مسیر اقتصاد/ یکی از ارکان اصلی نظامات مالیاتی، نرمافزار و فرآیند عملیات اجرایی مالیاتستانی است. جدای از قوانین و مقررات، فرآیند مالیاتستانی در تشخیص، وصول و رسیدگی (اعتراض و دعاوی …) جاری است. اینکه فرآیند اخذ مالیات با چه سازوکاری انجام شود که بهترین کارایی و کمترین فساد و اشتباهی رخ دهد، اهمیت ویژهای دارد که در رضایتمندی مودیان و هزینههای وصول مالیات موثر است.
فساد، ناکارآمدی و امضای طلایی در نظامات سنتی مالیاتی
با پیچیدهتر شدن نظام مالیاتی، تعدد فرآیندها و گسترش دایره مشمولین و مودیان، ضرورت استفاده از ظرفیت فناوری اطلاعات برای مدیریت فرآیند اخذ مالیات بالاتر میرود. نظامات سنتی مالیاتی به سبب درگیر نبودن با مشکلات یاد شده نیاز چندانی به استفاده از ظرفیت فناوری اطلاعات و در گام بعدی هوشمندسازی اخذ مالیات، احساس نمیکردند.
اخذ مالیات به شیوه سنتی وابستگی بسیار زیادی به عامل انسانی دارد و دخالت و قدرت عامل انسانی در مراحل تشخیص، وصول و رسیدگی مالیات، موقعیتهای تعارض منافع[۱] و امضای طلایی بسیاری را فراهم میآورد. این شرایط که اصطلاحا نظام مالیاتی «ممیزمحور» نام دارد، امکان تحقق نظام مالیاتی عادلانه را کم میکند و موجب انحراف در اهدافی نظیر کاهش شکاف مالیاتی، افزایش نرخ تمکین داوطلبانه مالیاتی، تنظیمگری و غیره میگردد.
امضای طلایی میتواند جریمه مالیاتی را بکاهد یا تشخیص مالیات را تحت تاثیر قرار دهد یا افراد نالایقی را در موقعیتهای مهم کارشناسی و مدیریتی قرار دهد. به طور مثال، ممیز مالیاتی به واسطه نظارت بی کیفیت ممیز کل و حجم زیاد پروندهها، اختیار قابل توجهی برای تعیین مالیات مودی دارد.
مزیت مهم نظام سنتی که باید در هوشمندسازی نظام مالیاتی در نظر گرفته شود
البته این روش اخذ کاملا معیوب نیست و مزیتهایی دارد. در برخی مواقع به سبب پیچیدگیهای رفتار مودیان که هوش انسانی دارند و برخی پیچیدگیهای قوانین و مقررات که سامانهپذیر نیستند، نقشآفرینی موثر عامل و هوش انسانی، لازم و موثر است.
به عنوان مثال برای تشخیص فرار مالیاتی شرکتهای پیشرفته و چندلایه با قویترین سامانهها ضمن صرف هزینه بسیار زیاد، به قطعیت امکانپذیر نیست و نهایتا سامانهها بتوانند اشخاص پرریسک را شناسایی کنند. در حالی که تشخیص فرار مالیاتی اشخاص پرریسک با ذکاوت انسانی از عامل انسانی ساخته است.
فساد و ناکارآمدی زیر تیغ هوشمندسازی نظام مالیاتی
در مقابل نظام مالیاتی ممیزمحور، نظام مالیاتی «دادهمحور» و در نقطه کمال خود «نظام مالیاتی هوشمند» قرار دارد. در این شیوه اداره نظام مالیاتی، اخذ مالیات در تمامی فرآیندها و با منطق هزینه – فایده باید هوشمند و دادهمحور شوند.
مزایای این شیوه مالیاتستانی متعدد است. کاهش قابل ملاحظه هزینهها در میانمدت و بلندمدت، افزایش رضایت مودیان، کاهش دعاوی مالیاتی، افزایش درآمد مالیاتی، کاهش فساد ماموران مالیاتی، مدیریت سادهتر نظام مالیاتی و … از جمله مزایای این رویکرد است.
همچنین میتوان با هوشمندسازی نظام مالیاتی نیز از دخالت عامل انسانی کاست. ایفای نقش آزادانه عامل انسانی در تشخیص و وصول و سایر فرآیندهای مالیاتی، میتواند زمینهساز اعمال سلیقه، فساد و دعاوی مالیاتی شود.
باید در نظر داشت که هوشمندسازی نظام مالیاتی به منظور کاهش دخالت عامل انسانی به معنای حذف نیروی انسانی نیست، بلکه در صورت استقرار نظام هوشمند مالیاتی، نیاز بیشتری به نیروی انسانی ماهر و کارآمد احساس خواهد شد.
در واقع نقشآفرینی نیروی انسانی موثر و سالم خواهد بود و امکان انحراف در اهداف مالیاتی با طراحی صحیح فرآیندها امکانپذیر میگردد. عامل انسانی باید نقش فرمانروا و مغز مجموعه را ایفا کند و با بروزرسانی فرآیندها و سامانهها و راهبری آنها، پیچیدهترین رفتارها را مدیریت نماید.
سامانه مودیان، نوک پیکان هوشمندسازی
در نظام مالیاتی ایران، قانون پایانههای فروشگاهی و سامانه مودیان، نوک پیکان هوشمندسازی نظام مالیاتی است. سامانه مودیان با رویکرد اخذ اطلاعات استاندارد مالیاتی در مبدا وقوع رویداد مالی و صحتسنجی و اعتبارسنجی آن با استفاده از ظرفیت اطلاعات نظام پرداخت کشور، سعی در اخذ بهنگام اطلاعات و جانمایی آن در پرونده مالیاتی مودیان دارد.
در سطوح متکاملتر این سامانه که در بستر اجرایی قانون مالیات بر عایدی سرمایه طراحی شده است، تمامی انواع معاملات اقتصادی رد پایی در این سامانه خواهند داشت و ابزار بسیار قدرتمندی برای رصد اطلاعات مالی خواهد بود.این سامانه که راهاندازی آن صورت گرفته است برای رسیدن به بلوغ و کارآمدی مناسب، نیازمند همراهی حاکمیت و مردم است.
پینوشت:
[۱] تعارض منافع در واقع زمینهای است که فرد یا یک مجموعه میتواند در آن مرتکب فساد شود؛ یعنی دست فرد یا مجموعه برای آنکه بخواهد کاری کند که مطابق میل خود باشد، سود و نفعی برای خود از آن کسب و روابطی را تنظیم کند، باز است.
انتهای پیام/ مالیات