به گزارش مسیر اقتصاد در ۱۳ مه (۲۴ اردیبهشت)، هند و ایران برای شراکت ۱۰ ساله در راستای ایجاد یک مسیر تجاری بین سه کشور ایران، هند و افغانستان از طریق بندر استراتژیک چابهار به توافق رسیدند. این اقدام امیدها برای ایجاد کریدور هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC) تحت حمایت ایالات متحده را تضعیف میکند که بر اساس آن هند را به اروپا، غرب آسیا و فلسطین پیوند میدهد. امضای قرارداد بلندمدت در بندر چابهار به دلیل نقش پیشبینیشده آن در کریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب (INSTC)، طرح گسترده حملونقل زمینی، ریلی و دریایی برای اتصال روسیه به ایران و هند، از اهمیت راهبردی برخوردار است. بدون تردید، توسعه بندر چابهار تحت توافق سه جانبه افغانستان-ایران-هند بر پویایی منطقه تأثیر خواهد گذاشت، زیرا ایران و هند مشارکت خود در افغانستان را تشدید و در مقابل، ایالات متحده و پاکستان را بیشتر منزوی خواهند کرد.
واکنش آمریکا به توافق ایران و هند در توسعه بندر چابهار و ایجاد راهگذر
ناامیدی واشنگتن از کریدور ایران و هند منعکسکننده تغییر اولویتها به دلیل تنظیم مجدد تاکتیکها است. در ابتدا، ایالات متحده با مشارکت هند در پروژه چابهار مخالفت نکرد و معتقد بود که دهلی با طرح چند میلیارد دلاری کمربند و جاده چین (BRI) رقابت خواهد کرد و با گسترش نفوذ پکن در اقیانوس هند و دریای عرب مقابله خواهد کرد. در همین راستا، ایالات متحده بندر ایران را به عنوان رقیب مستقیم بندر گوادر در ایالت بلوچستان پاکستان که توسط چین اداره میشود، تلقی و موضع خود در مورد بندر چابهار را ملایمتر کرد.
با این حال، ایالات متحده کشورهای همسایه ایران را بر آن داشت تا از هرگونه تجارت با جمهوری اسلامی ایران که در حال حاضر تحت تحریمهای واشنگتن است، خودداری کنند. محافل سیاسی پاکستان تأکید میکنند که ایالات متحده اکنون هند را یک تهدید ژئوپلیتیکی تلقی کرده و مشارکت اقتصادی و نظامی قابلتوجه بین ایران، روسیه و هند از طریق توسعه بندر چابهار و هماهنگی بعدی آن با INSTC را درک میکند.
هند و پاکستان قبلاً قراردادهای چند میلیون دلاری با ایران منعقد کردهاند و هند متعهد به پیوستن بندر چابهار با INSTC شده است. زاهد خان، دبیر مرکزی اطلاعات حزب ملی عوامی (ANP)، واکنش آمریکا را به کاهش اعتبار و موقعیت آسیبپذیر واشنگتن در منطقه در نتیجه حمایت نظامی و مالی این کشور از عملیات نسل کشی اسرائیل در فلسطین نسبت میدهد. او میگوید: «آنها نمیخواستند تهران کانون توجه تجارت منطقهای و بینالمللی باشد، زیرا تمام اهداف سیاستهای آمریکا و خاورمیانه را کاملاً تضعیف میکند.»
پاسخ هند به دخالتهای ایالات متحده
در همان روز اعلام توافقنامه هند و ایران، وزارت خارجه آمریکا بلافاصله اعلام کرد که سرمایه گذاری هند در ایران از تحریمهای آمریکا مستثنی نخواهد شد. یک روز پس از هشدار ایالات متحده به هند در مورد خطر احتمالی تحریمها، اس جایشانکار، وزیر امور خارجه هند، این پروژه را به نفع کل منطقه دانست و افزود: نباید دید محدودی داشت. وی به واشنگتن یادآور شد که آنها قبلاً اهمیت بندر چابهار را درک کردهاند.
ایالات متحده همچنین در ماه گذشته هنگامی که ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور فقید ایران، از ۲۲ تا ۲۴ آوریل از پاکستان بازدید کرد، هشدار مشابهی به پاکستان داد. در این سفر اسلام آباد متعهد شد که همکاریهای امنیتی و اقتصادی بیشتری داشته باشد و ایران نیز قول داد که در پنج سال آینده تجارت دوجانبه را از دو میلیارد دلار کنونی به ۱۰ میلیارد دلار برساند. دو طرف همچنین توافق کردند در بخش انرژی از جمله تجارت برق، خطوط انتقال نیرو و پروژه خط لوله گاز ایران و پاکستان همکاری کنند. در آخرین روز سفر رئیسی، آمریکا بدون نام بردن از پاکستان به آن هشدار داد. ودانت پاتل، سخنگوی وزارت امور خارجه، در یک نشست خبری در ۲۴ آوریل گفت: «ما به هر کشوری که به معامله تجاری با ایران فکر میکند، توصیه میکنیم که از خطر احتمالی تحریمها آگاه باشد».
چرا کریدور هند-اروپا راه اندازی شد؟
در اجلاس سال گذشته سران گروه ۲۰ در دهلی نو، ایالات متحده، امارات، عربستان و اتحادیه اروپا توافق اولیه برای ایجاد یک کریدور جدید در راستای امکان حرکت روان و کارآمد کالا و خدمات بین اتحادیه اروپا، امارات، هند و فلسطین اشغالی را معرفی کردند. علاوه بر هدف اعلام شده، انگیزه اساسی IMEC رقابت با BRI بود. مسیر تجاری پیشنهادی ۴۸۰۰ کیلومتر بوده و از دو کریدور اصلی تشکیل شده است؛ کریدور شرق هند را به خلیج فارس و کریدور شمالی خلیج فارس را به اروپا وصل میکند. در واقع، ایالات متحده قصد داشت با کمک هند اقتصاد اسرائیل را در غرب آسیا ادغام و بین اسرائیل و بازارهای غرب آسیا، اروپا و شرق آسیا ارتباط برقرار کند.
تأسیس IMEC نه تنها تلاش مشترک ایران، روسیه و هند در INSTC، بلکه سرمایه گذاری ایران و هند در بندر چابهار را نیز به چالش کشیده و هند را در موقعیت دشواری قرار داده است. واشنگتن در اتکای بیش از حد به این پروژهها تردید داشت، زیرا میتواند وابستگی هند به روسیه و ایران را افزایش دهد و حتی پاکستان را تشویق به تکمیل پروژه خط لوله گاز کند. با در نظر گرفتن این نکات، به راحتی میتوان نتیجه گرفت که چرا آمریکا به این شدت نسبت به بندر چابهار ایران واکنش نشان داد.
در مجموع، مشارکت راهبردی هند و ایران برای توسعه بندر چابهار نشان دهنده یک تغییر اساسی در ژئوپلیتیک منطقه است که پیامدهای عمیقی بر مسیرهای تجاری و اتحادها دارد. این همکاری نه تنها کریدور شمال-جنوب را تقویت میکند، بلکه نفوذ ایالات متحده در منطقه را که در حال حاضر در حال کاهش است، به چالش میکشد.
تغییرات ژئوپلتیک و ابهامات توافق هند و ایران
از منظر فنی نقش هند در چابهار عمدتاً بهره برداری است و توسعه زیرساخت بر عهده ایران قرار گرفته است. این در حالی است که با توجه به هزینه ها و در چارچوب یک نگاه ترانزیتی، باید در احداث و تکمیل پروژه های زیرساختی، کشورهای ذی نفع مشارکت جدی داشته باشند، ولی از آنجا که کنش هند در نسبت با ایران، در تطابق کامل با چارچوب های تحریمی آمریکاست، لذا این کشور تا به حال توسعه بندر را در دستور کار خود قرار نداده است.
از منظر راهبردی نیز به دلیل تغییرات ژئوپلتیک ازجمله روی کار آمدن طالبان در افغانستان و افزایش درهم تنیدگی هند با امارات و رژیم صهیونیستی در تأسیس مسیر ترانزیتی جدید (رد- مد)، چابهار اهمیت و اولویت قبلی برای دهلی نو از منظر ترانزیتی را نداشته و عمده منافع هند برای حضور در چابهار معطوف به رقابت با پاکستان و چین خواهد بود.
با توجه به اینکه منطق ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک حضور هند در چابهار تا حد زیادی از بین رفته است لذا تمدید قرارداد هند در چابهار محل تأمل جدی است. لذا تمایل هند برای توافق با ایران میتواند در چارچوب سیاست آمریکا با رویکرد توقف یا کُندی پیشبرد پروژه، ارزیابی شود.
منابع:
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، شماره مسلسل: ۱۹۴۸۰
انتهای پیام/ حمل و نقل