۱۹ مهر ۱۴۰۴

مسیر اقتصاد؛ رسانه تصمیم‌سازان اقتصاد ایران

شناسه: ۲۱۲۶۱۱ ۱۹ مهر ۱۴۰۴ - ۱۷:۰۰ دسته: تجارت و دیپلماسی
۰

اظهارات اخیر دونالد ترامپ درباره بازپس‌گیری پایگاه بگرام افغانستان با تأکید بر مجاورت آن با تأسیسات چینی، فراخوانی آشکار برای بازیافت نفوذ ژئوپلیتیکی و اقتصادی آمریکا در آسیاست. راهبرد آمریکا نه فقط امنیتی، بلکه اقتصادی است: کنترل مسیرهای ترانزیت، مانع‌سازی برای کریدور چین به آسیای میانه و بازسازی نقش کلان در شبکه تجارت منطقه‌ای. اما حضور مجدد آمریکا در افغانستان نیازمند ملاحظات و پیش‌نیازهایی است که اجرایی شدن آن را دست کم در کوتاه مدت، تقریبا غیرممکن کرده است.

به گزارش مسیر اقتصاد در ماه‌های اخیر دیدگاه رهبران ارشد آمریکا مبنی بر «بازپس‌گیری» یا «استقرار مجدد» در پایگاه بگرام در افغانستان بارها مطرح شده است. دلایل اعلامی واشینگتن برای این سیاست، شامل ایجاد یک نقطه عملیاتی برای اقدامات ضدتروریسم، مانع‌سازی در برابر نفوذ راهبردی رقبای بزرگ و دستیابی به موقعیت جغرافیایی حساس برای نظارت بر منابع معدنی و مسیرهای راهبردی است.

کنترل کریدورها؛ انگیزه اقتصادی آمریکا برای حضور مجدد در افغانستان

بازگشت احتمالی آمریکا به افغانستان، از منظر استراتژیک به‌عنوان یک حرکت امنیتی دیده می‌شود، اما لایه اقتصادی و ژئواکونومیک آن حداقل به همان اندازه اهمیت دارد. سابقه اظهارات ترامپ مبنی بر اینکه بگرام «کمی فاصله با تأسیسات هسته‌ای چین» دارد، این ادعا را تقویت می‌کند که واشینگتن باز پس‌گیری را نه صرفاً برای مقابله با تهدید امنیتی، بلکه برای کنترل کریدورهای ترانزیتی و مهار نفوذ چین دنبال می‌کند.

چین طی سال‌ها با پروژه راه ابریشم جدید موسوم به «کمربند – جاده» (BRI) در حال گسترش مسیرهای ترانزیت زمینی و ریلی خود به آسیای میانه، ترکیه و اروپا بوده است؛ افغانستان می‌تواند نقش پل ترانزیتی بین چین و آسیای میانه ایفا کند.

کنترل بگرام می‌تواند به آمریکا امکان دهد تا حرکت کالا، انرژی و سرمایه را در مسیرهایی که چین در آنها فعال است، مدیریت یا مختل کند. از سوی دیگر، بازگشت به بگرام می‌تواند فرصتی برای واشینگتن باشد تا شرکای منطقه‌ای را زیر فشار قرار دهد و سهم اقتصادی در معادلات ترانزیتی منطقه‌ای به‌دست آورد.

بازگشت آمریکا به افغانستان امکان پذیر است؟

هرچند پیام دولت آمریکا درخصوص بازگشت به افغانستان جدی به نظر می‌رسد و تحلیل‌های راهبردی این بازگشت را منطقی جلوه می‌دهد، اما چنین اقدامی بسیار پرهزینه است و در شرایط فعلی آمریکا و منطقه، تا اجرایش شدن فاصله زیادی دارد. از طرفی بازپس‌گیری بگرام به‌معنای نیاز به نیروی زمینی قابل‌توجه، لجستیک گسترده و برنامه‌ریزی طولانی‌مدت است؛ برخی از تحلیل‌ها آن را نزدیک به «تهاجم مجدد» می‌دانند که نیازمند ده‌ها هزار نیرو و استقرار پدافند هوایی است. همچنین حفظ و بازسازی زیرساخت‌ها پس از خروج و سال‌ها ترکِ نگهداری، هزینه و زمان قابل‌توجهی می‌طلبد. بنابراین از منظر صرفاً عملیاتی، بازگشت گسترده محتاج سرمایه‌گذاری و ریسک بالا است.

علاوه بر این کشورهای همسایه افغانستان از جمله هند، پاکستان، چین و ایران، صریحاً هرگونه بازگشت نظامی خارجی به افغانستان را به‌عنوان تهدیدی برای ثبات منطقه‌ای رد کرده‌اند. طالبان نیز بازگشت نظامی را رد کرده و خواهان تعامل اقتصادی و دیپلماتیک در چارچوب حاکمیت ملی است. این اجماع منطقه‌ای، بازگشت نظامی آمریکا را بسیار پر هزینه کرده است.

منبع: آسوشیتد پرس

انتهای پیام/ تجارت و دیپلماسی



جهت احترام به مخاطبان فرهیخته، نظرات بدون بازبینی منتشر می شود. لطفا نظرات خود را جهت تعميق و گسترش بحث ارائه نمایید. نظرات حاوی توهين، افترا و تهمت به ديگران پاک می شود.