به گزارش مسیر اقتصاد سال گذشته، انتشار پیشنویس ۱۸ صفحهای مرتبط با توافق ایران و چین، سر و صدای زیادی به پا کرد و امسال، چیزی که توسط برخی، ایدهای دور از دسترس خوانده میشد با دیدار وزرای خارجه ایران و چین در تهران و امضای سند همکاری میان دو کشور، به واقعیت تبدیل شد.
برخی کارشناسان معتقدند این توافق تغییر چندانی نسبت به پیشنویسِ قبلاً منتشر شده ندارد و سرمایهگذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری چین در بخش ارتباطات مخابراتی (5G)، زیرساختی، بانکی و ایجاد منطقه آزاد تجاری و همچنین همکاریهای نظامی با ایران برای ۲۵ سال آینده را در بر میگیرد. در مقابل، دولت چین نیز از عرضه پایدار و ایمن نفت ارزان برای رفع نیازهای بیپایان خود بهرهمند خواهد شد.
بدون تردید، طرح توسعه یافته چند میلیارد دلاری «راه ابریشم جدید» چین، موسوم به ابتکار «کمربند، راه»، اقتصاد تحت تحریم ایران را ترمیم خواهد کرد و از سوی دیگر، جای پای چین در منطقه غرب آسیا را مستحکمتر از قبل خواهد ساخت.
امنیت مرزی؛ اولویت پاکستان، ایران و چین
گفتنی است که اگرچه تمام دنیا به توافق اخیر و نتایج حاصله از آن چشم دوخته است اما هیچکشوری در خصوص همکاریهای دو کشور ایران و چین، کنجکاوتر از پاکستان، به عنوان همسایه مرزی هر دو کشور، نخواهد بود.
توافق اخیر منافع پرشماری برای پاکستان خواهد داشت که اولین آنها، افزایش امنیت مرزی میان ایران و پاکستان خواهد بود؛ معضلی که طی سالهای اخیر از جمله چالشهای جدی میان دو کشور بوده است. اگرچه ایران و پاکستان تاکنون بارها مسئله امنیت مرزها را در کمیسیون مرزی مشترک طرح کردهاند و نیروی واکنش سریعی برای تقابل با ستیزهجویان مسلح ایجاد کردهاند، با اینحال همچنان موضوعات نیازمند بررسی، مانند قاچاق کالا و انسان در میان دو کشور وجود دارد.
افزایش امنیت در مرزهای ایران و پاکستان برای چین هم اهمیت ویژهای دارد زیرا تکمیل و اجرای کریدور اقتصادی چین و پاکستان (سیپک) به عنوان پروژه شاخص چین در قالب طرح راه ابریشم جدید به امنیت داخلی و مرزی وابسته است.
تامین انرژی و تکمیل خطوط لوله باید در توافقات سه کشور پیشبینی شود
دومین منفعت حاصل از توافق ایران و چین برای پاکستان، در بحث انرژی است. وارد شدن رسمی ایران به طرح راه ابریشم موسوم به ابتکار «کمربند،راه»، برای کاهش مشکلات انرژی در پاکستان حیاتی است. ایران از گذشته، ظرفیت صادرات ۳۰۰۰ مگاوات برق با نرخ پایین به پاکستان را دارد.
در همین راستا، تکمیل سریعتر خط لوله ایران-پاکستان (IP) نیز میتواند در دستور کار قرار گیرد. در سال ۲۰۱۶، دفتر خط لوله نفت چین (CPPB)[۱] برای کمک به تکمیل بخش باقیمانده از این خط لوله از بندر گوادر تا مرز ایران، ابراز تمایل کرد. علاوه بر این، نقشههایی برای احداث یک خط لوله گاز مایع (LNG) از ایران به چین از طریق سیپک در پاکستان، مطرح است. تحقق بخشیدن به این پروژهها مزیتهای بسیاری برای سه کشور ایجاد خواهد کرد.
مورد دیگری که پاکستان بسیار به آن نیاز دارد و توافق ایران و چین میتواند تسهیلکننده آن باشد، امکان توسعه تجارت این کشور با ایران است که ظرفیت بالقوه آن به ۵ میلیارد دلار میرسد.[۲]
بنادر چابهار و گوادر میتوانند به عنوان مکمل یکدیگر عمل کنند
سوال مهمی که ممکن است در رابطه با رابطه چین با ایران و پاکستان در اذهان ایجاد شود این است که آیا با توافق اخیر، از اهمیت بندر گوادر ذیل ابتکار «کمربند، راه» چین کاسته خواهد شد؟ جواب این سوال ساده است: نه.
با نگاه فایدهگرایانه و توجه به موقعیت راهبردی گوادر، این بندر دست بالا را در مقایسه با بندر چابهار دارد. اما این نکته به هیچ وجه اهمیت بندر چابهار را نفی نمیکند. در واقع، این دو بندر به عنوان مکمل یکدیگر عمل میکنند و با یادداشت تفاهم مبنی بر پیوند خواهرخواندگی دو بندر که توسط مقامات دو کشور به امضا رسیده است، امکان همگرایی بیشتر دو بندر بیش از هر زمان دیگری وجود دارد.
افزون بر این، یکی از وجوه توافق ایران و چین، روابط بهتر دوجانبه و منطقهای با کشورهای همسایه است که به صورت روشن، مشخصکننده عدم رقابتی شدن بنادر گوادر و چابهار در آینده است.
بدون تردید، توافق ایران و چین، ائتلافی است که پیامدهای بزرگی به همراه خواهد داشت و در صورت دوام همکاریهای سهجانبه میان پاکستان، ایران و چین، به رشد تمام منطقه منتهی خواهد شد.
پینوشت:
[۱] China Petroleum Pipeline Bureau
[۲] به عقیده برخی کارشناسان، به شرط ایجاد زیرساختهای لازم، میزان تجارت دو کشور تا ۱۴ میلیارد دلار در سال قابل افزایش است؛
نویسنده: ارحما صدیقی (پژوهشگر موسسه مطالعات استراتژیک اسلامآباد)
منبع: پایگاه خبری، تحلیلی The Express Tribune
انتهای پیام/ اقتصاد بینالملل