مسیر اقتصاد/ در پی عدم توانایی سازمان تجارت جهانی در دستیابی به توافقات جدید و راهگشایی که تضمینکننده منافع کشورها باشد، کشورهای مختلفی توافقات تجاری دوجانبه و چندجانبه را سرلوحه کار خود قرار دادهاند. اما آنچه اهمیت پیدا میکند، بررسی زوایای مختلف و کارکردهایی است که هر کدام از این مفاهیم به دنبال خود دارند.
تجارت دوجانبه به عنوان ضامن و حافظ امنیت تجاری دو کشور
مقولهای چون تجارت دوجانبه امری متفاوت از تجارت بینالملل عنوان میشود، چرا که در تجارت بینالملل هدف صرفا رسیدن به مسیری خواهد بود که بتوان در آن ارزانترین و بهترین خرید را انجام داد و به تراز پرداختهای مثبتی دست پیدا کرد. چرا که بر بستر پلتفرمهایی اتفاق میفتد که به دلیل استفاده جمعی از آن هزینه استفاده از آن کمتر خواهد بود.
این پلتفرمها نیز اعم از پلتفرمهای تجاری مانند حمل و نقل و امثال اینها و پلتفرمهای تسویه (بانکهای بینالمللی) و در کل برای همه چیزهایی که برای آن گرنت وجود دارد، پیاده میشود. حال آنکه تجارت دوجانبه لزوما به دنبال بدست آوردن پایینترین قیمت نیست، بلکه بیشتر به منظور ضمانت و حفظ امنیت تجاری دو کشور هدفگذاری میشود.
تجارت دوجانبه تکمیل کننده تجارت بینالملل
به طور خاص آن چیزی که برای کشور ایران مهم بوده استفاده از روشی است که منجر به صفر شدن مازاد تراز تجاری و برابری واردات و صادرات دو طرف در بلند مدت منتهی شود تا دو طرف از این طریق به گسترش فعالیتهای فیمابین ترغیب بشوند. البته صفر شدن مازاد تراز تجاری بدان معنی نیست که طرف مقابل لزوما پایینترین قیمت را ارائه میدهد، بلکه به این صورت خواهد بود که طرف مقابل مابه ازای آن کالایی دریافت خواهد کرد.
تجارت دوجانبهای که مازاد تراز تجاری آن صفر است، طبیعتا تفاوت دارد با تجارت بینالمللی که اصلا الگوی آن بدین صورت است که شما یک مازاد تراز تجاری داشته باشید که بتوانید هر موقع بهترین دارایی را به کمترین قیمت بخرید. این دو سازوکار نمیتوانند جای یکدیگر را بگیرند چرا که یکجا امنیت یک تجارت اهمیت پیدا میکند و در جایی دیگر قیمت یک تجارت؛ بنابراین به صورت تکمیلکننده یکدیگر به حساب میآیند.
ساز و کار منحصر به فرد تجارت دوجانبه و تجارت بینالملل
در کشوری مثل ایران سیاست پولی مبتنی بر وجود مازاد ذخایر قابل توجه ارزی برای بانک مرکزی همیشه وجود داشته است. یعنی بانک مرکزی همیشه نسبت به اقتصاد خود اندازه داراییهای بزرگی داشته در غیر این صورت ابزار درستی برای کنترل حجم نقدینگی نداشته است. اگر همچین کشوری به سمت تجارت دوجانبه ذکر شده حرکت کند، مشخص است که منابع را نمیتواند جابجا کند. بنابراین این دو ساز و کار از دو جنس متفاوت با نقاط مثبت و منفی منحصر به خود هستند که از هر دوی آنها باید با توجه به شرایط استفاده کرد.
در واقع کشور باید به سمتی حرکت کند تا بتواند مازاد تراز تجاری را با طرفین تجاری خودش صفر کند. کشورها میتوانند برای تجارتهای دوجانبه از ابزارهای پولی و بانکی یا ابزارهای مرسوم تجارت بینالملل استفاده کنند. همانند دو کشور امارت و هند که به این سمت رفتهاند. اما اگر به این سمت برده شود که مازاد تراز تجاری کم یا صفر شود، دیگر الزامی به تسویه از طریق سیستم بانکهای بینالملل وجود ندارد، چون در یک دوره زمانی یکساله جمع مصارف متقابل کشورها صفر میشود.
تجربه موفق چین و روسیه برای حذف دلار
چرا چین و روسیه توانستند دلار را از مبادلاتشان کنار بگذارند؟ چون موضوع خط لوله گاز شرقی را تسویه کردند، تراز تجاری روسیه با چین که به شدت به نفع چین بوده است را با هم تراز کردند به صورتی که روسیه گاز میدهد و چین هم کالا، در واقع توانستند با صفر کردن تراز تجاری خود این کار را به درستی انجام دهند. فقط نهاد واسطی میخواهد که ناهمسانی زمانی را کنترل کند. یعنی حاضر شود یک ماه بستانکار شده تا ماه بعد بتواند بدهکار بماند. بهترین تجربه در این زمینه ساینوچوی چین است که این تجربه برای شرایط تحریمی ایران نیز بسیار مفید است.
فرصت ویژه استفاده از حوزه نفت و گاز
تقریبا ظرفیت استفاده از مسیر تجارت دوجانبه برای اکثر زمینههای تجاری کشور به ویژه حوزه نفت و گاز وجود دارد. چرا که در شرایط استثنایی فعلی که در پاییز و زمستان امسال قیمت جهانی انرژی با افزایش مواجه است، میتوان از این ظرفیت برای انعقاد قراردادهای بلند مدت مبتنی بر نفت و گاز از طریق تجارت دوجانبه اقدام نمود. در واقع بزرگترین فایده و فرصت برای کشور ایجاد شده است که میتوان در شرایط تحریم که هزینههای مربوط به انتقال مالی برای ایران سخت شده از این الگو استفاده شود.
در واقع میتوان اینطور بیان کرد که راهحل احیای تجارت بینالملل ایران هم برقراری یک زنجیرهای از تجارت دوجانبه است نه سرمایهگذاری صرف طرف مقابل؛ چرا که اگر کشور ایران بتواند چند پیمان دوجانبه مهم و استراتژیک با شرکای تجاری خود مانند، روسیه، چین، هند، عراق و افغانستان و یا حوزه آمریکای جنوبی انجام دهد، موجب خنثیسازی تحریمها خواهد شد؛ به خصوص در شرایط کنونی که انرژی و زنجیرههای تامین آن افزایش قیمت پیدا کردهاند. بنابراین اگر مسئولین موضوع شکلگیری تجارت دوجانبه را در دستور کار قرار دهند، دیگر تحریمها محلی از اعراب نخواهند داشت.
انتهای پیام/ تجارت و دیپلماسی