تحصیلات دانشگاهی نیز در بین زنان ایران بسیار فراگیر شده است.
مسئله زن بعد از انقلاب اسلامی ایران
بعد از انقلاب اسلامی با توجه به مسئلهی پوشش بانوان تصور بسیاری از غربگرایان ایران و جهان بر این بود که حکومت درصدد محبوس سازی زنان و مانع رشد آنها خواهد شد.
این تصور بر اساس دوگانه انگاری غلط سنت-تجدد از دوران استعمار وارد فرهنگ روشنفکران ایران شده بود و همواره منورالفکران ایرانی تحصیل علم را همبسته به فرهنگ ظاهری غرب تحلیل میکردند و شاید همین برداشت ذهنی بود که آنان بهاشتباه هر فرهنگ غیر غربی را ضد زن و ضد علم میدانستند.
اما دیری نپایید که اظهارات امام خمینی (ره) و تحرکات اجتماعی زنان در انقلاب و دفاع مقدس این تصور را با چالش مواجه ساخت. رهبر انقلاب در همان اوایل انقلاب کسب علم را لازمه جامعه مسلمان ایران برشمرد و با پیگیری سیاست باسوادی و نهضت سوادآموزی در سرتاسر کشور، بانوان ایرانی نیز از این مسئله استقبال کردند و فرهنگ «ز گهواره تا گور دانش بجوی» را در زندگی اجتماعی خود نمودار ساختند.
زنان و توسعه پایدار
مسائل مربوط به شرکت همهجانبه زنان در فرایند برنامههای توسعه ملی بهتدریج از دهه ۱۹۷۰ وارد دستور کار سازمانهای توسعه ملی و بینالمللی گردید.
این مسئله از آن رو مهم است که توسعه پایدار کشورها وابسته به نیروی انسانی و توانمندی مردان و زنان یک کشور است. در واقع اگر توسعه مبتنی بر انسان و توانمندی آن نباشد هرچند که هزینههای زیادی صرف آن بشود، باز هم نمیتواند آینده اقتصادی یک کشور را تضمین نماید. لکن توسعه پایدار به روندی از توسعه اشاره دارد که ظرفیت مردم را برای ایجاد و مصرف ثروت بهصورت ماندگار تقویت شود.
توسعه پایدار دارای سه ویژگی برجسته است که هر سه برای زنان نویدبخش است؛ نخست اینکه توسعه پایدار بیشتر مبتنی بر توزیع است تا تولید و توسعه در این حالت باید میان جنسیت و قومیت و … توزیع گردد. دومین ویژگی برجسته توسعه پایدار این است که معطوف به آینده است و از این لحاظ نوعی دوراندیشی در آن مشاهده میشود. سومین ویژگی توسعه پایدار تأکید بر پرورش استعدادهای خفته است.
در جامعه ایران که سالها قبل از انقلاب زن به معنای اجتماعی جایگاهی نداشت، توجه به بالفعل سازی ظرفیتهای زنان نقشی کلیدی در توسعه پایدار ایران دارد. در واقع وضع عمومی جوامع بدین گونه است که زنان تربیت افراد جامعه را بر عهده دارند و توانمندی آنان است که یک ملت را رو به صعود و یا نزول میبرد.
نقش تحصیلات تکمیلی در پرورش ظرفیتهای زنان
در این بین سؤال اساسی این است که آیا صرف باسوادی زنان مهم است و یا اینکه زنان پرورش بیشتری لازم دارند؟
در پاسخ باید گفت که آموزش عمومی هرچند نقش برجستهای در توسعه انسانی دارد اما این آموزش عالی و تخصصی است که زمینه را برای بروز استعدادهای خاص آماده میکنند و در صورت تدوین صحیح نظام علمی دانشگاهی، امکان پرورش بهتری برای نیروی انسانی به وجود میآید.
بر همین اساس مسیر اقتصاد سراغ آمارهای بانک مرکزی رفته است تا وضعیت تحصیلات دانشگاهی را در زنان ایران و بالأخص در یک دهه گذشته ارزیابی کند.
وضعیت تحصیلات تکمیلی در زنان ایرانی
بررسیهای مسیر اقتصاد از نرخ تحصیلات تکمیلی زنان در یک دهه گذشته نشان میدهد فرهنگ تحصیل در بین خانوادههای ایرانی رو به فزونی دارد و دانشآموختههای دانشگاهی درصد بالایی از زنان ایران را شامل میشوند.
بر اساس دادههای استخراجشده از آمار سال ۹۵ بانک مرکزی ایران، ۲۲.۷ درصد از زنان ایرانی دارای تحصیلات تکمیلی هستند و این مقدار در نسبت با یک دهه پیش از آن در سال ۸۶ که ۱۵.۲ درصد زنان ایرانی تحصیلات دانشگاهی داشتند، حکایت از این دارد که در یک دوره ۱۰ ساله درصد زنان ایرانی با تحصیلات عالی حدود ۵۰ درصد افزایش یافته است.
نکته قابلتأمل این است که در این دوره، هیچ سالی نبوده است که وضعیت زنان پسرفت داشته باشد و نمودار این شاخص همواره روند صعودی را طی کرده است.