مسیر اقتصاد/ امروزه کمتر منطقه اقتصادی در جهان را میتوان یافت که دربرگیرنده موافقتنامه تجاری درون منطقهای دو یا چندجانبه بین کشورهای آن ناحیه جغرافیایی نباشد. چنین موافقتنامههایی از یکسو زمینه افزایش و رشد تجارت درون منطقه ای کشورهای عضو را فراهم میکند و از دیگر سو شکلگیری توافق در حوزههای دیگر را تسهیل میکند. از دیگر مزایای این موافقتنامهها، کاهش وابستگی کشورها به خارج از منطقه و مقاوم سازی اقتصاد درون منطقهای است.
تاریخچه موافقتنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی
معاهده تجارت آزاد آمریکای شمالی یا نفتا، یک موافتنامه تجاری درون منطقهای، متشکل از سه کشور آمریکا، کانادا و مکزیک است که با هدف رشد تجارت درون منطقهای تاسیس شد. نفتا نخستین بار در ژانویه ۱۹۸۸ به امضای سه کشور عضو رسید. این موافقتنامه تجاری درون منطقهای سرانجام در نوامبر ۱۹۹۳، تصویب و از اوائل ژانویه ۱۹۹۴ با مشارکت هر سه کشور به اجرا درآمد.[۱]
بر اساس گزارش کنگره ایالات متحده، تجارت آمریکا با شرکای خود در نفتا بعد از انعقاد این موافقتنامه بیش از ۳ برابر شده و سرعت به مراتب بیشتری نسبت به رشد تجارت این کشور با دیگر کشورهای دنیا داشته است. در پرتو این موافقتنامه، آمریکا در دو دهه اخیر با رشد تجارت درون منطقهای روبرو بوده و کانادا و مکزیک به اولین و سومین مقاصد صادراتی این کشور تبدیل شدهاند.[۲]
رشد تجارت درون منطقه ای مقدمه پیشرفت اقتصادی
نقدهای فراوانی به نقش هرکدام از سه کشور عضور در این موافقتنامه وارد است و برخی منتقدان، افزایش تجارت درون منطقهای در آمریکای شمالی را عمدتاً بازاری برای تولیدات آمریکایی میدانند. اما با وجود این نفتا، مزایای اقتصادی و اجتماعی قابل تأملی برای اقتصاد مکزیک به ارمغان آورده است. گزارش بانک جهانی حاکی از آن است که این موافقتنامه تجاری درون منطقهای به مکزیک کمک کرد تا فاصله سطح توسعه اقتصادی خود با آمریکا و کانادا را کمتر کند. این گزارش همچنین اضافه میکند، از یک طرف، نفتا به تولیدکنندگان مکزیکی کمک کرد تا سریعتر با نوآوریهای فناوری آمریکا سازگار شوند و از طرف دیگر بر تعداد مشاغل و کیفیت آنها در مکزیک تاثیر مثبتی داشته است.
البته این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که رشد اقتصادی مکزیک، بعد از انعقاد نفتا در نقاط خاصی متمرکز بوده و به عبارت بهتر تمام نقاط کشور مکزیک از مزایای نفتا به طور یکسان بهره نبردهاند.
حضور فعالانه کانادا در موافقتنامه نفتا
کانادا چند سال زودتر از مکزیک و در سال ۱۹۸۹ وارد موافقتنامه تجاری درون منطقهای با آمریکا شده بود. قبل از انعقاد نفتا، بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران سیاسی و اقتصادی از حضور کانادا در این پیمان تجاری بیم داشتند؛ چراکه معتقد بودند افزایش و رشد تجارت درون منطقهای، در منطقهای که آمریکا به عنوان اقتصاد برتر آن شناخته میشود، صنایع تولیدی و محصولات داخلی کانادا را، خیلی زود در مقابل تکنولوژیهای پیشرفته آمریکا از پا درخواهد آورد و در نتیجه اقتصاد کانادا دچار ضربات سنگینی خواهد شد. با این حال کشور کانادا با درنظر گرفتن ملاحظات حضور بهینه در موافقتنامه و مشارکت در روند واردات، تولید و صادرات، نقش خود در موافقتنامه را فعالانه تعریف کرد.
بعد از انعقاد نفتا، صادرات و واردات کشورهای آمریکا و کانادا از یکدیگر، به جز موارد معدودی همواره افزایشی بوده است و این کشورها وابستگی اقتصادی و تجاری زیادی به یکدیگر پیدا کردهاند؛ به گونهای که کانادا از سال ۲۰۱۶ به دومین شریک تجاری آمریکا تبدیل شده است.[۳] گزارش سالانه سازمان تجارت جهانی نشان میدهد در ۵ سال گذشته آمریکا و کانادا مهمترین مقاصد صادرات کالاهای یکدیگر بودهاند؛ به عبارت بهتر در سالیان گذشته این دو کشور مهمترین واردکننده کالاهای یکدیگر بودهاند.[۴]
رشد تجارت درون منطقه ای راهبرد ایران در غرب آسیا
جمهوری اسلامی ایران بر اساس بند ۱۰ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی به دنبال برنامهریزی تولید ملی متناسب با نیازهای صادراتی، شکلدهی بازارهای جدید و تنوع بخشی به پیوندهای اقتصادی با کشورها، به ویژه با کشورهای منطقه است. ایران میتواند با استفاده از الگوی منطقهگرایی هوشمند و تجربه موافقتنامههای تجاری درون منطقهای، که زمینه همگرایی و توسعه روابط در سایر زمینهها را نیز فراهم میکند، استراتژی خود را بر همین مبنا عملیاتی کند و مقدمه همکاری و همگرایی اقتصادی، سیاسی، امنیتی و فرهنگی بین کشورهای منطقه را در راستای کاهش وابستگی به کشورهای فرامنطقهای، از طریق رشد تجارت درون منطقهای فراهم نماید.
پینوشت:
[۱]– مقاله بدعهدی آمریکا در معاهدههای بینالمللی (۱)، ص۱
۳- مقاله موافقتنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی، صص ۲۲-۱۰
انتهای پیام/ اقتصاد بینالملل