مسیر اقتصاد/ در هفتههای اخیر، اتحادیه اروپا و گروه هفت مجموعهای از اقدامات جدید را برای تشدید فشار بر صادرات نفت روسیه در دستور کار قرار دادهاند. بر اساس گزارش رویترز، این کشورها در حال بررسی کنار گذاشتن سازوکار سقف قیمتی نفت روسیه و جایگزینی آن با ممنوعیت کامل ارائه خدمات دریایی شامل حملونقل، بیمه و خدمات کشتیرانی برای صادرات نفت روسیه هستند؛ اقدامی که در صورت اجرا، مستقیماً زنجیره صادرات نفت این کشور را هدف قرار میدهد.
همزمان، وزرای خارجه اتحادیه اروپا بسته تحریمی جدیدی را تصویب کردهاند که بهطور مشخص ناوگان «سایه» روسیه را نشانه میگیرد. در این چارچوب، دهها شرکت، فرد و کشتی که در انتقال نفت روسیه خارج از چارچوب تحریمها نقش دارند، تحریم شدهاند و تنها در یکی از این بستهها، ۴۱ کشتی جدید به فهرست تحریمها اضافه شدهاند.
هدف اصلی این اقدامات، مسدود کردن مسیرهایی است که روسیه طی دو سال گذشته برای دور زدن تحریمهای نفتی غرب ایجاد کرده و از طریق آنها توانسته صادرات نفت خود به بازارهایی مانند چین و هند را حفظ کند. نکته قابل توجه آن است که این تحریمها نه مقطعی، بلکه بهصورت پیوسته، مرحلهبهمرحله و هفتگی در حال گسترش هستند.
اروپا و منطق «جنگ اقتصادی فعال»
برخلاف تصور رایج، کاهش شدید روابط تجاری اروپا با روسیه به معنای عقبنشینی این بلوک از جنگ اقتصادی نیست. اتحادیه اروپا عملاً به این جمعبندی رسیده که در جنگ اقتصادی، انفعال مساوی با شکست تدریجی است. به همین دلیل، حتی در شرایطی که سهم روسیه در واردات انرژی اروپا به حداقل رسیده، این اتحادیه همچنان در حال شناسایی گلوگاهها درآمدی روسیه و طراحی ابزارهای تحریمی تازه برای ضربه زدن به اقتصاد روسیه از طریق محدود کردن این گلوگاهها است.
این منطق، همان الگویی است که ایالات متحده سالها علیه ایران به کار گرفته است: ضربه مستمر، بهروزرسانی دائمی تحریمها و خنثیسازی مسیرهای دور زدن. تفاوت اساسی اما در اینجاست که ایران، در این جنگ نابرابر، راهبرد فعال و متقابل برای ضربهزدن به طرف مقابل یا بیاثر کردن ساختاری تحریمها اتخاذ نکرده و عمدتاً به مدیریت حداقلی پیامدها بسنده کرده است.
تحریمهای جدید اروپا علیه صادرات نفت روسیه نشان میدهد که جنگ اقتصادی، عرصهای پویا و نیازمند کنش مداوم است. اروپا با وجود کاهش وابستگی به روسیه، از تشدید فشار دست نکشیده و در تلاش برای بستن تدریجی همه مسیرهای درآمدی این کشور است.
جدایی اقتصادی اروپا و روسیه؛ حتی پس از صلح
تحولات اخیر نشان میدهد اروپا و روسیه در حال حرکت به سمتی هستند که زیرساختهای جدایی اقتصادی بلندمدت این بلوک اقتصادی را فراهم میکند؛ زیرساختهایی که حتی در صورت دستیابی به توافق صلح در اوکراین نیز پابرجا خواهد ماند و آثار آن بهسادگی قابل بازگشت نخواهد بود. تحریم ناوگان، بیمه، خدمات مالی و لجستیک، روابط اقتصادی را از سطح قراردادهای سیاسی فراتر برده و آن را به مسئلهای ساختاری تبدیل کرده است.
در چنین شرایطی، حتی اگر تنشهای نظامی کاهش یابد، بعید به نظر میرسد اروپا در آینده نزدیک به سمت احیای روابط انرژی با روسیه حرکت کند. این واقعیت، پیامدهای مهمی برای بازار جهانی نفت و گاز و نیز رقابت میان صادرکنندگان دارد.
ناوگان سایه روسیه؛ الگوبرداری از تجربه ایران
یکی از نکات کلیدی و کمتر گفتهشده این تحولات آن است که مدل صادرات نفت روسیه در شرایط تحریم، شباهت معناداری به تجربه ایران دارد. روسیه در ایجاد ناوگان سایه، استفاده از کشتیهای خارج از نظام بیمه غربی و مسیرهای غیررسمی فروش، عملاً از ایران الگوبرداری کرده و نسخهای احتمالا گستردهتر و سازمانیافتهتر از آن را پیادهسازی کرده است.
با این حال، این الگو یک پیامد جانبی مهم نیز دارد: رقابت پنهان ایران و روسیه در بازارهایی مانند چین و هند. هرچه فشار تحریمها بر روسیه افزایش یابد و هزینه صادرات نفت این کشور بالا برود، فضای مانور ایران برای فروش نفت در این بازارها افزایش مییابد. اما استفاده از این فرصت، مستلزم سیاستگذاری فعال و هدفمند است؛ چیزی که تاکنون کمتر نشانهای از آن دیده میشود. به بیان دیگر ایران هنوز نتوانسته از تشدید رقابت تحریمی، فرصتهای راهبردی پایداری برای خود ایجاد کند؛ ضعفی که در صورت تداوم، هزینههای بلندمدت خواهد داشت.
منابع:
رویترز: پیوند اول، پیوند دوم، پیوند سوم
انتهای پیام/ تجارت و دیپلماسی

