مسیر اقتصاد/ در دوران سلسله سونگ، جمعیت چین برای اولین بار از ۱۰۰ میلیون نفر گذشت و سقف تاریخی حدود ۶۰ تا ۸۰ میلیون نفر برای اولینبار شکست. به تازگی یک مورخ چینی کتاب پرفروشی درباره سلسله سونگ منتشر کرده است. زمان حکومت سونگها، دورهای است که به دلیل شکوفایی فرهنگی و تجاریاش در تاریخ چین مورد تحسین قرار گرفته است. سلسله سونگ از سال ۹۶۰ تا ۱۲۷۹ میلادی بر چین حکومت میکرد. چین در آن زمان شاهد یک «جهش» کلیدی در تاریخ جمعیتی خود بود.
راهکارهای گذشته برای بحرانهای امروز؛ مالیات در دوران سونگ
گستره جغرافیایی سلسلههای پیشین، هان و تانگ، بسیار وسیعتر بود. اما با این وجود در این دوره بود که جمعیت چین برای اولین بار از مرز ۱۰۰ میلیون نفر عبور کرد. نویسنده این کتاب، شِن زوبین، بر این باور است که رشد جمعیت چین در دوران سونگ به دلیل تغییر مهمی در نظام مالیاتی رخ داد.
به گفته نویسنده، حاکمان چین پیش از دوران سونگ عمدتاً مالیاتها را بر اساس تعداد افراد جمعآوری میکردند. به طوری که هر خانواده با تعداد بیشتر افراد، مالیات و تعهدات بیشتری را متحمل میشد. در نتیجه، این سیستم مالیاتی باعث تداوم و گسترش قتل نوزادان در دوران هان و تانگ شد. با شروع دوران سونگ، حاکمان چین شروع به جمعآوری مالیات بر اساس مالکیت زمین و دارایی کردند. این تغییری بود که مردم را به داشتن فرزندان بیشتر ترغیب کرد، چرا که فرزندان به جای بار مالی، به نیروی کار تبدیل میشدند.
با اینکه این کتاب تغییرات سیاستی چین را حدود یک هزار سال پیش مورد بررسی قرار میدهد، بحث درباره رابطه بین دولت و خانواده و تأثیر آن بر جمعیت همچنان اهمیت دارد. مخصوصا اکنون که چین به تازگی تاج پرجمعیتترین کشور جهان را به هند واگذار کرده و در تلاش است با بحران کاهش تولدها مقابله کند.
چالشهای دولت چین در مقابله با بحران کاهش جمعیت
شکست سیاستهای جدید چین برای تشویق زاد و ولد در سالهای اخیر به وضوح مشهود است. تعداد تولدها به رغم تسهیل سیاستها و ارائه مشوقها به والدین، همچنان رو به کاهش است. بسیاری از دولتهای محلی حتی از انتشار دادههای اخیر زاد و ولد خود هراس دارند. اکثر نقاط جهان با کاهش مشابهی روبرو هستند. با این وجود وضعیت جمعیتی چین به طرز ویژهای نگرانکننده است. تعداد تولدهای سالانه جدید از حدود ۱۷ میلیون در سال ۲۰۱۴ به ۹ میلیون در سال ۲۰۲۳ رسیده است. این یعنی تعداد تولدها در نه سال تقریباً نصف شده است. با هر تعریفی، این وضعیت بحرانی است.
دولت چین بیش از سه دهه به نظریههای انفجار جمعیت اعتقاد داشت و منابع دولتی را برای اجرای سیاست «تکفرزندی» سرمایهگذاری کرده بود. اما در این زمان با واقعیت جدیدی روبرو شده است. دولت وقتی به تشویق جوانان برای داشتن فرزندان بیشتر میرسد، ناتوان و حتی بدون راهکار به نظر میرسد.
از تکفرزندی تا جامعه دوستدار تولد
طبق گزارشهای اخیر رسانهها، چین شروع به بسیج بخشی از نهادهای برنامهریزی خانوادگی خود کرده تا وضعیت بارداری زوجهای تازه ازدواج کرده را بررسی کنند. هدف این نهادها این است که جوانان را به فرزنددار شدن هر چه زودتر ترغیب نمایند. این در حالی است که فقط یک دهه پیش همین نهادها بر تولدهای «خارج از برنامه» نظارت میکردند.
دولت مرکزی چین اخیراً سندی منتشر کرده که هدف آن ایجاد «جامعهای دوستدار تولد» است و از دولتهای محلی خواسته مرخصی زایمان و سایر مزایا را ارائه دهند. یارانههای مالی ارائه شده توسط دولتهای محلی چین به زوجهایی که فرزند دوم یا سوم دارند، نتوانسته است وضعیت کلی را تغییر دهد. در یک نظرسنجی انجام شده در شهرستان یونگجیا در استان ثروتمند ژجیانگ، تنها ۵ درصد از زوجهای تازه ازدواج کرده تمایل به داشتن سه فرزند داشتند. سه فرزند، حداکثر تعداد مجاز در قانون اصلاحشده برنامهریزی خانواده چین است.
لزوم توجه به درسهای سلسله سونگ و ایجاد تغییرات نهادی
اگر از تاریخ گذشته چین درسی گرفته شود، میتوان گفت که هزینه سنگین بزرگ کردن یک کودک، بهطور غیرمستقیم، همچون یک مالیات اضافی بر دوش والدین جوان قرار گرفته است. مخصوصا هزینههای مربوط به آموزش و مسکن بسیار سنگین است.
هزینههای بالای فرزندآوری به سادگی از هر مشوق جزئی مانند اعتبار مالیاتی شخصی فراتر میرود. در حالی که «هزینه» داشتن فرزند به شدت افزایش یافته است، «بازدهی» آن کاهش یافته است. زیرا اقتصاد چین کند شده است، تحرک اجتماعی کاهش یافته و جامعه به شدت رقابتی شده است. برای مقابله با چالشهای جمعیتی چین، دولت باید تغییرات نهادی جدیتری اعمال کند و به مشوقهای سطحی اکتفا نکند.
منبع: روزنامه صبح جنوب چین
انتهای پیام/ دولت و حکمرانی