مسیر اقتصاد/ ایده ساخت کانال کرا برای قرنها موضوع مورد بحث بوده است، زیرا ایجاد یک مسیر جایگزین بین دریای آندامان و خلیج تایلند میتواند کشتیرانی را متحول و ژئوپلیتیک منطقه را تغییر دهد. هرچند این پروژه به نتیجه نرسیده است، اما تأثیر بالقوه آن در گفتگوهای استراتژیک به ویژه با توجه به گسترش نفوذ چین در آسیای جنوب شرقی و طرح کمربند و جاده (BRI) قابل ردیابی است. در حال حاضر، تایلند مسیر متفاوتی را انتخاب کرده، اما مباحث در مورد امکانسنجی کانال و پیامدهای ژئوپلیتیکی همچنان زنده است.
دلایل افزایش اهمیت راهبردی کانال کرا
اخیراً، چین انگیزه بیشتری برای احیای این پروژه به عنوان بخشی از ابتکار جاده ابریشم دریایی و در کل طرح کمربند و جاده (BRI) داشته است. در سال ۲۰۱۵، تفاهم نامهای بین نهادهای خصوصی چین و تایلند به منظور بررسی امکانسنجی کانال امضا شد و پتانسیل آن برای تغییر شکل مسیرهای تجاری و کاهش وابستگی به تنگه مالاکا را آشکار کرد.
با این حال، هر دو کشور احتمالاً به دلیل حساسیتهای سیاسی و مخالفت بازیگران منطقهای مانند سنگاپور و هند به سرعت از توافق فاصله گرفتند. از همین روی، این کانال هرگز فراتر از بحثهای اولیه پیشرفت نکرد. از سال ۲۰۲۵، تایلند ترجیح داده پروژه پل زمینی ۲۸ میلیارد دلاری را در اولویت قرار دهد که به عنوان یک کریدور حمل و نقل زمینی برای تسهیل جابجایی محموله بین خلیج تایلند و دریای آندامان طراحی شده است. این طرح جایگزین با هدف دستیابی به منافع اقتصادی مشابه بدون چالشهای سیاسی و زیستمحیطی ناشی از کانال کرا، آن را به یک راهحل پایدارتر و متعادلتر تبدیل میکند.
اگر کانال کرا ساخته شود، یک جایگزین راهبردی برای تنگه مالاکا خواهد بود و مسافت کشتیرانی را تقریباً ۱۲۰۰ مایل دریایی کاهش میدهد. این امر باعث صرفه جویی در هزینه سوخت، کاهش زمان حمل و نقل و ازدحام در تنگه مالاکا میشود که سالانه عبور نزدیک به ۹۴۰۰۰ کشتی را اداره میکند. با ادامه گسترش تجارت جهانی، به ویژه در حمل و نقل انرژی و کانتینری، تقاضا برای مسیرهای دریایی کارآمد و ایمن بیش از هر زمان دیگری است. در واقع، این کانال یک گذرگاه دیگری ایجاد میکند، گلوگاهها و نگرانیها در مورد اتکای بیش از حد به یک مسیر تجاری واحد را کاهش میدهد.
چین، به عنوان بزرگترین کشور تجاری جهان، با کاهش وابستگی خود به تنگه مالاکا برای واردات و تجارت انرژی، سود بسیاری خواهد برد. در حال حاضر، تقریباً ۸۰ درصد واردات نفت چین از طریق تنگه مالاکا انجام میشود که آن را به نقطه آسیبپذیری مهم در زمان تنشهای ژئوپلیتیک تبدیل میکند. ایجاد تنوع در مسیرهای دریایی از طریق کانال کرا میتواند امنیت انرژی چین را افزایش دهد و یک زنجیره تامین جایگزین برای واردات نفت خام و گاز طبیعی مایع (LNG) از غرب آسیا و آفریقا فراهم کند.
رقابت دریایی چین و آمریکا در شرق آسیا
برای چین، کانال کرا به «معضل مالاکا» یعنی آسیبپذیری مسیرهای تجاری دریایی آن در برابر محاصرههای احتمالی توسط نیروهای دریایی رقیب، بهویژه ایالات متحده، غلبه میکند. کانال تحت مدیریت چین، کنترل آن بر زنجیره تامین و امنیت دریایی خود را افزایش میدهد و در عین حال نفوذ ژئوپلیتیکی آن را در منطقه تقویت میکند. همچنین، این کانال چین را قادر میسازد تا حضور قویتری در اقیانوس هند داشته تا انعطاف عملیاتی نیروی دریایی آن را تقویت و توانایی آن برای محافظت از خطوط دریایی حیاتی را افزایش دهد.
ایالات متحده و متحدانش، به ویژه سنگاپور و هند، با ساخت این کانال به دلیل این ملاحظات ژئوپلیتیکی مخالف هستند. کانال کرا تحت تسلط چین میتواند اهمیت سنگاپور را به عنوان یک مرکز کشتیرانی و به طور بالقوه ارزش اقتصادی و استراتژیک آن را کاهش دهد. سنگاپور که از درآمدهای حمل و نقل و تسهیل تجارت سود زیادی میبرد، اگر ترابری بار به کانال جدیدی هدایت شود، احتمالاً ضررهای اقتصادی بسیاری را تجربه خواهد کرد. هند که نگرانیهای فزایندهای در مورد نفوذ فزاینده چین در اقیانوس هند دارد، کانال کرا را به عنوان دارایی استراتژیک دیگری میبیند که میتواند نفوذ دریایی چین را در نزدیکی حوزه نفوذ خود تقویت کند.
ایالات متحده در واکنش به ساخت کانال کرا از پروژه پل زمینی تایلند حمایت میکند که یک کریدور تجاری جایگزین را بدون سود مستقیم به منافع استراتژیک چین ارائه میدهد. پروژه پل زمینی، متشکل از بزرگراهها، شبکههای ریلی و بنادر اعماق دریا، با حفظ توازن قدرت منطقه ای، جایگزینی غیردریایی برای تجارت منطقه را فراهم میکند. ایالات متحده همچنین همکاریهای دریایی را با تایلند، اندونزی و فیلیپین افزایش داده است تا از تداوم امنیت و دسترسی آزاد به تنگه مالاکا اطمینان حاصل کند.
تاثیرات منطقهای ساخت کانال کرا
برای تایلند، کانال کرا هم فرصتها و هم چالشها را به همراه دارد. از نظر اقتصادی، میتواند کشور را به یک مرکز لجستیکی کلیدی تبدیل و درآمد قابل توجهی از هزینههای ترانزیت، خدمات بندری و صنایع مرتبط ایجاد کند. با کاهش مسافت سفر برای مسیرهای اصلی کشتیرانی، این کانال میتواند سرمایهگذاری مستقیم در زیرساختهای دریایی تایلند را افزایش دهد و هزاران شغل جدید در کشتیرانی، تجارت و لجستیک ایجاد کند. مزایای اقتصادی بلند مدت میتواند به تایلند کمک کند تا موقعیت خود را به عنوان یک قدرت منطقهای در تجارت دریایی تقویت کند.
اما از منظر ثبات، کانال تایلند را از نظر جغرافیایی تقسیم و جنبشهای جدایی طلب در جنوب را تقویت میکند. این کشور مدتهاست با تنشهای جداییطلبانه در استانهای جنوبی خود دست و پنجه نرم میکند و کانالی که کشور را از نظر فیزیکی بشکافد، میتواند این اختلافات داخلی را تشدید کند. همچنین نگرانیهایی در مورد کنترل خارجی یا سرمایهگذاری سنگین خارجی در پروژه کانال وجود دارد، بهویژه اگر چین نقشی مسلط در تأمین مالی و ساخت آن ایفا کند. چنین دخالتی ناگزیر باعث ایجاد نگرانی در مورد حاکمیت کشور شده و به طور بالقوه به گسترش نفوذ چین در منطقه تبدیل خواهد شد.
علاوه بر این، این پروژه اقتصادهای دریایی موجود، به ویژه در سنگاپور و مالزی را که به دلیل ترس از ضررهای اقتصادی به طور مداوم با توسعه آن مخالفت کردهاند، مختل میکند. موفقیت این کانال به استقبال صنعت کشتیرانی از انحراف مسیرهای سنتی بستگی دارد. اگر شرکتهای کشتیرانی جهانی استفاده از گذرگاه جدید را مقرون به صرفهتر و کارآمدتر بدانند، نقش سنگاپور بهعنوان یک مرکز کشتیرانی منطقهای احتمالا کاهش یابد و تنشهای دیپلماتیک و مقاومت شرکای آسهآن را به دنبال داشته باشد. با توجه به این پیچیدگیهای اقتصادی و سیاسی، تایلند باید گزینههای خود را به دقت بسنجید.
منبع: ژئوپلیتیکال مانیتور
انتهای پیام/ حمل و نقل