معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق بازرگانی، صنایع و معادن و کشاورزی تهران در گزارشی مبتنی بر دادههای آماری بانک مرکزی و ترسیم نمودارهای مقایسهای زیربخشهای کشاورزی، روند تغییرات سهم بخش کشاورزی از تولید ناخالص داخلی، روند سالانه رشد ارزش افزوده بخش کشاورزی،سهم شاغلان بخش کشاورزی بر حسب مناطق شهری و روستایی،متوسط سهم زیربخشهای مختلف از ارزش افزوده بخش کشاورزی و روند سالانه ارزش افزوده و ارزش تولید بخش دامپروری و شکار را آنالیز و بررسی کرده است.
به گزارش مسیر اقتصاد به نقل از ایانا، در ابتدای این بررسی کارشناسی که تحت نظر پیام نوروزی از کارشناسان اتاق تهران صورت گرفته آمده است: بخش کشاورزی بهدلیل داشتن نقش حیاتی در تأمین غذای مورد نیاز مردم و بهعنوان زیربنای اصلی تحقق امنیت غذایی از مهمترین بخشهای اقتصاد جوامع محسوب میشود. در فرآیند توسعه بیشتر کشورها این بخش علاوه بر موارد مذکور، نقش تعیینکنندهای در ایجاد مازاد اقتصادی و تأمین ارز مورد نیاز از طریق صادرات داشته است.
امروزه فعالیتهای کشاورزی در برخی از کشورهای در حال توسعه علاوه بر موارد مذکور به لحاظ ایجاد اشتغال نیز حائز اهمیت است. در بیشتر کشورهای توسعهیافته، نقش کشاورزی فراتر از تأمین غذای مورد نیاز بوده و شامل تأمین اولویتهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نیز شده و از این نظر غیرقابل جایگزین شمرده میشود.
به همین جهت به استقلال بخش کشاورزی برای حذف زیانهای ناشی از وابستگی این بخش تأکید میکنند و سیاستهای حمایتی گوناگون را بهصورت اثربخش و در جهت نیل به ارتقاء کارایی، مصرف بهینه نهادهها و منابع کمیاب طبیعی در حوزههایی مانند تجارت، مالیات، اعتبارات، قیمتها و… در بخش کشاورزی تدوین و اعمال میکنند.
بخش کشاورزی بهعنوان کوچکترین بخش از تولید ناخالص داخلی ایران بوده که طی ۲۰ سال گذشته سهمی حدود ۸,۳ درصد از تولید ناخالص داخلی به خود اختصاص داده است.
بهطور معمول همگام با توسعه اقتصادی کشورها و رشد بخشهای صنعتی و خدمات، روند تغییر سهم بخش کشاورزی از کل اقتصاد برای بیشتر کشورها، کاهنده است. روند میانگین جهانی این سهم از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۵ تقریباً برای همه گروههای درآمدی کشورها، کاهنده بوده است.
متوسط جهانی سهم بخش کشاورزی از تولید ناخالص داخلی در سال ۱۹۹۷ حدود شش درصد بوده که این نسبت در سال ۲۰۱۵ به ۳,۸ درصد کاهش یافته است، اما در ایران سهم این بخش از تولید ناخالص داخلی دو روند متفاوت را طی کرده است. از سال ۱۹۹۷ تا سال ۲۰۱۱ سهم بخش کشاورزی از تولید ناخالص داخلی از ۹.۸ درصد به ۵.۹ درصد کاهش یافته و بعد از آن سهم این بخش از تولید ناخالص داخلی روند فزایندهای را تجربه کرده است.
بهطوریکه سهم این بخش در سال ۲۰۱۵ به ۱۰.۷ درصد افزایش یافته است (شکل یک). لازم به ذکر است که افزایش سهم بخش کشاورزی بیشتر تحت تأثیر کاهش رشد سایر بخشها، ازجمله بخش نفت و صنعت بوده است.
شکل ۱- روند تغییرات سهم بخش کشاورزی از تولید ناخالص داخلی بین سالهای ۲۰۱۵-۱۹۹۷
در سال ۱۳۹۵ ارزش افزوده بخش کشاورزی به قیمتهای ثابت سال ۱۳۹۰ به میزان ۴۴ هزار میلیارد تومان برآورد شد که نسبت به دوره مشابه سال قبل ۴,۲ درصد افزایش یافته است. این بخش در سال ۱۳۹۵ سهمی حدود ۰.۳ واحد درصد از رشد ۱۲.۵ درصدی تولید ناخالص داخلی را بر عهده داشته است.
متوسط رشد ارزش افزوده بخش کشاورزی در دوره ۱۳۹۵-۱۳۸۴ حدود ۲.۵۴ درصد بوده است (شکل ۲). همانطور که در شکل دو مشاهده میشود، روند رشد ارزش افزوده بخش کشاورزی به قیمت ثابت سال ۱۳۹۰ تقریباً باثبات بوده است، به غیر از سال ۱۳۸۷ که بهعلت خشکسالی، ارزش افزوده این بخش بیش از ۲۰ درصد کاهش مییابد.
شکل ۲- روند سالانه رشد ارزش افزوده بخش کشاورزی بین سالهای ۱۳۹۵-۱۳۸۴ به قیمت ثابت سال ۱۳۹۰
در سالهای اخیر سهم شاغلان بخش کشاورزی از کل اشتغال کشور روند نزولی را طی کرده است. سهم شاغلان بخش کشاورزی در سال ۱۳۸۴ حدود ۲۴,۷ بوده که در سال ۱۳۹۵ به ۱۸ درصد کاهش یافته است.
شایان ذکر است که بیش از ۵۰ درصد از شاغلان روستایی، در بخش کشاورزی مشغول به فعالیت هستند. سهم این بخش از شاغلان روستایی طی سالهای اخیر روند نزولی را طی کرده است. بهطوریکه سهم بخش کشاورزی از شاغلان روستایی در سال ۱۳۸۴ حدود ۵۷,۵ درصد بوده که در سال ۱۳۹۵ به ۵۰.۳ درصد کاهش یافته است (شکل ۳).
بنابراین بخش کشاورزی بهویژه در مناطق روستایی، مزیت نسبی درخور توجهی برای اشتغالزایی موقت تا زمان حل فراگیر مسئله اشتغال و بیکاری، برخوردار است.
شکل ۳- سهم شاغلان بخش کشاورزی بر حسب مناطق شهری و روستایی بین سالهای ۱۳۹۵-۱۳۸۴ (درصد)
شایان ذکر است که سرعت گرفتن روند توسعه کشاورزی تنها راه کاهش نابرابری سطوح درآمدی در مناطق شهری و روستایی است. به ویژه در ایران که شتاب گرفتن رشد مناطق شهری باعث سرازیر شدن نیروی کار کم سواد از روستاها به حاشیه شهرها، پیدایش قشر عظیمی از جمعیت بیکار در مناطق شهری و به وجود آمدن نابرابری در سطوح درآمدی در مناطق شهری و روستایی شده است.
زیربخشهای کشاورزی در حسابهای ملی ایران
در حسابهای ملی ایران بخش کشاورزی به پنج زیربخش اصلی زراعت، دامپروری و شکار، جنگلداری، ماهیگیری وخدمات کشاورزی تقسیم میشود.
متوسط سهم زیربخشهای مختلف بخش کشاورزی بین سالهای ۱۳۹۴-۱۳۹۳ در شکل چهار نمایش داده شده است. همانطور که مشاهده میشود بهطور متوسط بخش زراعت ۶۵,۷ درصد، بخش دامپروری و شکار ۲۶.۸ درصد، ماهیگیری ۴.۴ درصد، خدمات کشاورزی ۲.۶ درصد و جنگلداری ۰.۵ درصد از ارزش افزوده بخش کشاورزی را به خود اختصاص داده است.
بررسی اجزای ارزش افزوده بخش کشاورزی در سال ۱۳۹۴ نشان میدهد ۳,۵ واحد درصد از رشد ۴.۶ درصدی ارزش افزوده کشاورزی متعلق به رشد ارزش افزوده بخش زراعت بوده است. همچنین بخشهای دامپروری و شکار، ماهیگیری، خدمات کشاورزی و جنگلداری به ترتیب سهمهای ۰.۸، ۰.۱-، ۰.۲ و ۰.۲ واحد درصد از رشد ۴.۶ درصدی ارزش افزوده بخش کشاورزی را داشتهاند.
شکل ۴- متوسط سهم زیربخشهای مختلف از ارزش افزوده بخش کشاورزی بین سالهای ۱۳۹۴-۱۳۸۳
دو بخش زراعت و دامپروری و شکار بخش عمدهای از ارزش افزوده بخش کشاورزی را تشکیل میدهند. در دوره ۱۳۹۴-۱۳۸۳ بهطور متوسط حدود ۹۳ از ارزش افزوده بخش کشاورزی ایران متعلق به این دو بخش بوده است، از این رو در ادامه روند ارزش افزوده این دو بخش مورد بررسی قرار میگیرد.
بخش زراعت
همانطور که اشاره شد زراعت همواره مهمترین زیربخش کشاورزی ایران بوده به نحوی که طی دوره ۱۳۹۴-۱۳۸۳ بهطور متوسط ۶۵,۷ درصد از ارزش افزوده بخش کشاورزی کشور را به خود اختصاص داده است.
ارزش تولید و ارزش افزوده بخش زراعت در سال ۱۳۹۴ به قیمت ثابت ۱۳۹۰ به ترتیب ۴۰ و ۲۷ هزار میلیارد تومان بوده که نسبت به دوره مشابه سال قبل به ترتیب از رشد هشت و ۹ هزار میلیارد تومان افزایش یافته است. برآوردهای انجامشده در این زمینه حاکی از آن است که تولید محصولات زراعی و باغی در سال ۱۳۹۵ نسبت به دوره مشابه سال قبل به ترتیب ۸,۲ و ۶.۱ درصد افزایش یافته است.
ویژگی منفی بخش زراعت در آن است که وابستگی شدیدی به شرایط محیطی دارد. به وجود آمدن خشکسالی در سال ۱۳۸۷ باعث شد ارزش تولید و ارزش افزوده این بخش به قیمت ثابت ۱۳۹۰، به ترتیب ۲۷,۴ و ۲۵.۱ درصد کاهش یابد (شکل ۵). متوسط رشد ارزش تولید و ارزش افزوده این بخش در دوره ۱۳۹۴-۱۳۸۳ به ترتیب دو و ۳.۶ درصد بوده است.
شکل ۵- روند سالانه ارزش افزوده و ارزش تولید بخش زراعت بین سالهای ۱۳۹۴-۱۳۸۳ به قیمت ثابت سال ۱۳۹۰
نسبت ارزش افزوده به ارزش تولید بخش زراعت )به قیمت جاری( در سال ۱۳۸۳ حدود ۶۷,۲ درصد بوده که این نسبت در سال ۱۳۹۴ به حدود ۷۵.۴ درصد افزایش یافته است. این مسئله نشان میدهد که بخش زراعت در سال ۱۳۹۴ نسبت به سال ۱۳۸۳ به ازای هر واحد تولید، ارزش افزوده بیشتری ایجاد کرده است. همچنین متوسط نسبت ارزش افزوده به ارزش تولید این بخش در دوره ۱۳۹۴-۱۳۸۳ حدود ۷۱.۷ درصد بوده است.
شایان ذکر است بر اساس سرشماری عمومی کشاورزی مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۳، اراضی کشاورزی کشور (زراعی و باغی) حدود ۱۶ هزار و ۴۷۷ هکتار است. این اراضی توسط سههزار و ۳۷۹ بهرهبردار کشاورزی استفاده میشود که سهم هر بهرهبردار بهطور متوسط ۴,۹ هکتار است. از کل اراضی کشور ۴۶.۲ درصد، اراضی کشاورزی آبی با میانگین ۲.۹ هکتار برای هر بهرهبردار و بقیه اراضی کشاورزی دیم با میانگین ۶.۹ هکتار برای هر بهرهبردار است.
مساحت اراضی زراعی کشور نیز ۱۴ هزار و ۶۸۷ هکتار بوده که ۷۵,۷ درصد آن زیر کشت محصولات سالانه و بقیه آیش بوده است. این اراضی به دو قسمت تقسیم میشوند که مساحت اراضی زراعی آبی کشور پنجهزار و ۹۹۷ هکتار بوده که ۸۰,۱ درصد آن زیر کشت و بقیه آیش بوده و مساحت اراضی زراعی دیم کشور نیز هشتهزار و ۶۹۰ هکتار بوده که ۷۲.۷ درصد آن زیر کشت و بقیه آیش بوده است.
تعداد بهرهبرداریهای کشاورزی که به فعالیت زراعت مشغول بودهاند، بدون در نظر گرفتن کشت گلخانهای دوهزار و ۴۸۲ واحد است. از این تعداد دوهزار و ۴۷۰ بهرهبرداری زمین زراعی و بقیه دارای زراعت در زیر درختان باغ بودهاند. سطح کاشت زراعتهای انجامشده در اراضی زراعی )شامل کاشت مجدد( یا کاشت زیر درختان باغها ۱۱ هزار و ۵۸۹ هکتار است که پنجهزار و ۲۱۴ هکتار به کشت محصولات سالانه آبی و گندم، دوهزار و ۷۰ هکتار به کشت جو، ۳۸۳ هزار هکتار به کشت برنج و بقیه به کشت سایر محصولات سالانه اختصاص داشته است.
مساحت باغ و قلمستان کشور نیز یکهزار و ۷۹۰ هکتار متعلق به یک هزار و ۷۰۴ بهرهبرداری است. از این مساحت، یکهزار و ۶۲۳ هکتار آبی متعلق به یکهزار و ۵۵۱ هزار بهرهبرداری و ۱۶۷ هزار هکتار دیم متعلق به ۱۷۷ هزار بهرهبرداری است. بر اساس نتایج حاصل از سرشماری سال ۱۳۹۳ حدود یکهزار و ۲۹۰ هزار هکتار از اراضی باغ و قلمستان کشور بهصورت باغ ساده )تکمحصولی( و حدود ۵۰۰ هزار هکتار بهصورت باغ مخلوط )چندمحصولی( بوده است.
بخش دامپروری و شکار
دامپروری و شکار دومین زیربخش مهم بخش کشاورزی ایران است که طی دوره ۱۳۹۴-۱۳۸۳ بهطور متوسط ۲۶,۸ درصد از ارزش افزوده بخش کشاورزی کشور را به خود اختصاص داده است.
ارزش تولید و ارزش افزوده بخش دامپروری و شکار در سال ۱۳۹۴ به قیمت ثابت ۱۳۹۰ به ترتیب ۲۸ و ۱۱ هزار میلیارد تومان بوده که نسبت به دوره مشابه سال قبل به ترتیب از رشد ۳,۲ و ۲.۸ درصدی برخوردار است. ارزش تولید و ارزش افزوده این سال نسبت به سال ۱۳۸۳ به ترتیب ششهزار و دوهزار میلیارد تومان افزایش یافته است. برآوردهای انجامشده حاکی از آن است که تولید محصولات اصلی دامی در سال ۱۳۹۵ نسبت به دوره مشابه سال قبل ۴,۶ درصد افزایش یافته است.
متوسط رشد ارزش تولید و ارزش افزوده بخش دامپروری و شکار در دوره ۱۳۹۴-۱۳۸۳ به ترتیب ۲,۴ و ۱.۸ درصد بوده است. در دوره مذکور، روند رشد ارزش تولید و ارزش افزوده این بخش باثبات بوده، به غیر از سال ۱۳۸۷ که ارزش تولید و ارزش افزوده آن به ترتیب ۱۰.۳ و ۱۱.۱ درصد کاهش مییابد (شکل ۶).
شکل ۶- روند سالانه ارزش افزوده و ارزش تولید بخش دامپروری و شکار بین سالهای ۱۳۹۴-۱۳۸۳ به قیمت ثابت سال ۱۳۹۰
متوسط نسبت ارزش افزوده به ارزش تولید بخش دامپروری و شکار (به قیمت جاری) در دوره ۱۳۹۴-۱۳۸۳ حدود ۴۶,۷ درصد بوده است. نسبت ارزش افزوده به ارزش تولید این بخش در سال ۱۳۸۳ حدود ۴۲.۸ درصد بوده که این نسبت در سال ۱۳۹۴ به حدود ۴۴.۲ درصد افزایش یافته است؛ بنابراین همانند بخش زراعت، این بخش در سال ۱۳۹۴ نسبت به سال ۱۳۸۳ به ازای هر واحد تولید، ارزش افزوده بیشتری ایجاد میکند.
شایان ذکر است بر اساس سرشماری عمومی کشاورزی مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۳، در یکهزار و ۱۶۴ بهرهبرداری پرورشدهنده دام سبک در مجموع ۳۱ هزار و ۴۲۱ رأس گوسفند و بره و ۱۲ هزار و ۳۳۳ رأس بز و بزغاله نگهداری میشود که حدود ۳۲,۲ درصد از این بهرهبرداریها دارای هر دو نوع دام هستند.
درباره دام سنگین، ۶۹۶ هزار از بهرهبرداریهای کشاورزی کشور دارای فعالیت پرورش گاو و گوساله هستند. تعداد گاو و گوساله در این بهرهبرداریها چهارهزار و ۲۳۲ رأس است که ۷۵ درصد از آنها ماده هستند. همچنین در ۱۲ هزار و ۵۹۷ بهرهبرداری پرورش شتر و بچهشتر در مجموع ۱۰۸ هزار و ۵۸۴ نفر شتر و بچهشتر و در ۱۶ هزار و یک بهرهبرداری پرورش گاومیش و بچهگاومیش تعداد ۱۰۶ هزار و ۵۱۷ رأس گاومیش و بچهگاومیش نگهداری میشود.
بر اساس آمار سال ۹۰، مساحت اراضی کشاورزی ایران ۱۶ هزار هکتار هست؟ و توسط فقط سه هزار بهره بردار کار میشه؟
من این خبر رو جای دیگه ای با همین آمار دیدم، ولی اونجا هم اشتباه نوشته بود و به جای میلیون نوشته بود هزار. شما هم بدون خوندن همونو برداشتید کپی کردید؟