به گزارش مسیر اقتصاد از زمان توافق برتون وودز در سال ۱۹۴۴، دلار به عنوان ارز ذخیره ترجیحی در جهان مطرح بوده است. اقتصادهای بزرگ جهان مایل به نگهداری دلار در مقادیر زیادی بودند تا نیاز خود را از طریق وسیله پرداخت قابل پذیرش در سراسر جهان برآورده کنند. زمانی که ایالات متحده در سال ۱۹۷۱، تعهدات خود مبنی بر بازخرید دلارهای خود در قبال طلا به قیمت ۳۵ دلار در هر اونس را نقض کرد، بازهم کشورهای جهان مایل به نگهداری دلار باقی ماندند.
دلیل اجتناب آلمان از رهبری پولی اروپا
اتحادیه اروپا از زمان تشکیل با مشکلات متعددی ازجمله چالش رهبری و عدم تقارن اقتصادی کشورهای عضو مواجه بوده است. به طور خاص در اواسط دهه ۲۰۱۰ میلادی، حتی فرضیه کنار گذاشتن یورو از سوی آلمان و بازگشت به مارک نیز مطرح شده بود، اما به دلیل مسائلی همچون فروپاشی اتحادیه و تضعیف اقتصادی، این اقدام از سوی آلمان اجرایی نشد. آلمان بعد از شکست در جنگ جهانی، فرصت رهبری در این اتحادیه را از دست داد و تا امروز زیر سایه رهبری سیاسی فرانسه، که از جمله کشورهای صاحب حق وتوست به سر برده است. فرانسه از پرداختهای انتقالی داخل اتحادیه اروپا بویژه یارانههای کشاورزی منتفع میشود و بار اصلی اقتصاد یورو بر دوش آلمان قرار دارد.
مشکلات درونی اتحادیه اروپا همواره یکی از دلایلی بوده است که ارز این کشورها از قدرت جهانروایی در مقایسه با دلار برخوردار نباشد و این کشورها با وجود میل درونی، نتوانند با تسلط دلار آمریکا بر مبادلات جهانی مقابله کنند.
همسویی روسیه با چین به جای اروپا و نقش آن در حذف دلار از تجارت
از سوی دیگر دنگ شیائوپینگ پس از مرگ مائو تسه تونگ در چین به قدرت رسید. دنگ اصلاحات اقتصادی گسترده را آغاز و چین را از نظر قدرت اقتصادی به رقیب آمریکا تبدیل کرد. چین در زمان مائو به سلاح هستهای دست یافته بود. باوجود نظام تکحزبی، اکنون چین دو عنصر لازم یعنی اقتصاد بزرگ و سلاحهای هستهای برای به چالش کشیدن دلار آمریکا را در اختیار داشت.
روسیه نیز مانند چین، بدترین سیاستهای اقتصادی شوروی خود را در دوران بوریس یلتسین و ولادیمیر پوتین کنار گذاشت، اما جمعیت کم و اقتصاد نسبتاً عقبمانده آن قابل مقایسه با آمریکا و چین نبود. با وجود این، روسیه در جنگ جهانی دوم متحد بزرگی بود و دلایل زیادی برای کنار گذاشتن کمونیسم و تبدیل به بخشی از اروپا داشت. اما هنگامی که ایالات متحده، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی و اتحادیه اروپا تلاش روسیه برای پیوستن مجدد به «کنسرت اروپا» را رد کردند و توافق و هماهنگی ابرقدرتهای اروپایی یعنی کشورهای روسیه، اتریش، پروس و بریتانیا با هدف حفظ تمامیت ارضی کشورها کنار گذاشته شد، روسیه به تدریج آینده خود را با چین همسو کرد.
بریکس پلاس بستر مهم دلارزدایی و تضعیف قدرت آمریکا
حال این موارد چه ربطی به پایان هژمونی دلار دارد؟ پاسخ اینکه پیوند نوین آسیایی راهی برای کاهش استفاده ایالات متحده از هژمونی دلار به عنوان یک ابزار سیاسی است. دلار یک ارز بدون پشتوانه و مناسب برای نظام سیاسی ایالات متحده است زیرا اجازه افزایش هزینه رفاه و جنگ را به این کشور میدهد. همچنین واشنگتن میتواند با حذف آنها از سیستم پیامرسان تجاری بین المللی سوئیفت، تحریمهایی را علیه دشمنان خود مانند روسیه و ایران اعمال کند.
باید توجه داشت که تحریمهای روسیه توسط آمریکا، میلیاردها دلار از دارایی مسکو را مسدود کرد. اما روسیه به جای عقبنشینی در اوکراین، روند ایجاد ارز ذخیره جهانی جدید با پشتوانه طلا را تسریع کرده است. کشورهای «بریکس» – برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی- به دهها کشور دیگر ملحق شدهاند که مصمم به رهایی از هژمونی دلار و استفاده از یک سیستم تسویه معاملاتی عادلانه با پشتوانه طلا هستند. این گروه جدید تحت عنوان بریکسپلاس مدعی است که در نشست خود در ژوهانسبورگ در پایان ماه جاری میلادی، نخستین گام برای پیگیری این هدف را اعلام خواهد کرد.
بسیاری از کارشناسان این تحولات را نمیپذیرند. این منتقدان از درک اقتصاد واقعی، تئوری پولی واقعی و سیاستمداری واقعی بینالمللی ناتوان هستند. جایگاه ایالات متحده به دلایلی همچون مشکلات اقتصادی، اتکاء به انتشار دلار بدون پشتوانه و غرور ناشی از پیروزی در جنگ جهانی، در حال تخریب است. قدرت دلار آمریکا زمانی به پایان خواهد رسید که طلا به عنوان نقطه کانونی پروژه اصلاحات پولی کشورهای بریکس بازگردد. آنگاه، ایالات متحده شروع به از دست دادن دوستان خود خواهد کرد تا زمانی که حتی به اکراه به سیستم طلا، معامله و دولتمردی عادلانه و محترمانه بازگردد. آمریکا برای این کار نیاز به رهبران جدیدی دارد که در نتیجه، ایالات متحده و جهان مکان بسیار بهتری خواهند بود.
منبع: موسسه میزس
انتهای پیام/ تجارت و دیپلماسی