به گزارش مسیر اقتصاد در طول تاریخ بسیاری از اقتصاددانان به رمز و راز شیوه خلق پول بانک های تجاری و اثرات آن بر قدرت تولید ثروت در اقتصاد پی برده اند.
بر این اساس بسیاری از اقتصاددانان مطرح تاریخ با شیوه خلق پول بانک های تجاری در بانکداری مدرن مخالف بوده اند؛ برخی از آن ها حقایقی را در خصوص این شیوه از بانکداری به زبان آورده اند و برخی دیگر نیز راهکارهایی برای بهبود وضعیت خلق پول در جامعه مطرح نموده اند.
در طول دو هزار سال گذشته از دوران آریستوتل تا زمان قرون وسطی، اقتصاددانان اساسا جزء دانشمندان به حساب نمی آمدند، بلکه به عنوان یک فیلسوف اخلاقی مورد پذیرش جامعه بودند. در دوران قرون وسطی اقتصاددانان به استخدام کلیسای مسیحی درآمدند و در زمان حکومت کلیسا قوانین اقتصادی جامعه را تعیین می کردند.
مسئله نرخ بهره اولین چالش فکری اقتصاددانان پولی
از آن زمان مسئله اصلی که در مورد استفاده از پول در بین جوامع مطرح بود، بحث گرفتن سود در زمان قرض دادن منابع مالی بود.
در خصوص مسئله نرخ بهره اختلافات زیادی در جوامع مختلف و حتی افراد یک جامعه مطرح بوده است. با اینحال از همین زمان ها بحث خلق منابع اعتباری و کسب سود از آن نیز مطرح شده است.
از اواخر قرن هفدهم میلادی به مرور اقتصاددانانی در خارج از سلطه کلیسا مطرح شدند و شروع به نظریه پردازی نمودند. این افراد که در جریان فعالیت های روزمره اقتصادی قرار داشتند به این موضوع اشاره کرده اند که در آن زمان بانک ها بسیار بیشتر از دارایی های واقعی خود به خلق اعتبار در جامعه مبادرت می ورند.
مرکانتیلیست ها به ضرورت کنترل مرکزی پول توسط دولت معتقد بودند
این دست اقتصاددانان که در حال حاضر به «مرکانتیلیست ها» مشهور هستند بر سر ضرورت کنترل دولت بر سیاست های پولی و میزان خلق پول اشتراک نظر داشتند. در آن زمان پول رایج طلا و نقره بود و در چنین شرایطی عدم کنترل مرکزی بر سیاست های پولی می توانست به کمبود پول مورد نیاز در جامعه منجر شود.
در این دوران بانک های تجاری به مرور شروع به فعالیت نمودند و به یکی از ابزارهای قدرت پادشاهان تبدیل شدند. افراد مطرح متعددی در این دوران از شیوه خلق پول بانک های تجاری انتقاد نموده اند و آن ها را «سرطان ثروت کشورها»، «منبع به راه افتادن جنگ ها»، «موجب افزایش قیمت ها» و «تغییر دهنده نرخ ها به منظور کسب سود» نامیده اند.
در این دوران یکی از اقدامات اصلی بانک ها خلق اعتبار بدون پشتوانه و سرمایه گذاری آن در راه اندازی جنگ به منظور کسب سود از پیروزی احتمالی در جنگ بود.
اگر پول کافی نداریم باید یک بانک تأسیس کنیم!
سر ویلیام پری که موسس اقتصاد آماری مدرن محسوب می شود در قرن هفدهم یک مسئولیت مالی در کشور بریتانیا داشته است. او در یک اظهار نظری گفته است: «اگر پول کافی در اختیار نداریم، کافی است یک بانک تأسیس کنیم. این بانک می تواند اثر سکه های ما را دست کم دو برابر نماید.»
گرچه تخمین دو برابری که در آن زمان آقای پری انجام داده است به مراتب پایین تر از مقدار واقعی آن در زمان فعلی است اما این نظر او که با ایجاد یک بانک امکان خلق پول اعتباری بدون پشتوانه و افزایش منابع مالی مورد نیاز جنگ ها فراهم می شود، تصوری کاملا صحیح بوده است.
در قرن نوزدهم بانک های تجاری توانستند به قدرت خود بیفزایند و در این زمان اوراق منتشر شده توسط بانک ها به طور کلی جای سکه و فلزات گرانبها را در تبادلات داخل کشورها گرفت و تنها برای خریدهای خارجی از سکه های طلا و دیگر پول های واقعی استفاده می شد.
۶ نظر اقتصاددانان در خصوص خلق پول بانک های تجاری
در طول این مدت اقتصاددانان شبهات زیادی به خلق پول بدون پشتوانه و به اصطلاح «خلق پول از هوا» مطرح نموده اند و در این خصوص بحث و تبادل نظر های زیادی شکل گرفته است.
به طور خلاصه می توان نظر اقتصاددانان مطرح تاریخ در خصوص شیوه مناسب خلق پول در جامعه و اعطای قدرت خلق پول به بانک های تجاری را در ۶ محور زیر بیان کرد:
- بانک های تجاری خلق کننده «اعتبار» هستند و «پول واقعی» خلق نمی کنند.
- از آنجا که «اعتبار» خلق شده توسط بانک های تجاری به عنوان وسیله مبادله بین مردم دست به دست می شود، به عنوان پول در جامعه پذیرفته می گردد.
- با جایگزینی پول واقعی با اعتبار خلق شده توسط بانک های تجاری، سود پرداختی به این منابع اعتباری در عمل «مالیات باند قدرت از بخش تولیدکننده جامعه» است.
- افزایش خلق پول اعتباری بانک های تجاری موجب افزایش قدرت دولت ها و تمرکز سرمایه ها در اختیار افراد محدودی می گردد.
- خلق پول بانک های تجاری به جنگ، ملی گرایی یغماگر و بدهی ملی منجر می شود.
- خلق پول بانک های تجاری موجب توزیع ناعادلانه قدرت می شود که با طبیعت دنیا و انسان سازگاری ندارد: این شیوه خلق پول با واژه هایی همچون آزادی، برابری، حفاظت از محیط زیست و دیگر ارزش هایی که موجب نشاط انسان می شود هیچ سنخیتی ندارد.