به گزارش مسیر اقتصاد پیشبینی میشود در اجلاس سران بریکس در اواخر سال جاری، پیوستن اعضای جدید به این گروه مورد بحث قرار گیرد. به باور کارشناسان، این موضوع روند اساسی و مهمی است که باعث تقویت «قدرتهای میانی» یا «قدرتهای منطقهای» در جنوب جهانی میشود. این لایه از جامعه بینالمللی تاثیر بالایی در آینده اقتصاد جهانی از نظر نرخ رشد اقتصادی، گسترش «طبقه متوسط» جهانی و الگوهای جدید در اتحاد اقتصادی خواهند داشت.
دلایل ظهور قدرتهای منطقهای در جنوب جهانی
قدرتهای نوظهور منطقهای به دنبال تحقق بلندپروازیهای جهانی خود از طریق پلتفرمهایی مانند بریکس یا بریکس پلاس هستند. بسیاری از کشورهای علاقمند به عضویت در بریکس، کشورهای سنگین وزن در مناطق مربوطه خود مانند آرژانتین در آمریکای لاتین، بنگلادش در جنوب آسیا، مصر در آفریقا، عربستان سعودی در غرب آسیا و اندونزی در شرق آسیا هستند. از همین روی، این گروه نوظهور را میتوان به موج یا نسل جدید بریکس تشبیه کرد، اگرچه تعداد کشورها و پیامدهای آن بر اصلاح حکمرانی جهانی نیز بیشتر است.
در مورد ظهور قدرتهای منطقهای دلایل متعددی وجود دارد که عبارتند از:
- فروپاشی ژئوپلیتیک جهانی: دورههای طولانی دو قطبی (جنگ سرد) و تک قطبی (بیشتر دهه ۹۰) قدرتهای متوسط را از ایفای نقش موثر در صحنه جهانی محروم کرد.
- مدرنیزاسیون محدود: تقاضای سرکوب شده قدرتهای متوسط در راستای حرکت به سمت مدرنسازی و غلبه بر دام «درآمد متوسط» و داشتن آزادی عمل برای جلوگیری از محدودیتهای سنگین و تحریمها.
- ظهور منطقهگرایی به دلیل شکاف در فرآیند جهانیسازی: این امر مستلزم دروازههای جدید همکاری بینالمللی است که رهبران منطقه و قدرتهای میانی را گرد هم میآورد. این الگو جایگزینی برای جهانیسازی از بالا به پایین است که توسط چند اقتصاد پیشرفته منتخب رهبری میشود.
- عدم تعادل اقتصادی داخلی در پارادایم جهانیسازی «تک قطبی»: این موضوع باعث تشدید تلاشها برای ایفای نقش بیشتر در صحنه جهانی و تأمین منابع مالی جایگزین شده است.
مفهوم بریکس پلاس آشکارسازی پتانسیل بالای قدرتهای منطقهای در صحنه بینالمللی است. امکان پیوستن به بریکس/بریکس پلاس، زمینه مناسبی برای نمایش قدرت از طریق ایجاد پیوندهای افقی در تمام مناطق جنوب جهانی است. برای قدرتهای منطقهای جنوب جهانی، پلتفرم بریکس پلاس نه تنها راهی برای ایفای نقش فعالتر در صحنه بینالمللی بوده، بلکه سرمایهگذاری بر نقش منطقهای و پروژه ادغام منطقهای است. دلیل اهمیت درخواستهای زیاد برای پیوستن به BRICS این است که به شناسایی اقتصادهای جنوب جهانی کمک میکند که نه تنها جاهطلبیهای منطقهای و جهانی دارند، بلکه دارای نقاط قوت سیاسی، اقتصادی، ژئواکونومیک مهمی هستند که به آنها حق ایفای نقش آشکارتر و فعالتر در صحنه جهانی را میدهد.
افزایش قدرت مالی کشورهای نوظهور
همچنین، قدرتیابی روزافزون کشورهای نوظهور در مقابل اقتصادهای توسعه یافته پیشرو و سازمانهای بین المللی، از نظر منابع و توان مالی مهم و تاثیرگذار است. باید توجه داشت که مجموع منابع ترتیبات تامین مالی منطقهای (RFAs) بیش از منابع صندوق بین المللی پول است، که در مقایسه بین بانک جهانی و بانکهای توسعه منطقهای (RDBs) حتی بیشتر به چشم میخورد. قدرت نسبی ترتیبات ادغام منطقهای (RTAs) در مقایسه با سازمان توسعه تجارت (WTO) نیز در حال افزایش است. نباید فراموش کرد که در فضای مالی، از ۱۰ صندوق بزرگ سرمایهگذاری مستقل (SWF)، ۹ صندوق متعلق به جنوب جهانی است.
مقیاس تغییرات پیرامون بریکس و بریکس پلاس نشاندهنده مرحله خاصی است که چارچوب سازمانی جهانی از آن گذر میکند. در واقع، «روبنا» نهادهای بینالمللی با «زیربنا» منطقهای شدن روزافزون اقتصاد جهانی همخوانی ندارد. از همین روی، نیاز به یک پلت فرم منعطف و چندقطبی است که بتواند هماهنگی بیشتری را در عملکرد RTAها، RFAها و RDBها ایجاد کند. از نظر چرخه وجودی، «پارادایم تک قطبی» از مرحله نوآوری، رشد و بلوغ به مرحله نزولی رسیده که مشخصه آن فراوانی و شدت فزاینده بحرانهای جهانی است.
بر اساس ترسیم مجدد نقشه جهان، «مراکز جهانی» جای خود را به الگوی متنوع از مناطق خواهد داد و اقتصادهای جدید با بلندپروازی و اشتیاق جهت سهیم شدن در ایجاد معماری جدید اقتصاد جهان، وارد صحنه خواهند شد. یعنی از طریق ایجاد پلتفرمهای همکاری با همتایان خود در جنوب جهانی مهمترین تاثیر را در رشد و نوسازی نشان میدهند.
اهمیت بریکس پلاس در قدرتیابی کشورهای متوسط جهان
با گذشت زمان، لایه جدیدی از قدرتهای منطقهای یا میانی از جنوب جهانی همان نقشی را در اقتصاد جهانی بازی میکنند که «طبقه متوسط» و شرکتهای کوچک و متوسط در کشورهای توسعهیافته بازی کردهاند. بطوریکه سهم آنها از تولید ناخالص داخلی، نوآوری و اشتغال افزایش مییابد.
نقش قدرتهای منطقهای در جنوب جهانی به دلیل اقدامات هماهنگکننده مانند اوپک پلاس و بریکس پلاس، در صحنه بینالمللی همچنان رشد و با همکاری در پلتفرم بریکس/بریکس پلاس، بستر ادغام ترتیبات منطقهای را فراهم خواهند کرد. این امر فرصتهای بیشتری را برای اقتصادهای کوچکتر فراهم میکند تا جایگاه خود را در ساختار جهانی بازیابی و مشارکت محسوستر در توسعه بینالمللی ارائه کنند. در چنین شرایطی، «ظهور اقتصادهای منطقهای/متوسط» احتمالا موجب کاهش تضادها و نابرابریهای قدرت در سطح جهانی خواهد شد.
در مجموع، ادغام قدرتهای منطقهای در جنوب جهانی موجب تغییر دگرگونکننده در اقتصاد جهانی و پیکربندی مجدد اتحادهای اقتصادی میشود که مرکز ثقل آن، جهان در حال توسعه است. جهانیسازی از بالا به پایین که در دهههای اخیر ادامه داشت، با پارادایم منطقهمحور و مسیرهای جدید برای یکپارچگی اقتصادی و دیپلماسی اقتصادی بینالمللی جایگزین میشود. در این میان، قدرتهای منطقهای که مرحله جدید جهانیسازی را پیش میبرند، اساس پلتفرم بریکس پلاس را به همراه اتحادها و شرکای منطقهای تشکیل خواهند داد و این الگوی جدید احتمالا نسبت به الگوی پیشین مبتنی بر «همگرایی با یک مدل» جهانی شدن، کمتر بحرانزا و پایدارتر باشد.
منبع: مدرن دیپلماسی
انتهای پیام/ تجارت و دیپلماسی