۰۲ آذر ۱۴۰۳

رهبر معظّم انقلاب: علاج برون رفت از مشکلات کشور «اقتصاد مقاومتی» است.

شناسه: ۲۳۶۶۶ ۱۲ تیر ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۲ دسته: دولت و حکمرانی
۰

برای مقابله با حرکت‌های ضد آمریکایی در برخی کشورها، حضور نظامی و یا قدرت دیپلماسی به تنهایی نمیتواند مشکلات را رفع نماید؛ افزایش کمک‌های مالی آمریکا به کشورها میتواند در این زمینه راهگشا باشد.

به گزارش مسیر اقتصاد، آمریکا به عنوان کشوری که قدرت اقتصادی و نظامی قابل توجهی در دنیا دارد، همواره در امور کشورهای مختلف دخالت میکند و اهدافی را در راستای منافع خود برای تمامی کشورهای دنیا در نظر دارد. مقاله پیش رو از نگاه یک اندیشمند آمریکایی نگاشته شده و این دیدگاه را منتقل میکند که کشور آمریکا برای اثرگذاری بیشتر و تحقق بهتر اهداف خود باید به اندازه تقویت قدرت دیپلماسی و بنیه نظامی، به تعامل بهتر و بیشتر با دیگر کشورهای جهان بپردازد که یکی از روش‌های مهم در این زمینه افزایش کمک‌های خارجی است.

در سال‌های اخیر تقویت بنیه نظامی یکی از اصلی‌ترین راهبردهای آمریکا در مواجهه با چالش‌های خارجی بوده است. به طور قطع نمیتوان انکار کرد که بسیاری از چالش‌های جهانی آمریکا تنها با مداخله نظامی قابل حل و فصل هستند. به طور مثال چنانچه آمریکا بخواهد با کشورهایی همچون چین و روسیه در عرصه جهانی به مقابله بپردازد، یکی از جنبه‌های اصلی این تقابل برتری قدرت نظامی خواهد بود.

اما چالش‌هایی که در آن‌ها مداخله نظامی مفید است، چالش‌هایی مشخص و بدون پیچیدگی زیاد هستند. اما در این موارد نیز تنها نمیتوان به قدرت نظامی اکتفا کرد. در واقع در چنین مواردی نیز هدف اصلی مداخله نظامی حداقلی برای جلوگیری از ایجاد جنگ‌های بزرگ است تا به این ترتیب از به خطر افتادن منافع آمریکا و متحدانش جلوگیری شود. در این زمینه قدرت دیپلماسی نیز بسیار مورد نیاز است تا به صورت هماهنگ با نیروی نظامی بتواند اهداف آمریکا را محقق نماید.

گرچه حضور و مداخله نظامی در برخی مواقع برای تحقق اهداف و منافع آمریکا لازم و ضروری است، اما کارکرد اصلی تقویت بنیه نظامی، بازدارندگی آن است؛ از آنجا که دیگر کشورها می‌دانند قدرت نظامی آمریکا درحدی است که میتواند با حضور نظامی به خواسته‌های خود برسد، آمریکا میتواند بدون نیاز به مداخله نظامی و با دیپلماسی فعال اهداف خود را محقق نماید.

زمانی که دولت آمریکا تنها دو راه انفعال و یا استفاده از قدرت نظامی را پیش روی خود می‌بیند، در واقع نشان دهنده اشتباهاتی است که در گذشته انجام شده که کار را به این مرحله رسانده است. قدرت نظامی آمریکا زمانی کارایی بیشتر و بهتری دارد، که از آن استفاده نشود.

از طرف دیگر بسیاری از چالش‌ها پیچیدگی‌های فراوانی دارند و به سادگی با قدرت نظامی و یا حتی قدرت دیپلماسی قابل حل و فصل نیستند. به طور مثال میتوان به حرکت‌های ضد آمریکایی در برخی کشورها، گسترش برخی بیماری‌های واگیر و مشکلات ناشی از مهاجرت گسترده اشاره کرد. در چنین مواردی پیچیدگی مسئله به قدری است که حضور نظامی و یا قدرت دیپلماسی به تنهایی نمیتواند مشکلات را رفع نماید و مسائل را در جهت منافع آمریکا قرار دهد. چنین مشکلاتی عمدتا به دلیل ضعف سیاست‌گذاری دولت‌ها و یا تمایلات آن‌ها برای عدم حرکت در جهت منافع آمریکا و متحدانش رخ میدهد.

اقداماتی نظیر گسترش تعاملات و همکاری‌ها و همچنین افزایش کمک‌های خارجی آمریکا به برخی کشورها، میتواند به عنوان روش پیشگیرانه در به وجود آمدن این نوع بحران‌ها باشد. چنانچه آمریکا بتواند دیگر کشورها را از طریق توافقنامه‌هایی ملزم به حرکت در جهت منافع خود نماید، احتمال اینکه در این کشورها حرکت‌هایی خلاف منافع آمریکا صورت بگیرد و یا دیگر قدرت‌ها همچون چین و روسیه بتوانند این کشورها را با خود همراه سازند کاهش می‌یابد.

این روش نیز هزینه‌هایی برای آمریکا به همراه دارد اما به طور قطع میتوان گفت این روش به مراتب از ایجاد بحران و حل و فصل آن از طریق حضور نظامی و یا دیپلماسی کم هزینه‌تر است. بنابراین در کنار تقویت قدرت نظامی و دیپلماسی لازم است به گسترش تعاملات و همکاری‌ها و کمک‌های خارجی به دیگر کشورها نیز توجه شود. این روش سال‌هاست توسط آمریکا مورد استفاده قرار می‌گیرد.

توجه به این نکته موجب شده است آمریکا از دیرباز توجه بیشتری به کشورهایی داشته باشد که در معرض بحران هستند و یا دیگر قدرت‌ها حضور بیشتری در این کشورها دارند. به طور مثال کشورهای شرق اروپا همچون استونی، لاتویا، لیتوانی و دیگر کشورهای این حوزه در حال حاضر در معرض گسترش نفوذ روسیه قرار دارند. از این رو در سال‌های اخیر آمریکا تلاش کرده است با افزایش تعاملات با این کشورها و کمک‌های خارجی خود به آن‌ها، از حرکت آن‌ها به سمت روسیه جلوگیری نماید.

به طور خلاصه میتوان گفت در بسیاری از موارد چالش‌هایی که اهداف آمریکا را در دیگر نقاط جهان با خطر مواجه میکند، از جنس تقابل مستقیم با دیگر قدرت‌های جهانی نیست. در چنین مواردی پیچیدگی‌ها به قدری بالاست که نه تنها قدرت نظامی به تنهایی کاربرد ندارد، بلکه قدرت دیپلماسی نیز نمیتواند در زمان وقوع بحران کارایی چندانی داشته باشد. بنابراین لازم است پیش از وقوع چنین بحران‌هایی برای آن‌ها چاره‌ای اندیشیده شود.

در چنین مواردی دو اقدام لازم و ضروری است: کسب فهم درست از ابعاد مسئله، که از طریق افزایش تعاملات اطلاعاتی با دیگر کشورها حاصل میشود؛ و انتخاب سیاست‌های درست، که افزایش کمک‌های خارجی و ملزم کردن رهبران کشورها به حرکت در جهت منافع آمریکا یکی از این سیاست‌های درست است.

افزایش تعاملات خارجی با دیگر کشورها و همچنین افزایش کمک‌های خارجی مکمل قدرت نظامی و قدرت دیپلماسی آمریکا است. آمریکا با استفاده از قدرت دیپلماسی و کمک‌های خارجی خود از بسیاری از جنگ‌های احتمالی پیشگیری میکند و تنها در مواقع حساس از قدرت نظامی برای دستیابی به منافع خود استفاده میکند.

منبع: آمریکن اینترست



جهت احترام به مخاطبان فرهیخته، نظرات بدون بازبینی منتشر می شود. لطفا نظرات خود را جهت تعميق و گسترش بحث ارائه نمایید. نظرات حاوی توهين، افترا و تهمت به ديگران پاک می شود.