۱۹ آذر ۱۴۰۴

مسیر اقتصاد؛ رسانه تصمیم‌سازان اقتصاد ایران

شناسه: ۲۱۶۰۳۸ ۱۹ آذر ۱۴۰۴ - ۱۶:۲۰ دسته: تجارت و دیپلماسی، دوازدهمین همایش سالانه اقتصاد مقاومتی
۰

حسین محمدی سیرت عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع)، در نشست «ایران در جهان آینده؛ بازیگر یا تماشاچی»، ضمن تاکید بر اینکه نظم جدید جهانی در حال شکل‌گیری است و ایران در مقایسه با دو دوره تحول بزرگ قرن گذشته، امروز در وضعیت بهتری برای نقش‌آفرینی قرار دارد، افزود: ساختار سیاسی امروز توان بالاتری در فهم تحولات بین‌المللی دارد و نسبت مردم با حاکمیت نیز در مقایسه تاریخی تقویت شده است. با این حال، بی‌تصمیمی ساختاری، عقب‌ماندگی فکری بدنه سیاست‌گذاری، ناتوانی در نقدکردن سرمایه‌های ژئوپلیتیکی و محافظه‌کاری بیش‌ازحد، موانع اصلی بهره‌برداری از فرصت‌های موجود به‌شمار می‌آیند. چابک‌سازی ساختار تصمیم‌گیری، بازآرایی فکری درخصوص روابط بین‌الملل و جوان‌سازی بدنه سیاسی برای افزایش اثرگذاری ایران در نظم نوین جهانی ضروری است.

به گزارش مسیر اقتصاد نشست «ایران در جهان آینده؛ بازیگر یا تماشاچی» روز چهارشنبه ١٩ آذرماه ۱۴۰۴ از ساعت ۱۴ الی ١۶ با میزبانی خانه اندیشه ورزان ایران و با حضور ادوار و نمایندگان تشکل‌های دانشجویی برگزار شد. این نشست، دومین نشست تخصصی از دوازدهمین همایش سالانه اقتصاد مقاومتی بود که در بازه آبان تا اسفندماه سال جاری با موضوع «نظم نوین جهانی؛ بازآفرینی قدرت ایران» در حال برگزاری است. در دومین نشست از این همایش ابعاد نظم نوین جهانی و همچنین اثرگذاری تحریم‌ها قبل و بعد از شکل گیری نظم نوین مورد بررسی قرار گرفت.

دو مزیت ایران در مواجهه با نظم در حال شکل‌گیری

حسین محمدی سیرت عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) در این نشست گفت: در مورد مسئله نظم جهانی اینکه درحال وقوع است قابل تشکیک نیست، جابه‌جایی الگوهای امنیتی، وضعیت خاص اروپا، آمریکا، چین، روسیه و ایران، همگی حاکی از این است که نظم جدیدی در حال شکل‌گیری است. به طور مثال پیش‌بینی شده است که تا قبل از سال ۲۰۵۰ میلادی چین به عنوان اقتصاد اول جهان تبدیل خواهد شد. بنابراین وقوع نظم جدید یک مسئله قابل پذیرش است و نیازی نیست درخصوص اثبات آن دلیل بیاوریم. مسئله امروز ما این است که ایران در این نظم نوین چه جایگاهی دارد و چه نقشی می‌تواند ایفا کند.

وی افزود: نکته اولی که می‌خواهم بر آن تاکید کنم این است که یکی از الزامات در تحلیل روندهای جهانی، داشتن نگاه بلندمدت و در بستر تاریخ است. نظم نوین جهانی را نباید کوتاه مدت تعبیر و تحلیل کنیم که نتیجه آن عبارت‌های شبه شعاری خواهد بود. در این نگاه ایران در مقایسه با شرایط مشابه در ۱۰۰ سال اخیر، امروز در وضعیت بهتری در مقابله با نظم جهانی قرار دارد. به بیان دیگر در نسبت به دو نظم قبلی، امکان نقش آفرینی و آگاهی بیشتری داریم. به طور خاص در اولین مرتبه شکل گیری یک نظم جدید در زمان فروپاشی عثمانی، در اوایل دهه ۱۹۰۰ میلادی، همزمان با مشروطه و آشوب‌های داخلی، احمدشاه اساسا ابزارهای اثرگذاری را نداشت و ایران اشغال شد.

محمدی سیرت ادامه داد: در نظم بعدی که در پایان جنگ جهانی دوم شکل گرفت، ساختار سیاسی منسجم تر و ارتش مدرن داشتیم که مصادف با اواخر دوره رضا خان است. در این دوره هم ایران بار دیگر اعلام بی‌طرفی می‌کند. مسئله‌ای که اینجا جای توجه است اینکه نسبت مردم با حاکمیت چه تغییری کرده است؟ در این دوره، مردم نسبت به خروج شاه کشور چه واکنشی نشان می‌دهند؟ بخش زیادی از مردم اساسا تصوری از این واقعه نداشتند و بخش دیگری هم از خروج رضا شاه ابراز خوشحالی کردند. در این دوره شاه با وجود اعلام بی‌طرفی، مجبور به خروج از کشور می‌شود و در نهایت ارتش مدرن به کار ایران نمی‌آید و ایران اشغال می‌شود. بنابراین در دو دوره قبلی، ایران ضعیف بود و با وجود اعلام بی‌طرفی اشغال شد.

وی ضمن تاکید بر اینکه در دوره فعلی وضعیت بهتری در مواجهه با شکل گیری نظم جدید در جهان داریم، افزود: ساختار سیاسی ما حداقل در سطح رهبران، تحولات سیاسی مدرن را فهم کرده است. به طور خاص رهبر انقلاب سال‌هاست که از دوران جدید عالم سخن گفته‌اند و اخیرا هم مسئله نظم نوین جهانی را مطرح کرده‌اند. مزیت بعدی نسبت مردم با حاکمیت است؛ با وجود جنگ اخیر نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که مردم نسبتا پشتیبان ساختار سیاسی کنونی هستند، که البته به معنی رضایت نیست، ولی عملکرد آن را دست کم در جنگ اخیر مطلوب ارزیابی کرده‌اند. بنابراین در نگاه بلندمدت و تاریخی، دست کم در مقایسه با دوره‌های قبلی، امروز وضعیت به مراتب بهتری داریم که امیدوارکننده است.

ساختار سیاسی ایران دچار بی‌تصمیمی شده است

عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) در پاسخ به این سئوال که آیا ایران در این نظم جدید تعیین کننده هست یا نه؟ گفت: من از یک سیاستمدار کهنه‌کار اروپایی شنیدم که میگفت ایران در تقابل بین ناتو و روسیه نقش آفرینی کرده و از یک بازیگر منطقه‌ای فراتر رفته است. این اعتراف طرف‌های غربی است که ایران ابزارهای لازم برای اثرگذاری در سطح بین‌المللی دارد. اما چند نکته می‌تواند مانع نقش آفرینی مطلوب ایران شود.

وی افزود: یکی از مهمترین موانع اثرگذاری ایران در نظم جدید جهانی این است که متاسافنه وضعیت ساختار سیاسی ایران دچار بی‌تصمیمی شده است. برای پیدا کردن درک درست در این خصوص مهاجمی را تصور کنید که باید گل را بزند یا مدافعی را در نظر بگیرید که باید توپ را دور کند، ولی این کار را نمی‌کند و تعلل می‌کند، در این شرایط به طور حتم یا موقعیت گلزنی از دست می‌رود یا موقعیت دفع خطر از دست می‌رود.

با عقب‌ماندگی فکری مواجهیم

محمدی‌سیرت ادامه داد: مشکل دیگر اینکه با یک عقب ماندگی فکری و نظری در عرصه سیاسی کشور مواجه هستیم. بخش زیادی از بدنه سیاسی کشور در وضعیت دهه ۱۹۹۰ زیست می‌کند که جنگ سرد حاکم بود و روابط بین کشورها از یک الگوی رمانتیک پیروی می‌کرد. اما امروز قطعا در رئالیسم کلاسیک و به نوعی مدل جنگل از روابط بین کشورها به سر می‌بریم و اگر این را درک نکنیم امکان نقش‌آفرینی درست و بهره‌بردن از فرصت را از دست خواهیم داد.

از نقد کردن دارایی‌های بین‌المللی خود ناتوانیم

وی ناتوانی در نقد کردن سرمایه‌های بین‌المللی را مشکل دیگر پیش‌روی ایران دانست و افزود: به طور مثال ایران در جنگ اوکراین درگیر شد و اثرگذار بود اما آیا از این درگیری توانست آورده‌ای بدست بیاورد؟ یا به عنوان مثال دیگر، در جنگ اخیر یا فعال شدن مکانیزم ماشه، این یک استثناء تاریخی است که دو کشور از اعضای دائمی، مسئله‌ای که ارتباط مستقیمی به کشور خودشان ندارد را وتو کنند که در مورد اسنپ بک چین و روسیه به نفع ایران عمل کردند. بنابراین می‌توان گفت ایران در تقابل اخیر با آمریکا و اسرائیل و در مسئله تحریم‌ها، موفق بیرون آمد، اما آیا توانست از آن به خوبی استفاده کند؟ به نظر من اینطور نبوده است.

باید ادبیات محافظه‌کارانه را کنار بگذاریم

عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) ادامه داد: مسئله قابل نقد دیگر اینکه ادبیات الهی سیاسی ما یک ادبیات به شدت شعاری است و پیوست عملیاتی و اجرایی در بسیاری از موارد ندارد؛ وضعیت به شدت محافظه‌کارانه‌ای هم دارد و بسیاری از اظهارنظرها خیلی کلی است. به طور مثال در لبنان، ایران اگر نفر اول اثرگذار بر تحولات این کشور نباشد، حتما نفر دوم هست. در این کشور طبق نظرسنجی‌ها مردم لبنان معتقدند ارتش توان حفظ تمامیت ارضی این کشور را ندارد و ۵۸ درصد مردم مخالف خلع سلاح حزب الله هستند که به روشنی با ایران همکاری می‌کند. اما ادبیات سیاسی مقامات ایرانی در این خصوص چیست؟ اینطور مطرح می‌شود که هیچ تمایلی برای مداخله نداریم و برخلاف ما آمریکایی‌ها به شدت و با صراحت در حال مداخله و تلاش برای کسب منافع خودشان هستند. من موافق شعار دادن نیستم ولی این ادبیات محافظه کارانه نیز مناسب نیست.

برای اثرگذاری ایران در نظم جدید جهانی چه باید کرد؟

وی در پاسخ به اینکه برای بهبود نقش‌آفرینی ایران در نظم جدید جهانی چه باید کرد، گفت: ساختار قدرت در ایران زیاد توزیع شده است و باید بپذیریم که به تمرکز قدرت نیاز داریم. البته من با «بناپارتیسم» مخالفم و معتقد نیستم به یک ناپلئون جدید نیاز داریم ولی ساختار تصمیم‌گیری باید چابک و متمرکز تر شود. نکته دیگر مسئله عقب ماندگی فکری است که بخشی از آن مسئله دانشگاه است ما در علوم انسانی گرفتار یک رادیکالیسم هستیم که مربوط به چهار دهه پیش است و باید اصلاح شود. چرا دانشجوی جهانی نسبت به مسئله فلسطین عکس العمل بیشتری نسبت به دانشجوی ایرانی نشان می‌دهد؟ این یعنی در دانشگاه فکر جدید تزریق نشده است. مسئله بعدی اینکه مدیران سیاسی ما بدنه پیری دارند و برخی از آن‌ها در دهه هشتم فعالیت سیاسی خود هستند که با این‌ها نمی‌شود کار کرد و امکان نوآوری را فراهم نمی‌کند. خلاقیت و ریسک پذیری متعلق به نسل جوان است و بدون این خاصیت امکان نقدپذیری سرمایه‌های جمهوری اسلامی فراهم نمی‌شود. عدم جابه‌جایی کنشگران سیاسی ما را به سمت خوبی نمی‌برد.

انتهای پیام/ تجارت و دیپلماسی



جهت احترام به مخاطبان فرهیخته، نظرات بدون بازبینی منتشر می شود. لطفا نظرات خود را جهت تعميق و گسترش بحث ارائه نمایید. نظرات حاوی توهين، افترا و تهمت به ديگران پاک می شود.