مسیر اقتصاد/ روسیه طی یک دهه گذشته به یکی از بازیگران تعیینکننده بازار جهانی غلات تبدیل شده است. این کشور بهویژه در بازار گندم، جایگاه نخست صادرات جهانی را در اختیار دارد و در برخی سالها بیش از یکپنجم تجارت جهانی این محصول را تأمین کرده است. با وجود شوکهای ژئوپلتیکی ناشی از جنگ اوکراین، صادرات غلات روسیه نهتنها فرو نریخت، بلکه با تغییر مسیر جغرافیایی، به حیات خود ادامه داد.
تصویر کلی صادرات غلات روسیه در سالهای اخیر
بر اساس برآوردهای بینالمللی، صادرات غلات روسیه در سالهای اخیر عموماً در بازه ۵۵ تا ۶۵ میلیون تن در سال قرار داشته است. ترکیب اصلی این صادرات بهشرح زیر است:
-
گندم: حدود ۴۵ تا ۵۰ میلیون تن در سال
-
جو: حدود ۵ تا ۷ میلیون تن
-
ذرت: حدود ۴ تا ۶ میلیون تن
-
سایر غلات (از جمله چاودار و غلات علوفهای): کمتر از ۲ میلیون تن
گندم همچنان ستون فقرات صادرات کشاورزی روسیه محسوب میشود و نقش تعیینکنندهای در سیاست خارجی و تجاری این کشور دارد. در بسیاری از بازارهای واردکننده، گندم روسیه به دلیل قیمت رقابتی، حجم عرضه بالا و انعطافپذیری در شرایط پرداخت، جایگزین محصولات اروپایی و آمریکایی شده است.
از اروپا به جنوب؛ تغییر جهت صادراتی پس از ۲۰۲۲
پیش از جنگ اوکراین، بخش مهمی از صادرات غلات روسیه بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به بازارهای اروپایی، بنادر متصل به اتحادیه اروپا و شبکههای تجاری تحت سلطه شرکتهای غربی انجام میشد. تحریمهای بانکی، محدودیتهای بیمه کشتیرانی و ریسکهای لجستیکی پس از سال ۲۰۲۲ میلادی، این مسیرها را بهشدت پرهزینه و ناپایدار کرد.
در نتیجه، روسیه بهتدریج تمرکز خود را به سمت بازارهای زیر منتقل کرد:
-
آفریقای شمالی (بهویژه مصر و الجزایر)؛
-
غرب آسیا (ترکیه، ایران، عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس)؛
-
جنوب آسیا (پاکستان، بنگلادش و هند در برخی اقلام)؛
-
بخشی از آفریقای زیرصحرا.
این بازارها نهتنها وابستگی بالایی به واردات غذا دارند، بلکه بهدلیل محدودیت منابع ارزی و حساسیتهای امنیت غذایی، نسبت به قیمت و شرایط تحویل بسیار حساساند؛ موضوعی که صادرات غلات روسیه را بهشدت به مسیرهای لجستیکی کوتاهتر و کمهزینهتر وابسته کرده است.
مزیت مسیر ایران برای روسیه؛ کاهش هزینه و ریسک
در این چارچوب، مسیر ایران برای روسیه تنها یک گزینه سیاسی نیست، بلکه یک انتخاب اقتصادی عقلانی بهشمار میرود. استفاده از بنادر جنوبی روسیه و دریای خزر، انتقال کالا به بنادر شمالی ایران و سپس توزیع به بازارهای غرب آسیا، جنوب آسیا و حتی شرق آفریقا، چند مزیت مشخص برای روسیه دارد:
-
کاهش هزینه حملونقل: مسیرهای کوتاهتر زمینی–دریایی نسبت به مسیرهای طولانی دریایی از طریق کانال سوئز یا بنادر اروپایی؛
-
کاهش ریسک تحریم: کاهش وابستگی به بیمه، بانک و اپراتورهای لجستیکی غربی؛
-
افزایش انعطافپذیری تجاری: امکان فروش محمولهها بهصورت خردتر و متنوعتر در بازارهای منطقهای؛
-
دسترسی سریعتر به بازارهای مصرفکننده نهایی: بهویژه در غرب آسیا و شبهقاره هند.
برای روسیه، این مسیر بهمعنای حفظ سهم بازار جهانی در شرایط محدودیتهای فزاینده است؛ حتی اگر بخشی از حاشیه سود به خدمات ترانزیتی اختصاص یابد.
ایران؛ از واردکننده صرف تا مرکز توزیع منطقهای
برای ایران، این تغییر مسیر میتواند فراتر از تأمین نیاز داخلی معنا پیدا کند. تبدیلشدن به مرکز ذخیرهسازی، اختلاط، بستهبندی و توزیع مجدد غلات روسیه، امکان خلق ارزش افزودهای فراتر از تجارت مستقیم را فراهم میکند. این نقش میتواند شامل:
-
درآمد ترانزیتی پایدار؛
-
توسعه خدمات بندری و لجستیکی؛
-
تقویت نقش ایران در امنیت غذایی منطقه؛
-
افزایش قدرت چانهزنی ژئوپلتیک در تعامل با واردکنندگان و صادرکنندگان.
در واقع، همانطور که انرژی در دهههای گذشته ابزار نفوذ ژئوپلتیک روسیه بوده، غلات نیز بهتدریج به کالای راهبردی سیاست خارجی این کشور تبدیل شدهاست؛ و ایران میتواند یکی از گرههای کلیدی این شبکه جدید باشد.
انتهای پیام/ کشاورزی

