۱۶ آذر ۱۴۰۴

مسیر اقتصاد؛ رسانه تصمیم‌سازان اقتصاد ایران

شناسه: ۲۱۵۸۶۶ ۱۶ آذر ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۰ دسته: انرژی
۰

جنگ اوکراین و تحریم‌های غرب، مسیر تجارت نفت روسیه را به‌طور بنیادین تغییر داده و شبکه‌ای نوظهور از همکاری انرژی بین چین، هند و روسیه ایجاد کرده است. نفت ارزان روسیه علاوه بر تأمین امنیت انرژی پکن و دهلی، به ابزار سیاسی مهمی در تقابل با فشارهای واشنگتن تبدیل شده است. هم‌زمان، ترتیبات مالی جایگزین مانند تسویه با یوان یا روپیه، این همکاری را با روایت چندقطبی‌سازی و دلارزدایی پیوند می‌دهد؛ هرچند این روند همچنان محدود، نمادین و همراه با شکنندگی‌های راهبردی است. آنچه اکنون در حال شکل‌گیری است، تبدیل نفت از یک کالای ژئوپلیتیک سنتی به ابزاری برای بازآرایی نظم انرژی-مالی جهان است.

به گزارش مسیر اقتصاد جنگ اوکراین، سپس اعمال تحریم‌های اقتصادی و تغییر مسیر صادرات نفت، تجارت انرژی را به بستری جدید برای اتحادهای سیاسی تبدیل کرده است. نفت ارزان روسیه، چین را به مسکو نزدیک‌تر و هند را به معامله با آن سوق داد. این تحولات باعث ایجاد شبکه انرژی نوظهوری شده که تحریم‌ها و نفوذ ایالات متحده را به چالش می‌کشد. این «شبکه انرژی» بیشتر در راستای همگرایی منافع مادی و خوانشی از جهان چندقطبی است که مسکو، پکن و دهلی را به هم پیوند می‌دهد.

افزایش همگرایی پیرامون نفت روسیه

این همگرایی در اجلاس اخیر سازمان همکاری شانگهای در سپتامبر ۲۰۲۵ در تیانجین مشاهده شد. شی جین پینگ، رئیس جمهور چین، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه و نارندرا مودی، نخست وزیر هند، در رویدادی نادر در کنار هم ایستادند. این اجلاس همچنین نشان داد که چگونه نفت ارزان روسیه هم به ثروت اقتصادی و هم به سیگنال سیاسی از تمایل پکن و دهلی برای مقابله با تحریم‌های واشنگتن تبدیل شده است.

مقیاس این تغییر مسیر نیز قابل توجه است. چین در سال ۲۰۲۴ بیش از ۱۰۰ میلیون تن نفت خام روسیه را خریداری کرد که تقریباً یک‌پنجم کل واردات نفت این کشور است. هند نیز هرچند در گذشته خریدار حاشیه‌ای نفت روسیه بود، اما بین سال‌های ۲۰۲۲ تا اواسط ۲۰۲۵ حدود ۱۴۰ میلیارد دلار نفت این کشور را وارد کرد. اکنون، این دو کشور سهم عمده‌ای از صادرات نفت خام روسیه را در اختیار دارند و به تأمین مالی جنگ در اوکراین کمک می‌کنند. همچنین، تخفیف‌های قابل توجهی را در مقایسه با نفت خاورمیانه به دست می‌آورند.

این پیوند نوظهور انرژی، نشان‌دهنده همگرایی بین سه قدرتی است که روابط دوجانبه آن‌ها گاها پرتنش بوده است. رقابت چین و هند از بین نرفته، اما نیاز مشترک به انرژی مقرون‌به‌صرفه و تجربه مشترک فشار تجاری ایالات متحده، انگیزه کافی را برای همکاری محدود ایجاد می‌کند. هند نیز با تعرفه‌های تنبیهی ایالات متحده مرتبط با واردات نفت روسیه روبرو است، همچنین چین با مجموعه‌ای از تعرفه‌ها و تحریم‌ها مواجه بوده که مبتنی بر نگرانی غرب در مورد شیوه‌های تجاری و حمایت آن از مسکو است. در این زمینه، تجارت انرژی بستری برای بیان حاکمیت در برابر زورگویی ایالات متحده است.

پیامدهای مالی ظهور شبکه نوین انرژی

این تغییرات نفوذ غرب را تضعیف و مبادلات انرژی را به مفهوم دنیای چندقطبی مورد حمایت چین و بریکس گره می‌زند، روایتی که بر دلارزدایی و زیرساخت‌های مالی جایگزین تأکید دارد. رسانه‌های دولتی چین و روسیه، علاوه بر بیانیه‌های بریکس، این پیوندهای انرژی را به عنوان گواهی بر نظمی چندقطبی‌تر مطرح می‌کنند که هند نیز گاها از آن‌ها حمایت و سعی دارد تا استقلال راهبردی خود را نیز حفظ می‌کند. در مجموع، تحریم‌های غرب باعث شده تا بُعد مالی با بُعد انرژی در هم تنیده شود.

آمادگی مسکو برای کاربرد تسویه حساب‌های یوان و احتمالا روپیه، همراه با ترویج رنمینبی پکن از طریق قراردادهای نفت خام در شانگهای و ایجاد «پترو یوان» نوپا، نشان می‌دهد که چگونه زیرساخت‌های مالی در کنار روابط انرژی فیزیکی در حال آزمایش هستند. این ترتیبات، گزینه‌های چین را متنوع کرده و تجارت انرژی آن را از تحریم‌های مبتنی بر دلار محافظت می‌کند. با این حال، این اقدامات تا حد زیادی نمادین هستند، زیرا دلار آمریکا همچنان در پرداخت‌های جهانی غالب است. البته، اجلاس سازمان همکاری شانگهای در سال ۲۰۲۵، برداشت‌ها از این تغییر را تقویت کرد. معاملات انرژی که زمانی عمل‌گرایانه به نظر می‌رسیدند، اکنون سیاسی شده و بازتاب نظمی هستند که در آن ترجیحات ایالات متحده وزن کمتری دارند.

البته، این پیکربندی نوظهور بدون شکنندگی هم نیست. باوجود وابستگی روسیه به چین و هند، مسکو اهرم فشار خود مانند کاهش تخفیف‌ها، تغییر مسیر عرضه یا استفاده از پکن و دهلی علیه یکدیگر را دارد. هرچند نفت ارزان به نفع هند است، اما خطر تشدید اصطکاک با واشنگتن را نیز به همراه دارد. ارتباط عمیق چین با یک تأمین‌کننده تحریم‌شده، تهدید تحریم‌های ثانویه را تشدید و اقدام متعادل‌کننده آن در دیپلماسی جهانی را پیچیده می‌کند.

تبدیل نفت به ابزار سیاسی نظم چندقطبی

اخیرا، راهبرد امنیت انرژی چین به یک راهبرد کلان پایدار تغییر کاربری داده شده است. پکن قراردادهای بلندمدت با روسیه، عربستان و ایران را تعمیق بخشیده، تسهیلات انرژی را در کشورهای جنوب جهان حفظ و نفوذ خود را بر شاخص‌های قیمت‌گذاری و سازوکارهای تسویه حساب گسترش داده است. چین به دنبال تاب‌آوری فراتر از عرضه نفت است تا با ایجاد افزونگی در زنجیره‌های ارزش سوخت‌های فسیلی، انرژی سبز و زیرساخت‌های مالی که زیربنای تجارت جهانی انرژی هستند، آن را از نوسانات بازار و دامنه تحریم‌های ایالات متحده مصون نگه می‌دارد.

نفت روسیه از سال ۲۰۲۲ و اعمال تحریم‌های غرب به سمت بازارهای آسیایی سوق یافت و این امر به تأمین نیازهای انرژی هند کمک کرده است. این تصمیم اولیه دهلی، حتی با وجود فشار فزاینده واشنگتن که به تعرفه‌های تنبیهی در دوران دونالد ترامپ منجر شد، در راستای استقلال راهبردی این کشور است. مقامات هندی، به ویژه اس جایشانکار، وزیر امور خارجه، از این واردات دفاع و بر امنیت انرژی و حق اقدام مستقل در مواجهه با فشار غرب تأکید کرده‌اند. در مقابل، مسکو یک جریان درآمد حیاتی، البته به قیمت حاشیه سود کمتر و وابستگی فزاینده، از شرکای آسیایی خود به دست می‌آورد.

رویکرد دهلی در راستای حذف دلار محتاطانه‌تر از مسکو یا پکن بوده است. تلاش‌ها برای گسترش تسویه حساب بر اساس روپیه با موانعی روبرو شده است، چراکه نگرانی‌های مسکو در مورد قابلیت استفاده محدود از موجودی روپیه وجود دارد و از همین روی بیشتر معاملات همچنان با دلار آمریکا یا درهم امارات تسویه می‌شوند. در مقابل، چین به طور فعال تسویه حساب با یوان و نماد پترویوآن را ترویج کرده و تجارت انرژی را در راهبرد کلان خود گنجانده است. هرچند هر دو کشور از تغییر مسیر نفت خام روسیه سود می‌برند، اما بُعد مالی چندقطبی با روش‌های ظریفی صورت می‌گیرد. اما آنچه در حال ظهور است؛ اینکه نفت مدت‌ها سیاسی‌ترین کالا بود، اکنون به ابزاری سیاسی در ایجاد جهان چندقطبی تبدیل شده است.

منبع: انجمن شرق آسیا

انتهای پیام/ انرژی



جهت احترام به مخاطبان فرهیخته، نظرات بدون بازبینی منتشر می شود. لطفا نظرات خود را جهت تعميق و گسترش بحث ارائه نمایید. نظرات حاوی توهين، افترا و تهمت به ديگران پاک می شود.