مسیر اقتصاد/ با نگاهی به تحولات چند دهه اخیر، میتوان بهروشنی دید که بخش مهمی از قواعد حاکم بر نظم جهانی پس از جنگ سرد، یکییکی در حال فروپاشیاند.
زمانی که اتحاد جماهیر شوروی در اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی فروپاشید، بسیاری از نخبگان غربی بر این باور بودند که جهان به نقطه نهایی خود رسیده است. «فرانسیس فوکویاما» در کتاب مشهور پایان تاریخ و آخرین انسان اعلام کرد که لیبرالدموکراسی آمریکایی، آخرین و کاملترین شکل حکومت بشری است. این نگاه، نهفقط دیدگاه یک نظریهپرداز، بلکه بازتاب واقعی ذهنیت سیاستمداران واشنگتن بود: آمریکا خود را قدرت بلامنازع اقتصاد، سیاست، فرهنگ و حتی «آینده» جهان میدانست.
اما واقعیت خیلی زود مسیر دیگری را نشان داد. نخستین ضربه، در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ فرود آمد. آن حادثه نهفقط برجهای دوقلو، بلکه تصویر شکستناپذیری آمریکا را هم فرو ریخت. حملهای در قلب نیویورک، نشان داد امنیت مطلق و قدرت بیرقیب آمریکا افسانهای بیش نیست. جنگهای پرهزینه در غرب آسیا نیز نهتنها این تصویر را ترمیم نکرد، بلکه با گسترش بیثباتی و هزینههای انسانی سنگین، پایههای مشروعیت نظم آمریکایی را سستتر کرد.
چند سال بعد، بحران مالی جهانی ۲۰۰۸، ضربه دوم را وارد کرد. سقوط مؤسسات مالی بزرگ در آمریکا، ضعف عمیق ساختار مالی این کشور را آشکار ساخت و اعتماد عمومی به دلار و نظام بانکی غربی را بهشدت کاهش داد. پس از آن، بسیاری از کشورها تصمیم گرفتند وابستگی خود را به دلار کاهش دهند و بهسمت تنوع در ذخایر ارزی و خرید طلا حرکت کنند. این روند در سالهای اخیر شتاب گرفته و امروز حتی متحدان آمریکا نیز بخشی از ذخایر دلاری خود را به طلا یا ارزهای دیگر تبدیل کردهاند.
در دهه گذشته اما، بزرگترین تحول، ظهور قدرتهای جدید اقتصادی بوده است. چین با سرعتی بیسابقه از جایگاه «کارخانه جهان» فراتر رفته و اکنون در فناوری، انرژی و سرمایهگذاری بینالمللی نقش تعیینکنندهای دارد. هند در حوزه فناوری و جمعیت جایگاه تازهای یافته و کشورهای عربی، بهویژه عربستان، در تصمیمات اوپک مسیری مستقل از خواست واشنگتن را دنبال میکنند. از اروپا هم نشانههایی از واگرایی دیده میشود؛ زمانی که «امانوئل ماکرون»، رئیسجمهور فرانسه، از «مرگ مغزی ناتو» سخن گفت، درواقع اعتراف کرد که حتی درون بلوک غرب نیز دیگر آن انسجام سابق وجود ندارد.
دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ، نقطه عطفی در این روند بود. ترامپ با شعار «اول آمریکا» نهتنها روابط واشنگتن با متحدان اروپایی را تضعیف کرد، بلکه با خروج از توافقهای بینالمللی و آغاز جنگ تجاری با چین، عملاً نظم جهانی لیبرال را زیر سؤال برد. در واقع، دوران ترامپ نشان داد که حتی خود آمریکا نیز دیگر به نظم جهانی ساخته خودش باور ندارد.
اکنون جهان در مرحله گذار است؛ نظمی که پس از جنگ سرد با محوریت آمریکا شکل گرفته بود، رو به افول است، اما نظم جدید هنوز تثبیت نشده. دلار هنوز ارز غالب تجارت جهانی است، اما اعتماد به آن کاهش یافته. نهادهای بینالمللی هنوز پابرجا هستند، اما قدرت اثرگذاریشان کمسابقه است. در چنین شرایطی، کشورها تلاش میکنند استقلال بیشتری در سیاست خارجی و اقتصادی خود به دست آورند و «جهان چندقطبی» دیگر صرفاً یک ایده نظری نیست، بلکه واقعیتی در حال وقوع است.
به نظر میرسد دوران «نظم آمریکایی مطلق» به پایان رسیده و جهان در مسیر شکلگیری توازنی تازه از قدرت گام برمیدارد؛ نظمی که شاید برخلاف تصور گذشته، اینبار در واشنگتن طراحی نخواهد شد.
این کلیپ توسط اندیشکده اقتصاد مقاومتی تهیه شده و قسمتهای آتی آن نیز منتشر خواهد شد.
انتهای پیام/ تجارت و دیپلماسی

