به گزارش مسیر اقتصاد در دهههای اخیر، دلار آمریکا به ستون فقرات نظام مالی جهانی بدل شده و نقش مسلطی در تجارت بینالمللی ایفا کرده است. با این حال، تحولات ژئوپلیتیکی، فشارهای اقتصادی و افزایش تنشهای دیپلماتیک، بسیاری از کشورها را به بازاندیشی در وابستگی خود به این ارز واداشته است. روند دلارزدایی دیگر یک سناریوی نظری نیست، بلکه به پروژهای واقعی و چندلایه برای بازطراحی معماری پولی بینالمللی تبدیل شده است.
توافق برتون وودز و آغاز جهانروایی دلار
پیش از آنکه دلار آمریکا به ارز ذخیره جهانی تبدیل شود، ارزهای دیگری مانند پوند استرلینگ بریتانیا و فرانک فرانسه در نظام مالی جهان نقشآفرینی میکردند. با خروج اقتصاد بریتانیا از شکوه پیشین خود پس از جنگ جهانی اول، و تثبیت برتری آمریکا در جنگ جهانی دوم، نیویورک به جای لندن به مرکز ثقل مالی جهان بدل شد.
این موقعیت در سال ۱۹۴۴ با توافق برتون وودز به رسمیت شناخته شد و دلار به ارز ذخیره جهانی تبدیل گردید. هرچند در سال ۱۹۷۱ با تصمیم نیکسون پیوند دلار با طلا قطع شد، اما اعتماد به اقتصاد آمریکا کماکان جایگاه دلار را حفظ کرد.
بخش اعظم معاملات نفتی با دلار انجام میشود
یکی از اصلیترین دلایل ماندگاری دلار در جایگاه ارز مسلط، سازوکار موسوم به پترودلار است. از آنجا که بخش اعظم مبادلات نفتی با دلار انجام میشود، تقاضا برای این ارز در سطح جهانی همواره بالا بوده است. حتی در معاملات غیرنفتی نیز، برای تسهیل مبادلات بین کشورهایی با ارزهای کماستفاده، دلار بهعنوان واسطه عمل میکند. این نقش واسط، دلار را در قلب نظام پرداخت بینالمللی جای داده و قدرت چانهزنی اقتصادی آمریکا را در سطحی بیرقیب نگه داشته است.
تلاشهای پراکنده برای کنار گذاشتن دلار به جایی نرسیده است
با وجود تلاشهایی برای جایگزینی دلار توسط یورو، ین، یا حتی یوان، هیچکدام از این ارزها نتوانستهاند در ابعاد گستردهای جای دلار را بگیرند. یورو به دلیل بحرانهای ساختاری اتحادیه اروپا، ین بهواسطه رکود اقتصادی ژاپن، و یوان به دلیل کنترل شدید دولتی، تاکنون نتوانستهاند اعتماد لازم را برای ایفای نقش جهانی جلب کنند. ارزهای کوچکتری مانند فرانک سوئیس یا دلار کانادا نیز به دلیل محدودیت در مقیاس اقتصادی نمیتوانند جریان سرمایه جهانی را پشتیبانی کنند.
ظهور جنبش دلارزدایی و نقش بریکس
نقطه عطف تازه دلارزدایی را میتوان به تحولات پس از تنشهای بین روسیه و اوکراین در سال ۲۰۲۲ نسبت داد. تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه روسیه باعث شد بسیاری از کشورها نسبت به وابستگی بیش از حد به دلار و آسیبپذیری ناشی از آن هشدار دهند. بریکس، گروهی متشکل از اقتصادهای نوظهور نظیر چین، هند، روسیه و برزیل، به نماد عملی دلارزدایی بدل شده است.
افزایش استفاده از ارزهای ملی در مبادلات میان اعضا، بهویژه در تجارت چین و روسیه که اکنون عمدتاً با روبل و یوان انجام میشود، گامی بلند به سوی چندقطبی شدن نظم مالی جهان است. ایده خلق یک ارز مشترک برای اعضای بریکس نیز مطرح شده، اما موانع فنی و عدم انسجام اقتصادی میان اعضا، تحقق آن را در کوتاهمدت دشوار ساخته است. با این حال، بریکس نشان داده است که ظرفیت سیاسی و اقتصادی لازم برای به چالش کشیدن هژمونی دلار را دارد.
فشارهای داخلی آمریکا و تردیدها به آینده دلار
در داخل آمریکا، رشد بیسابقه بدهی عمومی و سیاستهای تورمزا نگرانیهای فزآیندهای را درباره دوام قدرت دلار ایجاد کرده است. افزون بر این، مواضع متناقض برخی رهبران سیاسی که از یک سو از قدرت دلار دفاع میکند و از سوی دیگر تعرفههای سنگینی بر کشورهایی که از ارزهای جایگزین استفاده میکنند اعمال مینماید به فضای عدم اطمینان دامن زده است.
این بیثباتی باعث شده که برخی سرمایهگذاران به داراییهای جایگزین همچون طلا، املاک یا ارزهای دیجیتال روی آورند. گرچه این داراییها هنوز در جایگاه ارز ذخیره نیستند، اما تنوعبخشی به منابع مالی جهانی را تشدید کردهاند.
آیندهای چندقطبی در نظام مالی جهان
واقعیت آن است که دلار هنوز جایگزین جدی و کاملی ندارد، اما روندهای فعلی بهروشنی حاکی از آن است که ساختار تکقطبی ارزی بهسرعت در حال تحول است. بانکهای مرکزی بسیاری از کشورها اکنون به جای تمرکز صرف بر دلار، سبدی از ارزهای متنوع شامل یورو، ین، دلار کانادا و حتی یوان را در ذخایر خود نگهداری میکنند. در چنین جهانی، تصمیمگیریهای اقتصادی و سیاسی ایالات متحده دیگر اثرگذاری پیشین را نخواهند داشت.
پویاییهای اخیر در اقتصاد جهانی، فرصتی تاریخی برای کشورهایی چون ایران، ترکیه، عربستان و دیگر اقتصادهای منطقهای فراهم کرده تا در راستای کاهش وابستگی به دلار و ارتقای استقلال پولی، به سیاست دلارزدایی روی آورند. پیشنهاد میشود که این کشورها با تقویت سازوکارهای تسویه دو یا چندجانبه، امضای توافقنامههای پولی منطقهای، و توسعه زیرساختهای پرداخت مالی مستقل، خود را در نظم مالی نوین جهانی تثبیت کنند. دلار ممکن است هنوز سقوط نکرده باشد، اما تزلزل در پایههای سلطه آن، دیگر غیرقابل انکار است.
منبع: Us.News
انتهای پیام/ تجارت و دیپلماسی