۰۲ آذر ۱۴۰۳

رهبر معظّم انقلاب: علاج برون رفت از مشکلات کشور «اقتصاد مقاومتی» است.

شناسه: ۱۶۵۲۴۷ ۱۵ مهر ۱۴۰۲ - ۱۵:۰۰ دسته: مالیات کارشناس: علی ملک زاده
۰

حسابرسی مالیاتی یک عامل مهم در رفتار تمکینی مودیان است که حتی سطح، راهبرد و احتمال آن نیز رفتار مودی را تغییر می‌دهد. مطالعات بین‌المللی متعددی درباره کیفیت اثرگذاری حسابرسی بر تمکین مودیان انجام شده است و همگی بر تاثیر قابل ملاحظه این ابزار مالیاتی اتفاق نظر دارند. با وجود این، با توجه به هزینه‌دار بودن این روش، برای افزایش تمکین مالیاتی باید ترکیبی از سایر ابزارها نیز مورد استفاده قرار بگیرد.

به گزارش مسیر اقتصاد افزایش تمکین مالیاتی یکی از وظایف اصلی دولت‌ها در سراسر جهان است. لذا پژوهشی در مورد مودیان مالیاتی با هدف شناسایی شکاف‌های مهم در این زمینه و با ملاحظه ناهمگونی مودیان انجام شده است. برای این منظور، تحلیل عاملی-اکتشافی عناصر ادراکی و نگرشی مودیان انجام شده است که ۵ مولفه اصلی اثرگذار بر تمکین مالیاتی را بررسی کرده است. در این گزارش حسابرسی مالیاتی به عنوان اولین مولفه و یک عامل مهم در رفتار تمکینی مودیان مورد بررسی قرار گرفته است.

تاثیر حسابرسی مالیاتی یا احتمال آن بر افزایش تمکین مالیاتی

برخی از اقتصاددانان نظیر آلینگهام و سندمو با ارائه نظریه بازدارندگی اقتصادی در مورد تمکین مالیاتی بر اثرگذاری احتمال حسابرسی و نرخ‌ها به‌عنوان عوامل حیاتی در مدل‌های تمکین مالیاتی خود تأکید کرده‌اند. به عنوان مثال برخی معتقدند که قضاوت و رفتار مودیان به طور قابل توجهی تحت تأثیر سطح نرخ حسابرسی و راهبرد حسابرسی قرار دارد.

اسلمرود و همکاران (۲۰۰۱) گزارش داده‌اند مودیانی که بازخوردشان در مورد اطمینان از حسابرسی شدن ارائه شده بود، گزارش مالیاتی خود را در دوره بعدی دقیق تر از کسانی که چنین اطلاعاتی به آنها داده نشده بود، ارائه کردند. همچنین سایر مطالعات، تمکین بالاتری را در مالیات دهندگانی که احتمال بیشتری برای حسابرسی داشتند نشان داد.

در یک پژوهش دیگر، یک آزمایش میدانی در مقیاس بزرگ در دانمارک انجام شد تا پیش‌بینی‌های یک مدل تمکین مالیاتی کلاسیک تقویت‌شده آزمایش شود. محققان نشان دادند که حسابرسی‌های قبلی و نامه‌های تهدید به حسابرسی تأثیر مثبت قابل توجهی بر درآمد گزارش شده توسط مودیان داشته است.

رفتار تمکینی متفاوت مودیان در مواجهه با حسابرسی 

این پژوهش نشان داد که تمکین داوطلبانه مالیاتی به طور مستقیم تحت تأثیر سه عامل احتمال حسابرسی، شهرت شرکت و مالکیت تجاری است. نتیجه این است که حسابرسی نه تنها تأثیر زیادی دارد، بلکه تأثیری پایدار نیز دارد. این اثر در چهارمین سال پس از سالی که حسابرسی در آن اعمال می‌شود، تقریباً به ۲۶ درصد (به طور متوسط) می رسد.

با این حال، تعدادی از مطالعات یافته‌های متفاوت و متناقضی را گزارش کردند و ادعا کردند که حسابرسی تأثیر قابل‌توجهی بر تمکین مالیاتی ندارد .در مقابل، مندوزا و همکاران (۲۰۱۷) ادعا کردند که ارتباط بین سطح حسابرسی و تمکین مالیاتی غیرخطی است. یافته‌های آن‌ها نشان داد که سطحی از حسابرسی وجود دارد که پس از آن تمکین کاهش یافته است، که نشان می‌دهد راهبرد‌های اجرایی ممکن است محدودیت خاصی در رابطه با رفتار مودیان داشته باشند.

گوالا و میتون (۲۰۰۵) در آزمایش‌های خود پدیده جالب دیگری را ارائه کردند که باید در تحقیقات بیشتر در مورد احتمال حسابرسی و عوامل اقتصادی تعیین کننده تمکین مالیاتی گنجانده شود. این پدیده که به «اثر دهانه بمب» نامیده شده به کاهش قابل توجه تمکین مالیاتی مودیان بلافاصله پس از حسابرسی اشاره دارد و به این معنا است که برخی مودیان در فواصل کوتاه پس از حسابرسی شدن رفتار تمکینی مناسبی ندارند.

«حسابرسی» راه هزینه‌دار اما اثربخش در افزایش تمکین مالیاتی

هر چند برخی پژوهش‌ها نظرات متفاوتی درباره نحوه اثر حسابرسی بر تمکین مالیاتی دارند، اما اهمیت حسابرسی توسط مطالعات متعدد تایید شده است. دامنه گسترده ادبیات درباره سطح حسابرسی و احتمال وقوع آن به عنوان تأییدی بر اهمیت آن عمل می‌کند.

با این حال، مشکل حسابرسی این است که این اقدام هزینه قابل توجهی برای مالیه عمومی دارد و در عین حال تنها بخشی از فرار مالیاتی را حذف می‌کند. به عبارت دیگر، حسابرسی‌ها باید به اندازه کافی با سایر عوامل تمکین مالیاتی ترکیب شوند.

علاوه بر این اخیراً، برخی پژوهشگران پیشنهاد کرده‌اند که مکانیسم‌های «تلنگر»[۱] می‌توانند در حین حسابرسی مفید باشند. برخی دیگر نیز استقرار «سیستم پاداش خود تأمین مالی»[۲] را در ترکیب با فرآیند حسابرسی سنتی برای بهبود نرخ تمکین مالیاتی پیشنهاد می‌کنند.

منبع: پایگاه علمی-تخصصی MDPI

پی‌نوشت:

[۱] سازوکار تلنگر توسط دولت با هدف تأثیرگذاری بر انتخاب های مردم از طریق سیاست هایی است که انگیزه یا مانع مناسب را ارائه می دهد تا مردم گزینه های سودمندتر اقتصادی را انتخاب کنند. واداشتن مردم به پس انداز برای دوران بازنشستگی، خوردن غذاهای سالم بیشتر و پرداخت مالیات به موقع نمونه هایی از فعالیت های مطلوب است.

[۲] یک مدل خود تأمین مالی به این معنی است که پاداش برنامه تشویقی از طریق درآمدها و حاشیه های افزایشی که برنامه ایجاد می‌کند تأمین می‌شود.

انتهای پیام/ مالیات



جهت احترام به مخاطبان فرهیخته، نظرات بدون بازبینی منتشر می شود. لطفا نظرات خود را جهت تعميق و گسترش بحث ارائه نمایید. نظرات حاوی توهين، افترا و تهمت به ديگران پاک می شود.