مسیر اقتصاد/ علاوه بر سازمان ملل به عنوان مهمترین سازمان بینالمللی در جهان، سازمانهای منطقهای و فرامنطقهای نیز وجود دارند که به طور بالقوه میتوانند در خصوص مسائل مختلف جهانی موضعگیری و ایفای نقش فعال داشته باشند. علاوه بر آن، گروههای تازهتاسیس بینالمللی نیز به عنوان بازیگران جدید عرصه بینالملل از قدرت اتخاذ موضع و اقدام عملی در برابر چالشهای جهانی برخوردار هستند.
با این حال، تاکنون در مواجهه با اقدامات ناقض حقوق بشر و حقوق بشردوستانه توسط رژیم صهیونیستی اقدام موثری از سوی سازمانهای مذکور صورت نگرفته است. در خصوص چرایی ناکارآمدی این نهادها و سازمانهای منطقهای نظیر سازمان همکاری اسلامی، گروه بریکس و سازمان همکاری شانگهای در اعلام موضع جدی و مقابله با تجاوزات رژیم صهیونیستی، دلایل متعددی متصور است که در ادامه به آنها پرداخته میشود.
آیا عملکرد سازمان شانگهای یا گروه بریکس در مواجهه با جنگ غزه ضعیف بوده است؟
این روزها با طرح موضوع مقابله سازمانها با تجاوزات رژیم اسرائیل، بیش از هر سازمان یا نهاد بینالمللی دیگری، نام سازمان همکاری شانگهای، گروه بریکس و سازمان همکاری اسلامی در کنار برخی دیگر از سازمانها به چشم میآید که دلیل آن را شاید بتوان در حضور پررنگ جمهوری اسلامی در این سه مورد و اعلام موضع فعالانه ایران در دفاع از فلسطین جستجو کرد.
در ارتباط با عملکرد این بازیگران عرصه بینالملل، ابتدا باید به این موضوع توجه داشت که بر خلاف برخی از سازمانهای منطقهای، اشتراکات اعضای نهادهای یاد شده در برخی موارد بسیار کمتر از اختلافات این کشورها با یکدیگر است و این تعارض منافع دولتهای عضو و همگِن نبودن اعضای سازمانهایی نظیر شانگهای، مسیر حرکت عادی این سازمانها را نیز با چالش مواجه کرده است.
به عنوان نمونه، در موضوع تجاوز رژیم صهیونیستی به نوار غزه، قطعاً دولتهایی مانند چین و هند و حتی روسیه که تعاملات تجاری و سیاسی گستردهای با رژیم صهیونیستی دارند و منافع فراوانی در این تعاملات برای خود متصور هستند، اجازه پیشرفت چنین مباحثی را در سازمان مربوطه نخواهند داد و این امری طبیعی و قابل پیشبینی است.
گفتنی است کشورهایی مانند چین، هند، ترکیه و روسیه، با وجود برخی موضعگیریهای سیاسی علیه تجاوز اخیر، جزء ده صادرکننده نخست کالا به رژیم صهیونیستی به شمار میروند.
سازمانها برای تحقق اهداف مشخصی ایجاد شدهاند
به عنوان دومین نکته باید خاطر نشان ساخت که اساساً کشورها از ایجاد سازمانهای بینالمللی به دنبال پیگیری اهداف مشخصی هستند. سازمان همکاری شانگهای یا گروه بریکس نیز برای دستیابی به اهداف امنیتی و اقتصادی مشخصی ایجاد شدهاند و عدم ورود در مسائل سیاسی مانند قضیه فلسطین، امری دور از ذهن نیست.
به عنوان نمونه، آنچه کشورهای عضو بریکس را به سمت ایجاد چنین گروهی سوق داده است، نوظهور بودن قدرت اقتصادی آنهاست، نه مواضع سیاسی یکسان در خصوص موضوعات مختلف. بنابراین نمیتوان از چنین گروهی موضع سیاسی یا اقتصادی یکسان در قبال رژیم را انتظار داشت و چنانچه این اتفاق بیفتد، در حد بیانه باقی خواهد ماند و به عرصه عمل وارد نخواهد شد.
انفعال سازمان همکاری اسلامی و سازمان همکاری شانگهای غیرقابل توجیه است
با این حال، حداقل در خصوص سازمان همکاری اسلامی که اساساً برای حفاظت و حمایت از منافع جهان اسلام ایجاد شده و حتی از دادگاه اختصاصی نیز برخوردار است، باید گفت که هدف تشکیل، با آنچه امروز در غزه در حال رخ دادن است مرتبط بوده و انتظار میرفت که اعضای سازمان تحت فشار سیاسی و افکار عمومی، اقدامات جدیتری را در دستور کار قرار دهد که این امر تا به امروز، تحتالشعاع منافع سیاسی حکومتهای عربی منطقه محقق نشده است.
در خصوص سازمانی مانند شانگهای نیز که اعضای آن، «تضمین امنیت منطقهای و مقابله با چالشها و تهدیدات برای امنیت کشورهای عضو» را جزء اهداف خود معرفی کرده و به دنبال معرفی سازمان همکاری شانگهای به عنوان «الگوی یک سازمان منطقهای موثر و کارآمد» هستند، بستر اظهار نظر در این زمینه وجود دارد و جمهوری اسلامی ایران باید به تلاش حقوقی و دیپلماتیک خود در این مسیر ادامه بدهد.
در همین راستا، شاید بتوان گفت که یکی از موثرترین راهبردها برای پیشبرد چنین موضوعاتی در سازمانهای منطقهای و خارج ساختن جمهوری اسلامی از حالت یکصدایی موجود، فعال نمودن ظرفیت سایر کشورها و درگیر کردن منافع آنهاست؛ به طوری که هزینه سکوت و عدم همراهی با مواضع ضد رژیم برای این کشورها بسیار بالاتر از هزینه موضعگیری و همصدایی با جمهوری اسلامی باشد و این امری است که با گفتگوهای دیپلماتیک دوجانبه و همچنین از طریق دیپلماسی عمومی به منظور افزایش فشار افکار عمومی امکان تحقق دارد.
انتهای پیام/ تجارت و دیپلماسی