۲۱ آذر ۱۴۰۳

رهبر معظّم انقلاب: علاج برون رفت از مشکلات کشور «اقتصاد مقاومتی» است.

شناسه: ۱۹۴۹۳۴ ۱۶ آبان ۱۴۰۳ - ۱۷:۰۰ دسته: دولت و حکمرانی کارشناس: محمد امینی رعیا
۰

بحث درباره رئیس جمهور شدن ترامپ و تأثیر آن بر اقتصاد ایران پس از مشخص شدن نتایج انتخابات آمریکا مجددا داغ شده است. با این حال، آنچه در آینده رخ خواهد داد کاملا به شیوه مواجهه جمهوری اسلامی ایران با موضوعات فوریت‌دار در محیط بین‌الملل و اتخاذ تدابیر هوشمندانه در این زمینه وابسته است.

مسیر اقتصاد/ بحث درباره بازگشت ترامپ به ریاست‌جمهوری آمریکا و تأثیر آن بر اقتصاد ایران با مشخص شدن نتایج انتخابات آمریکا دوباره داغ شده است. برخی معتقدند که این بازگشت می‌تواند با تحریم‌های جدید و فشارهای بیشتر، موجب افزایش نرخ ارز و بحران اقتصادی در ایران شود. در مقابل، برخی دیگر بر این باورند که دیگر تحریم جدی‌ای وجود ندارد که بخواهد اوضاع را تغییر دهد.

همزمان با این مباحث، این سؤال هم مطرح است که ایران چگونه می‌تواند در نظام جدید جهانی نقش‌آفرینی کند و از فرصت‌های جهان چندقطبی استفاده کند. برخی از کارشناسان، ایران را در این زمینه پیشرو می‌دانند و تأثیر آن در محور مقاومت را نیز مهم می‌دانند، در حالی که برخی دیگر معتقدند ایران در حال از دست دادن فرصت‌هاست.

با وجود این تحلیل‌ها، آینده به نحوه برخورد ما با موضوعات و چالش‌های بین‌المللی بستگی دارد؛ اینکه آیا فعالانه عمل می‌کنیم یا نه؟ در ادامه به تجزیه و تحلیل شرایط بین‌المللی ایران پرداخته می‌شود و راهکارهایی برای نقش‌آفرینی در نظم جدید جهانی بیان خواهد شد.

تهدیدهای پیش روی ایران: وابستگی نفتی به چین و وابستگی غذایی به آمریکا

یکی از تهدیدهای کلیدی برای ایران، وابستگی کامل به چین در فروش نفت است. فروش نفت افزایش یافته، اما این به دلیل تغییر در روابط ایران با چین است که در دولت سیزدهم به سمت همکاری بلندمدت رفته است. این تغییر، بیشترین تأثیر را روی فروش نفت به چین گذاشته است. اما این وابستگی باید به گونه‌ای مدیریت شود که به وابستگی خطرناک تبدیل نشود.

تهدید دیگر، وابستگی بیش از ۹۰ درصدی واردات غذای اساسی به روش‌های تجاری تسویه ارزی وابسته به آمریکا است. این وابستگی به این معنا نیست که فقط از دلار در این مسیر استفاده می‌شود، بلکه به ارزهای وابسته به دلار مانند یورو و درهم نیز مربوط می‌شود. این وابستگی به آمریکا در تأمین غذای اساسی، نقطه ضعف اصلی ایران است.

در نهایت، برای اینکه ایران بتواند در نظم جدید بین‌المللی نقش‌آفرینی کند، باید وابستگی‌هایش را از حیث اقتصاد و غیر آن متوازن کند و به گونه‌ای عمل کند که اهرم قدرت‌های جهانی به نفع خود استفاده کند.

نقطه ضعف ایران: نظام پرداخت غیر رسمی و تراستی

یک مشکل بزرگ کشور در تعاملات بین‌المللی در سال‌های اخیر، نحوه انتقال پول در سیستم‌های غیررسمی و تراستی است. این سیستم نه تنها ریسک بالایی دارد، بلکه هزینه‌های تجارت ایران را حداقل ۱۰ تا ۲۰ درصد افزایش می‌دهد و این هزینه‌ها به شکل دائمی شده‌اند. تا زمانی که انتقال پول از این راه‌های غیررسمی انجام شود، ایران نمی‌تواند روش‌های بهتری برای تسویه ارزی پیدا کند یا ابتکار عمل داشته باشد.

این محدودیت باعث می‌شود که از بین بردن تحریم‌ها دشوارتر شود. زیرا تحریم‌کنندگان توانسته‌اند با تغییر نحوه مبادلات بین‌المللی کشور، هزینه‌های تجارت و ریسک‌های آن را بالا ببرند و راه رسیدن به شرایط پایدار تجاری را برای ایران مسدود کنند. بنابراین، آنها به راحتی از تحریم‌ها دست برنمی‌دارند. تحریم‌ها فقط زمانی لغو می‌شوند که مسئله مهم غیررسمی بودن تبادلات مالی برطرف شود.

در شرایط تحریم، رسمیت بخشیدن به نظام پرداخت بین‌المللی کار آسانی نیست و تنها با «انطباق نقشه ارزی و تجاری» کشور امکان‌پذیر است. یعنی باید واردات از کشورهایی باشد که ایران به آنها صادرات دارد و صادرات نیز به کشورهایی که ایران از آنها واردات می‌کند، انجام شود.

با هماهنگ شدن این نقشه، یک نوع «تجارت تهاتری کلان» شکل می‌گیرد که فرآیندهای مالی آن در چارچوب‌های دوجانبه مدیریت می‌شود و نیازی به بانک‌ها یا سیستم‌های مالی تحریم‌کنندگان نیست. این کار باعث می‌شود که امکان رسمیت بخشی به نظام پرداخت بین‌المللی ایران فراهم شود و اثر منفی تحریم‌ها به طور پایدار کاهش یابد.

نقطه قوت ایران: صنایع قدرتمند داخلی

اقتصاد ایران در طول ۱۰ سال تحمل تحریم و فشارهای اقتصادی همچنان یکی از نقاط قوت خود را حفظ کرده و حتی تقویت کرده است که عبارت است از صنایع داخلی قوی و ظرفیت‌های خالی که می‌توان از آن‌ها استفاده کرد. این موضوع اهمیت زیادی دارد، زیرا هر برنامه‌ریزی برای آینده کشور باید به این صنایع توجه کند.

برای آینده، باید یک «سیاست صنعتی» مشخص داشته باشیم که بر روی یک یا چند صنعت خاص تمرکز کند. این برنامه باید به گونه‌ای طراحی شود که تمام مراحل، از تامین مواد اولیه تا فروش و صادرات، در نظر گرفته شود و یک زنجیره کامل تولید ایجاد کند. صنایع کارخانه‌ای به دلیل توانایی در ایجاد شغل و امکان مشارکت بازیگران مختلف، در اولویت قرار دارند.

در میان این صنایع، دو صنعت بسیار مهم و راهبردی وجود دارد که هم ظرفیت خوبی در کشور دارند و هم قابلیت صادرات و ارزآوری دارند. یکی از آن‌ها صنایع غذایی است که با مواد اولیه کشاورزی شروع می‌شود و دیگری صنایع لوازم خانگی است که با مواد اولیه معدنی آغاز می‌شود. برای اینکه بتوانیم در دنیا نقش موثری ایفا کنیم، نیاز به یک صنعت قوی و قابل اعتماد داریم که محصولاتش بتواند به بازارهای مختلف دسترسی پیدا کند و حول آن بتوانیم برنامه‌ریزی کنیم. بدون این صنعت قوی، هرگونه تلاش برای تاثیرگذاری ممکن است نتیجه‌ای نداشته باشد.

فرصتهای پیش روی ایران: موقعیت جغرافیایی و چند قطبی شدن قدرت در جهان

یکی از فرصت‌های مهم ایران که هنوز از آن به خوبی استفاده نشده، موقعیت جغرافیایی کشور است. ایران در چهارراهی قرار دارد که به شمال، جنوب، شرق و غرب متصل می‌شود و همچنین به دریا و آب‌های آزاد نزدیک است. این موقعیت دسترسی به بازارهای بزرگ اطراف و همسایگان را فراهم می‌کند و فرصتی عالی برای تجارت ایجاد می‌کند.

قرار داشتن در این موقعیت، امکان تأمین کالاهای مختلف، ترانزیت کالا از طریق ایران و ارتباط میان کشورهای مختلف را به وجود می‌آورد. با این حال، تا به حال از این موقعیت به طور جدی و با قراردادهای کلان و تعیین‌کننده استفاده نشده است.

این فرصت نمی‌تواند بدون پیشران صنعتی فعال شود و استفاده از آن مستلزم این است که حول یک زنجیره ارزش صنعتی برای آن تدبیر شود. به عنوان مثال، خطوط ترانزیتی هنوز فعال نشده‌اند زیرا طراحی‌های مربوط به آن بدون هدف مشخص و برنامه‌ریزی درستی انجام شده است.

یک فرصت مهم دیگر که بارها در کشور به آن اشاره شده، تغییر نظم بین‌المللی و چند قطبی شدن جهان است. در گذشته، صرفاً آمریکا و کشورهای غربی قدرت را در دست داشتند، اما حالا قدرت‌ها بیشتر و متنوع‌تر شده‌اند.

چین و روسیه به‌عنوان دو قدرت جدید به این معادله اضافه شده‌اند که هر کدام نماینده یک نوع فرهنگ و تمدن خاص هستند. ایران نیز به خاطر فعالیت‌هایش در زمینه نظامی و سیاسی و حمایت از دیگر کشورها، می‌تواند به عنوان یک قدرت جدید در نظم جهانی جدید قدرت نمایی کند.

برای استفاده از این فرصت، ایران باید بتواند روابط خود را با قطبهای موجود (آمریکا، چین و روسیه) به گونه‌ای متعادل برقرار کند. این یعنی نباید به هیچ کدام از این کشورها وابسته باشد. در واقع یا باید وابستگی در حوزه‌های مختلف بین قطب‌های جدید جهانی تقسیم شود یا تبدیل به وابستگی متقابل شود. همچنین، ایران باید توانایی خود را در زمینه‌های نظامی و سیاسی و همچنین اقتصادی و اجتماعی در محور مقاومت افزایش دهد.

راهبردهای کلان برای نقش آفرینی در نظم جدید جهانی

در این راستا مبتنی بر تحلیل انجام شده، راهبردهای زیر باید در دستورکار کلان دولت برای تقویت اقتصاد ایران قرار گیرد:

  •  فروش نفت در چارچوب رسمی با امکان ایجاد حساب رسمی و صدور فاکتور در تجارت فیمابین و بهره‌برداری از عواید حاصل از انباشت منابع آن برای تامین مالی پروژه‌های دارای آورده ارزی کشور
  • ایجاد وابستگی متقابل از طریق «تامین بخشی از کالای اساسی» و «پیمانکاری پروژه‌های دارای آورده ارزی» در ازای فروش نفت
  • صادرات بخشی از نفت به کشورهای دارای ظرفیت در ازای واردات کالای واسطه‌ای مورد نیاز صنایع هدف یا واردات کالای اساسی
  • تغییر مبدا خرید مستقیم یا غیرمستقیم کالای اساسی به کشورهای مقصد صادرات نفت ایران
  • تهاتر نفت، فرآورده‌های نفتی و محصولات پتروشیمی با کالای اساسی در همکاری با کشورهای تولیدکننده
  • ایجاد بسته‌های جایگزین نهاده‌های متعارف دام و طیور بر اساس «ظرفیت تولید نهاده‌های قابل جایگزینی در داخل کشور» مبتنی بر اقلیم و نژادهای هدف دام و طیور به منظور کاهش وابستگی به واردات کالای اساسی
  • انطباق نقشه ارزی و تجاری کشور با هدف دستیابی به تراز تجاری با شرکای بین‌المللی
  • ایجاد بستر انجام مبادلات مالی بین‌المللی به صورت دوجانبه و چندجانبه با امکان صدور اسناد رسمی برای تجارت فیمابین مبتنی بر تراز تجاری با شرکای بین‌المللی
  • تعیین چند صنعت کارخانه‌ای، صادراتی و پیشران جهت حمایت متمرکز، زمان‌دار و برنامه محور از آن با محوریت شرکت‌های بزرگ مقیاس به عنوان راهبر با قید بکارگیری شرکت‌های کوچک و متوسط در زنجیره تولید
  • ایجاد امکان واردات موقت مواد اولیه جهت فرآوری با استفاده از ظرفیت‌های صنعتی داخلی و صادرات در صنایع هدف و تعریف همکاری چندجانبه با کشورهای دارای مزیت مبتنی بر آن به منظور ایجاد زنجیره ارزش فرامرزی
  • تکمیل و بهره‌برداری از خطوط ریلی ترانزیتی و زیرساخت‌های تجاری با محوریت صنایع هدف و کشورهای دارای مزیت از طریق تعریف انتفاع متقابل حول زنجیره ارزش صنعتی
  • هدایت اعتبارات بانکی به صنایع و پروژه‌های هدف از طریق ایجاد بستر، تعیین قواعد و حدود اعتباری و همسوسازی منافع فعالان اقتصادی و بانک‌ها

انتهای پیام/ دولت و حکمرانی



جهت احترام به مخاطبان فرهیخته، نظرات بدون بازبینی منتشر می شود. لطفا نظرات خود را جهت تعميق و گسترش بحث ارائه نمایید. نظرات حاوی توهين، افترا و تهمت به ديگران پاک می شود.