به گزارش مسیر اقتصاد نظام بانکی در آلمان جایگاهی ویژه دارد؛ چراکه اقتصاد این کشور بانکمحور شناخته میشود و بر مبنای شبکهای گسترده از بانکهای خصوصی بزرگ، بانکهای پسانداز محلی (Sparkassen) و بانکهای تعاونی (Genossenschaftsbanken) بنا شده است. نظارت بانکی نیز در این کشور برعهده دو نهاد اصلی است: اول، بانک مرکزی آلمان موسوم به دویچه بانک (Deutsche Bundesbank) که نظارت عملیاتی را بر عهده دارد و دوم، نهاد ناظر مالی فدرال یعنی بافین (BaFin) که در قانون بانکداری آلمان نقش کلیدی دارد. این دو نهاد بهصورت مشترک وظیفه بررسی، ارزیابی و بازرسی بانکها را برعهده دارند.
نقش فعال موسسات اعتبارسنجی آلمان در رتبهبندی بانکها
یکی از نقاط قوت این ساختار، انتشار منظم دادههای بانکی است. بانک مركزی آلمان در گزارشهای خود اطلاعاتی شامل ترازنامه ماهانه بانکها، داراییها و بدهیها، شعب خارجی و نمایندگیهای بانکها ارائه میدهد. این حجم و وضوح از داده، امکان تحلیل دقیق وضعیت بانکها را فراهم کرده است؛ بهویژه برای مؤسسات اعتبارسنجی که به اطلاعات سالم و جامع نیاز دارند.
در چنین فضایی، مؤسسات اعتبارسنجی گام میگذارند و رتبهبندی بانکهای آلمانی را با استفاده از دادههای منتشرشده و تحلیل تخصصی انجام میدهند. از جمله، اسکوپ که یک آژانس اعتبارسنجی آلمانیست، از شاخصهایی چون سطح سرمایه (CET1)، نسبت داراییهای غیرجاری، نقدشوندگی، تنوع درآمدی و قدرت مدیریت استفاده و در سال ۲۰۲۵ نیز گزارشی منتشر کرد که ضمن تاکید بر رتبه عالی «AAA» برای دولت آلمان، نشاندهنده ظرفیت بالای بانکها برای مقابله با ریسک بود. همچنین موسسات اعتبارسنجی فیچ و مورنینگاستار نیز ارزیابیهایی نسبت به بانکهای بزرگ آلمان داشتند که نشان میدهد رتبهبندی بانکها در این کشور نه فعالیتی فرعی، بلکه بخش مهمی از نظام نظارتی مالی است.
شاخصهای رتبهبندی این مؤسسات معمولاً تلفیقی از عوامل کمی و کیفی هستند: نسبت کفایت سرمایه، تغییر در اندازه داراییهای پرریسک، حجم داراییهای غیرجاری، نقدشوندگی سریع، کیفیت مدیریت ریسک، چشمانداز راهبردی بانک و ارتباط آن با بازارهای بینالمللی. این شاخصها اهمیت دارند چون بانکهای آلمان در سطح جهانی فعالیت میکنند و ریسکشان تأثیری فراتر از مرزهای داخلی دارد.
رتبهبندی بانکها چه نتایجی در پی داشته است؟
نتایجی که از این رتبهبندی به بار آمده است، قابل توجهاند. نخست، شفافیت درونی بانکها افزایش یافته و سرمایهگذاران خارجی (یا داخلی) با دید دقیقتری درباره سلامت مالی بانکها تصمیم میگیرند. دوم، بانکهایی که رتبه بالاتری دریافت کردهاند، معمولاً هزینه تأمین مالیشان کاهش یافته است؛ این امر بهبود عملکرد بانکی را تشویق میکند. سوم، رتبهبندی به عنوان ابزار نظارتی نیز عمل میکند: نهادهای نظارتی میتوانند ریسکهای کلان بانکی را زودتر شناسایی کنند و واکنش سریعتری داشته باشند.
با این حال، چالشهایی هم وجود دارد. گاهی شاخصهای اعتبارسنجی در سطح عمومی منتشر نمیشوند و فرض تشابه شرایط بین بانکها را ایجاد میکنند؛ به علاوه، مؤسساتی مانند اسکوپ در سالهای اخیر تحت انتقادهایی درباره کیفیت رتبهبندی بانکها قرار گرفته است. همچنین ساختار بانکی آلمان همچنان با ضعفهایی مانند اراضی بانکی بزرگ و ادغامهای پیچیده روبهروست که میتواند روی رتبهها تاثیر بگذارد.
در مجموع، تجربه آلمان نشان میدهد که زمانی رتبهبندی بانکها میتواند معنا پیدا کند که دادههای بانکی شفاف و در دسترس باشند، نهادهای نظارتی کارا فعالیت کنند و مؤسسات اعتبارسنجی با استقلال و ابزارهای دقیق وارد میدان شوند. این تجربه میتواند برای کشورهایی که در مسیر تکمیل نظام بانکیشان هستند، الگویی ارزشمند باشد.
منابع:
Deutsche Bundesbank – Banking statistics.
Deutsche Bundesbank – Banking supervision overview.
BaFin – Cooperation with Bundesbank.
Scope Ratings GmbH – Company overview.
Scope Ratings – Germany country rating.
Reuters – Article on Germany’s structural weaknesses and credit rating.
انتهای پیام/ پول و بانک

