مسیر اقتصاد/ یکی از شاخصهایی که در زندگی روزمره، هم در میان مردم و هم دربین کارشناسان و مسئولین کاربرد زیادی دارد، نرخ تورم است؛ اما این شاخص دارای ایرادات و نارساییهایی است که غفلت از آنها منجر به خطای دید در سیاستگذاری میگردد. در همین راستا، کشورهای مختلف جهان متناسب با اهداف خود به سمت ساخت و استفاده از شاخصهای بهینهتر حرکت کردهاند. برای مثال اداره آمار بریتانیا در مارس ۲۰۱۷ یک شاخص جدید به نام [CPIH [۱ برای سنجش تورم معرفی کرد.
نارساییهای شاخص قیمت مصرفکننده در انعکاس واقعیت
بسیاری از مردم اعتقاد دارند نرخ تورم اعلامی از سوی بانک مرکزی یا مرکز آمار ایران واقعی نیست. چهبسا آنها هر روز افزایش بیشتری را در سطح عمومی قیمتها مشاهده میکنند که با نرخ تورم اعلامی از سوی این مراجع همخوانی ندارد. در گزارش پیشین اشاره شد که علت این اختلاف در غلط بودن آمار نیست، بلکه در ماهیت شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) به عنوان شاخص تورم است.
همچنین در گزارشی دیگر بیان شد که ضریب اصابت تورم به دهکهای مختلف درآمدی، متفاوت است؛ حال آنکه نرخ تورم به عنوان میانگین، گویای این نکات نیست. در همین راستا لازم است تا با ایجاد تغییراتی، از شاخصهایی که گویای بخش بیشتری از واقعیت در زمینه افزایش قیمتها هستند، استفاده گردد.
تجربه بریتانیا در استفاده از شاخصهای مختلف جهت سنجش تورم
آغاز استفاده از شاخصی برای سنجش میزان تورم به سال ۱۹۱۴ بازمیگردد. زمانی که اولین بار در بریتانیا «شاخص هزینه زندگی» مطرح شد. با گذشت زمان شاخصهای دیگری جهت سنجش دقیقتر تورم مطرح گردید. در سال ۱۹۴۷ شاخص قیمت خردهفروشی (RPI) و نهایتاً در سال ۱۹۹۶ شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) به عنوان شاخصهای تورم معرفی شدند. از آن زمان شاخص قیمت مصرف کننده در بسیاری از کشورها مورد استفاده قرار گرفت و درحال حاضر نیز شاخص اصلی سنجش تورم در قریب به اتفاق کشورهاست.
در ادامه این تطورات، اداره آمار بریتانیا در مارس ۲۰۱۷ یک شاخص جدید به نام CPIH برای اندازهگیری نرخ تورم معرفی کرد. شاخصCPIH همان شاخص قیمت مصرفکننده است، با این تفاوت که هزینههای مسکن اشخاص نظیر وامهای مسکن و حق کمیسیون مشاورین املاک را نیز محاسبه میکند. اگرچه این شاخص نسبت به شاخصهای پیشین از قدرت توضیح دهندگی بیشتری برخوردار است، اما به طور کلی این شاخص تورمی نیز، همانند دیگر شاخصها قادر نیست نرخ تورم را به طور کامل اندازهگیری کند.
لزوم ایجاد شاخصهای ترکیبی بهینه جهت سنجش تورم
یک اندازهگیری واحد از تورم قطعاً نمیتواند منعکسکننده تمامی تغییرات در هزینه زندگی افراد مختلف جامعه باشد. به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۶ لندن شاهد افزایش سریعتر قیمت خانه و ملک در نسبت با دیگر شهرها بوده است. با این حال از آنجا که CPIH یک رقم ملی برای اندازهگیری نرخ تورمی است که لندنیها با آن مواجهند، ممکن است میزان آن برای اهالی آن منطقه (لندن) کمتر برآورد شود.
همچنین، آنچه کارشناسان اقتصادی در هنگام اندازهگیری نرخ تورم و انتخاب اقلام سبد نباید نادیده بگیرند، قشر کمدرآمد جامعه است. روشهای موجود برای اندازهگیری تورم بیشتر بر اقلام مصرفی قشر ثروتمند جامعه تمرکز دارند. به بیان دیگر ثروتمندان یک جامعه، انتخاب اقلام موجود در سبد اندازهگیری را به شکل قابل توجهی تحت تاثیر قرار میدهند. این بدان معناست که ثروتمندان و قشر فقیر در واقعیت، نرخهای تورم کاملا متفاوتی را تجربه میکنند. به عنوان مثال، فقرا بودجه بیشتری را صرف مواد غذایی میکنند و در دهه ۲۰۰۰ میلادی قیمت غذا در بریتانیا با سرعت بسیاری در حال افزایش بود.
نتایج یک تحقیق نشان میدهد که از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۴ در بریتانیا، میانگین نرخ تورم برای فقرا ۳.۴ درصد و این رقم برای ثروتمندان ۳ درصد بود. مقابله با این چالشها برای رسیدن به نرخ تورم دقیق و صحیح، امری دشوار است. اداره آمار بریتانیا اخیرا به معرفی شاخصهای منطقهای و شاخصهای قیمت مبتنی بر سطح درآمد پرداخته است. با این حال حتی اگر این شاخصها با موفقیت طراحی و محاسبه شوند، نرخ تورم یک معیار غیرواضح و انتزاعی باقی خواهد ماند و موفق نخواهد شد تغییرات کمی و کیفی در اقلام مصرفی خانوارها را به طور کامل محاسبه و منعکس کند.[۲]
با توجه به اینکه اقتصاد ایران همواره با معضل تورم روبرو بوده است، ضروری است شاخصهای ترکیبی متنوعی جهت سنجش تورم ایجاد گردد و نهادهای سیاستگذار با درک صحیحتری از میزان و نحوه اصابت تورم، سیاستهای جبرانی و حمایتی خود را تنظیم نمایند.
پینوشت:
[۱] Consumer Prices Index including owner-occupiers’ Housing Costs
انتهای پیام/ نظام مالی