به گزارش مسیر اقتصاد پس از یک پروسه ۱۵ ساله، سرانجام ایران در ۴ ژوئیه عضو کامل سازمان همکاری شانگهای (SCO) شد. این رویداد مهم نه تنها ایران را به عنوان اولین کشور غرب آسیا به این گروه قدرتمند آسیایی ملحق کرد، بلکه جایگاه این سازمان شامل چین، هند، تاجیکستان، قزاقستان، ازبکستان، قرقیزستان، روسیه، پاکستان و اکنون ایران را تقویت میکند. این دستاورد نشان دهنده شکست شدید استراتژی ایالات متحده برای منزوی کردن دشمنان خود از طریق اعمال «تحریمها» است. سازمان همکاری شانگهای، بر خلاف غرب، دیگر این اقدامات یکجانبه را به عنوان موانع قانونی به رسمیت نمیشناسد و در مقابل، تنها از تصمیمات قانونی الزامآور شورای امنیت سازمان ملل حمایت میکند.
شکست تحریمهای غرب از طریق سازمان شانگهای
بیهودگی تلاشهای آتلانتیک برای منزوی کردن تهران زمانی آشکار میشود که تعداد حیرتانگیز ۴۵۴۰ اقدام اقتصادی یکجانبه در نظر گرفته شود. این اقدامات از زمان بلوکه شدن حدود ۱۲ میلیارد دلار از داراییهای ایران در ۱۴ نوامبر ۱۹۷۹ با دستور جیمی کارتر، نتوانسته است به هدف مورد نظر خود یعنی ایجاد مانع در همکاری بینالمللی با ایران دست یابد. در واقع، میتوان ادعا کرد که واشنگتن با اعمال تحریمهای بیرویه علیه کشورهای مختلف، خود را منزوی کرده است. بطوریکه جانت یلن، وزیر خزانه داری ایالات متحده، هشدار میدهد « زمانی که از تحریمهای مالی مرتبط با نقش دلار استفاده میکنیم این خطر وجود دارد که به مرور هژمونی دلار تضعیف شود و تمایل چین، روسیه و ایران را برای یافتن جایگزین افزایش دهد.»
در حال حاضر، پنج عضو دائم سازمان همکاری شانگهای شامل ایران، روسیه، چین، هند و پاکستان تحت تحریمهای ایالات متحده قرار دارند یا آن را در گذشته تجربه کردهاند. سه عضو باقی مانده نیز به طور غیرمستقیم تحت تأثیر اقدامات یکجانبه غرب قرار گرفتهاند. بنابراین، هدف منزوی کردن کشورهایی که با منافع واشنگتن در تضاد هستند به وضوح نتیجه معکوس داشته است، زیرا سازمان همکاری شانگهای به تقویت پیوندهای بین این کشورها کمک میکند.
ایران: دروازه ورود شانگهای به غرب آسیا
یکی از اهداف اصلی سازمان همکاری شانگهای ارتقای همکاری اقتصادی بین کشورهای عضو است که پتانسیل بسیار بالایی برای ایران دارد. پیوستن به این سازمان، دروازهای برای ایرانیان به سمت بازارهای آسیای مرکزی فراهم و فرصتهایی به ارزش میلیاردها دلار برای آنها را میگشاید. بر اساس دادههای گمرک چین، نفوذ سازمان همکاری شانگهای در تجارت جهانی از زمان آغاز به کار آن در سال ۲۰۰۱ افزایش یافته است. به طوری که سهم آن از تجارت جهانی از ۵.۴ درصد در سال ۲۰۰۱ به ۱۷.۵ درصد در سال ۲۰۲۰ افزایش داشته است. حتی ارزش تجارت جهانی کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای از ۶۶۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۱ به ۶.۰۶ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۰ افزایش یافت.
بدون تردید، تشدید رقابت قدرتهای بزرگ بین چین، روسیه و آمریکا نقشی اساسی در تسریع پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای ایفا کرده است. درگیری روسیه در اوکراین و تشدید رقابت چین، این دو کشور را به تقویت روابط خود با کشورهایی که به دنبال فرار از هژمونی سیاسی و مالی ایالات متحده هستند، برانگیخته است. حتی کشورهای دوست آمریکا امروز دلایل اقتصادی برای مقاومت در برابر فشارهای غرب دارند که هدفشان محدود کردن همکاری آنها با پکن و مسکو است. ایالات متحده، سازمان همکاری شانگهای را به عنوان یک بلوک متخاصم به رهبری چین و روسیه معرفی میکند که سلطه جهانی آن را به چالش میکشد.
در این میان، پیوستن ایران به عنوان نخستین کشور غرب آسیا به این سازمان از اهمیت بالایی برخوردار بوده چون الهامبخش سایر کشورهای منطقه است. امروزه، رقابت ژئوپلیتیکی بین چین، ایالات متحده و روسیه فراتر از عرصه جغرافیایی منحصر به فرد است که شامل نبرد برای نفوذ و شکل دادن نظم نوین جهانی در همه قارههاست. از همین روی، قدرتهای در حال ظهور و سازمانهای آنها به دنبال گسترش حوزه نفوذ خود هستند و حضور ایران در سازمان همکاری شانگهای به انگیزهای حیاتی برای تقویت همکاریهای بیشتر سازمان شانگهای با غرب آسیا تبدیل میشود.
با عضویت دائمی در این سازمان، اکنون ایران به تقریباً ۴۰ درصد جمعیت جهان و ۳۰ درصد از تولیدات اقتصادی جهانی دسترسی پیدا کرده که میتواند به غرب آسیا نیز دسترسی داشته باشد. علاوه بر این، سازمان همکاری شانگهای تقریباً ۶۰ درصد از جمعیت اوراسیا را شامل میشود. با توجه به مسیر روابط اقتصادی بین کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای از زمان تأسیس این سازمان در سال ۲۰۰۱، ایران در آستانه تبدیل شدن به دروازهای برای جذب میلیاردها دلار پروژه به غرب آسیا، به ویژه پروژههای تاثیرگذار بر رشد آسیای شرقی است.
افزایش نفوذ ژئواستراتژیک ایران در غرب آسیا
همچنین کشورهای غرب آسیا در آرزوی پیوستن به سازمانهایی به رهبری پکن و مسکو مانند بریکس و سازمان همکاری شانگهای هستند که هر کدام با انگیزههای متفاوتی هدایت میشوند. در حال حاضر، سازمان همکاری شانگهای شش کشور غرب آسیا شامل عربستان سعودی، امارات، قطر، کویت، بحرین و ترکیه و مصر از شمال آفریقا را به عنوان شریک گفتوگو دارد. در نتیجه، گذار به عضویت دائم این کشورها مستلزم رضایت ایران است، از همین روی اهرم بالقوه به تهران در روابط خود با رقبای منطقهای خود میدهد. ورود ایران به عنوان عضو دائم سازمان همکاری شانگهای نشان دهنده پیروزی قابل توجهی در تلاشهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی است که چشمانداز همکاریهای دفاعی، اقتصادی و بشردوستانه ایران و قدرتهای تاثیرگذار آسیایی را افزایش میدهد.
مطابق ماده ۱۶ منشور سازمان همکاری شانگهای، الحاق یک عضو جدید به آن مستلزم توافق همه اعضای دائمی آن است که به هر یک از این اعضا حق وتو کامل میدهد. در گذشته، برای نمونه درخواست ایران برای عضویت کامل به دلیل مخالفت تاجیکستان با تاخیر مواجه شد. حضور ایران در سازمانی به رهبری چین و روسیه نیز به این قدرتها کمک میکند تا حضور خود در غرب آسیا و در نتیجه تعادل ژئواستراتژیک خود در برابر آمریکا در منطقه را تقویت کنند. بیتردید، دولت اشغالگر اسرائیل یکی از نگرانترین طرفها در خصوص عضویت دائم ایران است، نگرانیهایی که ناشی از راههای بالقوهای است که برای همکاری دفاعی و نظامی ایران باز میکند.
علاوه بر این، پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای موجب افزایش انگیزه رقبای منطقهای آن جهت عضویت در آن میشود، زیرا از عدم تقارن جدید در موازنه قدرت در غرب آسیا هراس دارند. در نتیجه، حق وتوی ایران در سازمان همکاری شانگهای به یک کارت استراتژیک تبدیل میشود که میتوان از آن برای اعمال نفوذ خود و تأثیرگذاری بر رفتارهای کشورهای دیگر که قصد پیوستن به قدرت اقتصادی-امنیتی آسیا را دارند، استفاده کرد.
منبع: کریدل
انتهای پیام: تجارت و دیپلماسی