به گزارش مسیر اقتصاد از مجله مالیه بینالملل، به طور معمول به کشورهای کمتر توسعه یافته توصیه میشود که برای اتصال بیشتر و بهتر به بازارهای جهانی و بهرهمندی از مزایای یک رژیم تجاری بازتر، سرمایهگذاری در زیرساختهای تجارت خارجی را در اولویت سرمایهگذاریهای خود قرار دهند. به عنوان مثال «برنامه پشتیبانی و تسهیل تجارت» بانک جهانی و «توافقات تسهیل تجاری» سازمان تجارت جهانی، در همین راستا هستند و به منظور بهبود چشمانداز رشد اقتصادی از طریق افزایش رقابتپذیری و کاهش هزینههای تجارت خارجی، به گسترش سرمایهگذاری در زیرساختهای تجارت خارجی تأکید دارند.
با اینحال نتایج تحقیقاتی که اخیرا انجام شده نشان میدهد که لازم است کشورهای درحال توسعه و کمتر توسعه یافته، پیش از سرمایهگذاری بر زیرساختهای تجارت خارجی همچون بنادر، گمرکات و دیگر تدارکات بینالمللی که موجب کاهش هزینههای تجارت خارجی میگردد، بر سرمایهگذاری بر زیرساختهای داخلی همچون جادهها و پلها تمرکز نمایند که هزینهی تجارت داخلی را کاهش میدهد.
تحقیقات تجربی متعدد انجام شده در سالهای اخیر نشان داده است که سرمایهگذاری در زیرساختهای تجارت خارجی تأثیری بسیار قوی و مثبت بر افزایش تعاملات تجاری دارد. همچنین کارشناسان این حوزه بر این واقعیت اجماع دارند که تجارت میتواند به عنوان یک موتور محرک، موجبات افزایش رشد اقتصادی را فراهم آورد. بنابراین سرمایهگذاری در توسعه زیرساختهای تجارت خارجی اقدامی مناسب و در راستای رسیدن به هدف مورد نظر است.
اما با اینحال تجربه نشان داده است که مشکل اصلی پیش روی جریان تجاری در کشورهای درحال توسعه، لزوما در مرزهای این کشورها قرار ندارد. در این کشورها اغلب سرمایهگذاری در زیرساختهای داخلی مدتی بعد از سرمایهگذاری در توسعه زیرساختهای تجارت خارجی در اولویت قرار میگیرد. این عدم تناسب موجب تضعیف تجارت داخلی و همچنین تجارت خارجی میگردد و به چشم انداز رشد و توسعه اقتصادی این کشورها صدمه میزند.
بنابراین در کشورهایی که زیرساختهای فیزیکی تجارت داخلی در مقایسه با زیرساختهای تجارت خارجی وضعیت مطلوبی ندارند، لازم است پیش از هر سرمایهگذاری در توسعه زیرساختهای خارجی، ابتدا سرمایههای جدید به سمت زیرساختهای داخلی سوق داده شود.
به طور خاص نتایج تحقیقات نشان داده است که در کشورهایی که زیرساختهای داخلی مناسبی ندارند، هر یک درصد افزایش در هزینههای تجارت داخلی در مقایسه با تجارت خارجی – که میتواند از طریق کاهش یک درصدی هزینههای تجارت خارجی حاصل شود – به کاهش ۰٫۴۴ درصدی در تولید ناخالص داخلی سرانه میانجامد. درحالیکه در کشورهایی که زیرساختهای داخلی مناسبی دارند همین سرمایهگذاری به افزایش ۰٫۳۳ درصدی تولید ناخالص داخلی سرانه انجامیده است.
بهرهمندی از مزایای تجارت آزاد برای همه یکسان نیست. (در واقع کشورهایی که آمادگی استفاده از ظرفیتهای تجارت آزاد و صادرات محصولات تولیدی خود را دارند، بیش از دیگر کشورها از تجارت آزاد منتفع میگردند. از این رو لازم است کشورهای درحال توسعه ابتدا زیرساختهای داخلی را تقویت نمایند و بعد از آن به سرمایهگذاری برای ورود گسترده به تجارت آزاد روی آورند.)
به طور متوسط بازتر شدن تجارت خارجی تأثیر مثبتی بر رشد اقتصادی دارد. اما این تأثیر مثبت به یک اندازه نصیب همهی کشورها نشده است(با وجود مثبت بودن میانگین این تأثیرات، بسیاری از کشورها از آن متضرر شدهاند و بسیاری نیز بهره چندانی از آن نبردهاند).
میدانیم یکی از نتایج قطعی سرمایهگذاری بر توسعه زیرساختهای تجارت خارجی، افزایش تعاملات تجاری خارجی است. اما این مسئله تبعات دیگری نیز در پی دارد و میتواند سرمایهگذاران را از کشورهای با زیرساختهای تولیدی ضعیفتر به کشورهای با زیرساختهای تولیدی مناسبتر سوق دهد.
منطق سرمایهگذاران بسیار مشخص و واضح است. آنها ترجیح میدهند تولید خود را در کشوری انجام دهند که زیرساختهای داخلی بهتری دارد؛ چراکه در این صورت تولید محصولات و خدمات آنها ارزان تر تمام خواهد شد.
توسعه زیرساختهای تجارت خارجی، ظرفیتهای متعددی برای جهت دهی شرکتها به گسترش فعالیتهای خود در کشورهای با زیرساختهای داخلی مناسب ایجاد میکند و در مقابل تمایل شرکتها برای حضور در کشورهای با زیرساخت داخلی نامناسب را کمتر مینماید.
بنابراین میتوان گفت سازوکارهای بینالمللی همچون توافقات تسهیل تجاری سازمان تجارت جهانی باید ابتدا این امکان را برای کشورهای درحال توسعه در نظر بگیرد که زرساختهای داخلی خود را تقویت نمایند و بعد از آن به طور گسترده تر در تجارت جهانی وارد شوند تا بتوانند منافع خود از تجارت آزاد را بیشینه نمایند.
البته در این زمینه همچنان سئوالات بی پاسخ زیادی وجود دارد. نتیجه سرمایهگذاری بر زیرساختهای داخلی بر رشد اقتصادی برخلاف سرمایهگذاری بر زیرساختهای تجارت خارجی، به سادگی قابل تخمین نیست. علاوه بر این توسعه یک کشور مؤلفههای متعددی را در بر میگیرد که افزایش نرخ رشد اقتصادی تنها یکی از آنهاست.
بنابراین لازم است تحقیقات دیگری انجام بگیرد تا اثرات اقدامات متعددی که در حوزه زیرساختهای تجاری قابل انجام است را با یکدیگر مقایسه نماید. به طور مثال اقداماتی همچون تمرکز بر افزایش کیفیت یا کمیت در زیرساختها؛ اولویت بهبود زیرساختهای موجود یا ایجاد زیرساختهای جدید؛ اعطای یارانه دولتی یا ساخت توسط بخش خصوصی؛ و در نظر گرفتن خدمات جهانی و یا بهرهوری در قیمت؛ از جمله مسائلی است که پیش از سرمایهگذاری در توسعه زیرساختها لازم است به آنها توجه شود. با اینحال شرایط داخلی کشورها، چشماندازشان از رشد اقتصادی و سرمایهگذاری در دسترس در هر کشور نیز در این زمینه اثرگذار است.
منبع: مجله مالیه بینالملل
لینک خلاصه: yon.ir/infra