به گزارش مسیر اقتصاد روزنامه گاردین به تازگی گزارشی به قلم کوین بل منتشر کرده است که به ریشههای بحران مسکن در کشور استرالیا میپردازد. در عین حال شرایط تصویر شده در این مقاله کم و بیش در بسیاری از کشورهای امروزی حاکم است. بر اساس این گزارش مسکن یک حق انسانی است، اما قوانین این را منعکس نمیکند و از این رو خانه به جای پایه و اساس کرامت انسانی، به عنوان کالا به ابزاری برای کسب سود تبدیل شده و همین مسئله یکی از ریشههای اصلی بحران مسکن است.
ریشه بحران مسکن تبدیل خانه به ابزار کسب سود است
سیستم مسکن در استرالیا در حال شکست است زیرا برای سود طراحی شده است، نه برای مردم. این سیستم، همه را تشویق میکند که به مسکن به عنوان یک فعالیت تجاری نگاه کنند، نه به عنوان وسیلهای برای رفع نیازهای اساسی انسان. در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ دسترسی به مسکن در استرالیا به مراتب راحتتر بود. خانواده پرجمعیت و فقیر کارگر، از نعمت خانه بهرهمند بودند. خانوادههای کمدرآمد میتوانستند بدون هیچ گونه فشار مالی، از پس اجاره یا حتی خرید یک خانه ساده را بربیایند. بیخانمانی بسیار کم بود. سیستم در آن زمان کم و بیش نیازهای اکثر مردم را برای مسکن مقرون به صرفه برآورده میکرد. تعادل بسیار بهتری بین تقاضا و عرضه این نوع مسکن وجود داشت. شرایط ایدهآل و کامل نبود، اما نیاز انسانی، نه سودآوری، هدف اصلی این سیستم بود.
اما امروز شرایط بازار مسکن بسیار بدتر شده است. افراد شاغل و خانوادههای معمولی نمیتوانند بدون کمک والدین (که بسیاری از آنها این امکان را ندارند) یا بدون استرس مالی خردکننده، از پس خرید یا اجاره خانه برآیند. شواهد قطعی شکست سیستم مسکن، افزایش قابل توجه تعداد زنان مسنی است که در ماشینهای خود میخوابند؛ این وجدان جامعه را تکان میدهد که آنها مجبور به انجام این کار هستند. ما باید از خودمان شرمنده باشیم. بیخانمانی بالاست و کاهش نمییابد. به خصوص در میان زنان مسن، افراد مبتلا به بیماری روانی و بومیهای استرالیا.
راه حل بحران مسکن چیست؟
طرحهایی مثل سپردهگذاری برای خریداران خانه اولی ممکن است کمی کمک کند، اما حجم نیازهای برآورده نشده برای مسکن مقرون به صرفه آنقدر زیاد است که حتی افزایش بودجه و برنامههای فعلی نیز به اندازه کافی برای رفع نیازهای فعلی کافی نیست. ما با مشکلات مزمن مسکن که دهههاست در حال شکلگیری هستند، چه از نظر ماهیت سیستماتیک و چه از نظر وسعت بین نسلی، روبرو هستیم. عدالت و ثبات جامعه ما اکنون و در آینده در معرض خطر است.
ما باید چیزی پایدار در سیستم قرار دهیم که نمایانگر نیازهای اساسی مردم باشد. سیاست مسکن باید توسط نیازهای مردم هدایت شود، نه انگیزههای سود، تا از تکرار اشتباهات در آینده جلوگیری شود. برای تغییر سیستم، به تفکر بزرگ و اقدامات شجاعانه در یک دوره طولانی مدت نیاز است. مشکل بازار مسکن غیرقابل حل نیست، بلکه نبود اراده دلیل اصلی پایدار ماندن بحران مسکن است. به رسمیت شناختن و اجرای حق بشر برای مسکن به ما کمک میکند تا انتخابهای درستی انجام دهیم که به واسطه آنها جامعه بهتری خواهیم داشت.
منبع: گاردین
انتهای پیام/ مسکن