مسیر اقتصاد/ بررسی گزارشها و گفتههای مسئولین اکثر گروههای سیاستپژوهی که در سطح نظام تصمیم سازی کشور حرفی برای گفتن دارند، نشان میدهد که حرفهای روی زمین و کامل آنها بسیار محدود است و به طور خلاصه تصمیمی روی میز تصمیمگیر نیست! سیاستگذار و تصمیمگیر برای اینکه تصمیم با کیفیت بگیرد، باید سناریوهای تصمیم گیری مختلف را پیش روی خود داشته باشد و از بین آنها انتخاب کند. وقتی چنین سناریوهایی، طوری که به همه سوالات لازم پاسخ بدهد وجود نداشته باشد، تصمیمگیری با اجماع و حداقل کیفیت انجام میشود.
به طور مثال در همین مسئله حذف ارز ترجیحی که اوایل سال ۱۴۰۱ انجام گرفت، تقریبا سناریوی کاملی پیش روی تصمیمگیر نبود؛ چه آنها که میگفتند نکنید و چه آنها که میگفتند بکنید، برای سوالات مختلف بعد از این گزاره حرفی نداشتند و تصمیم کامل را نساخته بودند. نتیجه این شد که جزئیات این تصمیم، با اجماع حاصل شد و در نهایت نتوانست از فرصت و امتداد آن استفاده شود. تصمیم گیری با اجماع، ناشی از بیچارگی سیاستگذار در مواجهه با مسائلیست که باید فورا به آن پاسخ دهد. وگرنه طبیعتا تصمیمات مهم نباید در جلسات سطح بالا ساخته شود! جلسه در سطوح بالا جای تصمیم سازی نیست، جای انتخاب و تصمیم گیری است!
چرا سناریوهای تصمیم گیری به میز تصمیمگیران نمیرسد؟
نبود سناریوهای تصمیمگیری روی میز تصمیمگیر مبتنی بر دورنمای مشخص، مسئله این دولت و آن دولت نیست. یکی از اصلیترین مسائل حکمرانی جمهوری اسلامی ایران است. برای همین است که دولتها خیلی عملکرد متفاوتی ندارند. یا سوال اشتباه است یا پاسخ بی کیفیت و حاصل این وضعیت، همواره مشابه است!
اما چرا تصمیمات کامل در سناریوهای مختلف با جزئیات و دورنمای مشخص ساخته نمیشود و روی میز تصمیمگیر تقریبا خالیست؟ چون در کشور نظام تصمیم سازی با کیفیت عملا وجود ندارد! پس این همه پژوهشکده دستگاهی و دانشگاهی چه میکنند؟ دولتهای دنیا برای پاسخ به سوالات روبروی خود چه میکنند؟
مسئله پژوهشکده دانشگاهی مقاله و ارتقاء است؛ برای همین طبیعتا پاسخهایی که تولید میکند به درد تصمیمگیر نمیخورد. مسئله پژوهشکده دستگاهی هم جذب و بیلان کاری است؛ لذا پاسخی ندارد که به کار مجری بیاید.
نقش اندیشکدهها در رساندن سناریوهای تصمیمگیری به میز تصمیمگیران
دنیا چه کرده؟ تولید تصمیمات با کیفیت و با دورنمای مشخص در اندیشکدههای احزاب. اندیشکده ها در دنیا وابسته به احزاب هستند، دائما حول مسائل گفتگو میکنند و در نهایت تصمیمی که روی میز میگذارند، با جزئیات کامل و دورنمای مشخص، در اختیار حزب قرار میگیرد. حزب هم در مواجهه با این سناریوها، انتخاب میکند و تصمیم میگیرد نه اینکه در مسند قدرت، تازه فکر کند که چه کند!
در ایران اما تعداد اندیشکدههای با کیفیت که مسئله اصلیشان تولید تصمیم عملیاتی و کامل باشد، کمتر از انگشتان دست است و همینها هم آنقدر نحیف هستند که در مجموع شاید نتوانند بیش از چند مسئله محدود را پاسخ دهند. لذا پاسخگوی تقاضای تصمیمگیر در مواجهه با مسائل مختلف نیستند.
«فقر تصمیمسازی» مسئله مهم حکمرانی جمهوری اسلامی ایران
نبود سناریوهای تصمیم گیری روی میز تصمیمگیر ناشی از فقر تصمیم سازی یکی از مسائل اصلی حکمرانی جمهوری اسلامی ایران است که اگر حل نشود، کیفیت تصمیم گیری در کشور بهبود پیدا نمیکند. دولتها نه میتوانند آیندهنگری داشته باشند نه وقت تصمیم سازی دارند. دولتها فقط تصمیمگیر هستند.
اما اینکه دولتها چه تصمیمی بگیرند، اگر برای ساخته شدن آن تصمیم زمان و انرژی صرف نشده باشد و مسیر درستی طی نشود، انتظار حل مسئله از آن بیهوده است. لذا اگر بخواهم یک توصیه در چهل و چهارمین سالگرد جمهوری اسلامی ایران به سران حاکمیت داشته باشم، ایجاد نظام تصمیم سازی موثر است.
در ایران به دلایل مختلف حزب نداریم و شاید تحزّب به معنای غربی آن، مطلوب هم نباشد. دولتها هم بلندمدت نیستند و فرصت زیادی برای فکر به این قضایا ندارند. اینجا راس حاکمیت باید برای ایجاد نظام تصمیم سازی موثر طراحی بکند. این طراحی هم باید طوری باشد که ۱۰ سال بعد حداقل ۴ اندیشکده موثر ذیل حاکمیت جمهوری اسلامی ایران داشته باشیم که برای مسائل کشور مبتنی بر اهداف بلندمدت، تصمیمات کامل و با کیفیت و عملیاتی تولید کنند. دورنما را مشخص نمایند و سناریو روی میز تصمیمگیر بگذارند تا دست او هنگام تصمیمگیری خالی نباشد و قاطعانه تصمیم بگیرد.
خروجی این پیشنهاد راهبردی، شکل فعلی هزینهکرد متکثرانه و بیهدف برای اندیشکدهها نیست. ایجاد پژوهشکده و مجموعههای «پول هدر بده» به شکل قبل هم نیست. راه دارد و الگوهای موفق هم موجود است. فقط راس حاکمیت باید این مسئله و اهمیت آن را به رسمیت بشناسد و پاسخ سطحی به آن ندهد.
انتهای پیام/ دولت و حکمرانی