مسیر اقتصاد/ گذار انرژی به معنای تغییر تدریجی ساختار مصرف جهانی از سوختهای فسیلی به منابع کمکربن یا بدونکربن است؛ تغییری که با گسترش انرژیهای تجدیدپذیر، سوختهای جایگزین، گاز طبیعی، هیدروژن، بیوفیولها و روند فزاینده الکتریکیسازی در بخشهای مختلف اقتصاد جلوه پیدا میکند.
گزارشهای جهانی انرژی در سالهای اخیر از تغییرات بنیادینی در ساختار بازار انرژی حکایت دارند؛ تغییراتی که کشورهای تولیدکننده نفت و گاز را با چالشهای تازهای روبهرو کرده است. ایران نیز بهعنوان یکی از بازیگران اصلی بازار انرژی، از این روندها مستثنا نیست و گذار جهانی به سوی انرژیهای تجدیدپذیر و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی پیامدهای مهمی برای بازار فرآوردههای هیدروکربوری آن به همراه داشته است. کاهش تدریجی تقاضای جهانی برای نفت، افزایش رقابت در بازارهای صادراتی و فشارهای فزاینده زیستمحیطی و ژئوپلیتیکی، مجموعهای از محدودیتها و الزامات جدید را پیشروی کشور قرار داده است. این تحولات علاوهبر تأثیر بر درآمدهای نفتی، جهتگیری سیاستهای داخلی، الگوهای سرمایهگذاری و مسیر توسعه صنعتی ایران را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. بر این اساس، در ادامه، آثار و پیامدهای این گذار بر بازار فرآوردههای هیدروکربوری ایران مورد بررسی قرار میگیرد.
اثر سناریوی مرجع بر صادرات نفت و گاز ایران
در سناریوی مرجع، با فرض تداوم شرایط کنونی، ایران همچنان متکی بر درآمدهای نفت و گاز خواهد بود؛ اما رشد صادرات تحت تأثیر تحریمها، رقابت شدید در بازار جهانی و نوسانات قیمت محدود میماند. همزمان، گسترش انرژیهای تجدیدپذیر و افزایش عرضه جهانی (خصوصا از سوی تولیدکنندگان غیر اوپکپلاس) سهم ایران را در بازار کاهش میدهد. گزارشها نشان میدهد بازار جهانی نفت فعلاً با مازاد عرضه مواجه است؛ ذخایر OECD بیش از ۲.۷ میلیارد بشکه و ذخایر اضطراری IEA بالغ بر ۱.۲ میلیارد بشکه است، که این وضعیت فشار بیشتری بر قیمتها وارد میکند.
پیشبینی صندوق بینالمللی پول نیز کاهش قیمت نفت خام دبی از ۶۹ دلار در ۲۰۲۵ به حدود ۶۴ دلار در ۲۰۲۶ را نشان میدهد؛ کاهشی که در صورت ثبات صادرات، حدود ۱.۷ میلیارد دلار از درآمد ایران میکاهد. با این حال، اثر کاهش صادرات بسیار جدیتر از کاهش قیمت است. برای مثال کاهش صادرات از ۱.۴ میلیون بشکه به ۹۲۵ هزار بشکه، بیش از ۷ میلیارد دلار از درآمد سالانه میکاهد؛ و در صورت افت به ۴۵۰ هزار بشکه، درآمد به حدود ۷.۳ میلیارد دلار سقوط میکند. بنابراین اصلیترین تهدید برای درآمدهای نفتی، نه تغییرات قیمت جهانی، بلکه محدودیتهای صادراتی ناشی از تحریمها و تخفیفهای اجباری است.
در چنین شرایطی ضرورت کاهش وابستگی بودجه به نفت، تقویت دیپلماسی انرژی، توسعه بازارهای پایدار و استفاده از ابزارهای مالی برای پوشش نوسانات، بیشازپیش اهمیت مییابد.
اثر سناریوی گذار تدریجی بر صادرات نفت و گاز ایران
در سناریوی گذار تدریجی (که طی آن جهان بهصورت آرام اما پیوسته به سمت انرژیهای پاک حرکت میکند) تقاضای جهانی برای نفت و گاز به مرور کاهش مییابد. برای ایران، این روند به معنای کاهش تدریجی صادرات، افت درآمدهای ارزی و افزایش فشار بر بودجه دولت است. پیامد طبیعی این شرایط، لزوم تنوعبخشی اقتصادی، سرمایهگذاری در انرژیهای نو، بهینهسازی مصرف و اصلاح زیرساختهای انرژی خواهد بود. از منظر ژئوپلیتیک نیز کاهش نقش ایران در بازار جهانی میتواند موقعیت سیاسی کشور را تضعیف کند؛ هرچند توسعه فناوریهای سبز و صنایع نو میتواند فرصتهای تازهای ایجاد کند.
اثر سناریوی گذار سریع بر صادرات نفت و گاز ایران
در سناریوی گذار سریع (که سرعت کاهش وابستگی جهان به سوختهای فسیلی بسیار بیشتر است) ایران با افت ناگهانی تقاضا و کاهش شدید صادرات روبهرو میشود. این سناریو بیشترین فشار را بر درآمدهای ارزی و بودجه دولت وارد کرده و میتواند کسری بودجه، افزایش بدهی و محدودیت جدی در سرمایهگذاریهای توسعهای را در پی داشته باشد. در چنین وضعیتی، تنوعبخشی سریع اقتصادی، اصلاح ساختار انرژی و توسعه صنایع جایگزین به یک ضرورت فوری تبدیل میشود. این سناریو همچنین پیامدهای سیاسی و ژئوپلیتیکی قابل توجهی دارد، زیرا کاهش وزن نفت در تعاملات جهانی میتواند نقش ایران در معادلات منطقهای را محدود کند.
پیشنهادهای سیاستی برای بهرهمندی ایران در دوره گذار انرژی
تحولات جهانی در حوزه انرژی (اعم از رشد انرژیهای تجدیدپذیر، تعهد کشورها به کاهش انتشار کربن، و تغییر الگوی مصرف) چشمانداز صادرات نفت و گاز ایران را با چالشهای ساختاری مواجه کرده است. سناریوهای مختلف تحلیلشده نشان میدهد ریسک اصلی برای ایران، بیش از آنکه ناشی از کاهش قیمت جهانی نفت باشد، از ناحیه کاهش صادرات، محدودیت دسترسی به بازارها و عقبماندن از روندهای فناورانه جهانی است.
با این حال، گذار انرژی تنها تهدید نیست؛ بلکه فرصتی برای بازطراحی سیاست انرژی ایران، توسعه اقتصادی و ارتقای امنیت ملی نیز به شمار میرود. در ادامه، مهمترین پیشنهادهای سیاستی برای بهرهمندی ایران در این دوره به صورت تیتروار ارائه میشود:
- تنوعبخشی اقتصاد و کاهش وابستگی به نفت؛
- توسعه زنجیره ارزش و افزایش صادرات فرآوردههای با ارزش افزوده بالا؛
- سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر و فناوریهای نو؛
- بازطراحی حکمرانی انرژی.
انتهای پیام/ انرژی

