مسیر اقتصاد/ عصر جمعه اخباری مبنی بر ترور محسن فخری زاده یکی از مهمترین دانشمندان هستهای و دفاعی ایران منتشر شد. به اذعان بسیاری از رسانههای آمریکایی، صهیونیستی و ضد انقلاب، شهید فخری زاده یکی از عناصر اصلی پرونده هستهای ایران و همچنین پروژههای صنعت دفاعی بوده و حتی در انجام تحقیقات تولید واکسن کرونای ایرانی نیز نقشی مهم ایفا کرده است.
وی از سال ۲۰۰۷ میلادی به دلیل نقش آفرینی در پروژههای هستهای ایران تحت تحریم آمریکا قرار داشت و حتی بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اشغالگر اسرائیل نیز از وی به عنوان کلیدیترین فرد در پروژههای هستهای ایران نام برده بود.
انتظار برای آمدن بایدن نقطه ضعف اساسی ایران در مواجهه با دشمنان
از زمان خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت سال ۹۷، اروپایی ها نیز در میدان عمل صحنه را خالی کردند و در عین بی توجهی به تعهدات خود در برجام، تنها تلاش کردند با وعده و وعید ایران را در این توافق نگهدارند. اما ایران عملا اقدامی درخور برای پاسخگویی به این بی عملی ها و اقدامات بعدی دشمنان ازجمله ترور سردار سلیمانی و انفجارهای نیروهای اسرائیلی در دستورکار قرار نداد.
استدلال مخالفان پاسخ فعالانه ایران، از این قرار بود که باید تا زمان سر کار آمدن یک دولت طرفدار مذاکره با ایران در آمریکا، منتظر ماند و هرگونه اقدام فعالانه در زمان دولت ترامپ موجب خواهد شد که ایران به یک جنگ ناخواسته با آمریکا وارد شود.
اما این بی عملی از اردیبهشت ۹۷ تا به حال، آمریکا و اسرائیل را به فکر اعمال تحریمهای بیشتر و اجرای عملیاتهای میدانی در منطقه و در داخل ایران انداخته است. بنابراین لازم است برای جلوگیری از اقدامات مشابه، در این استراتژی یک بازنگری اساسی صورت بگیرد.
چرا پاسخ متقابل از سوی ایران ضروری است؟
درخصوص ترور دانشمند برجسته هستهای در وهله اول لازم است اقدامی مشابه به عنوان پاسخ متقابل در اولین فرصت در دستورکار مقامات ایرانی قرار بگیرد. در ادامه نیز لازم است اقداماتی در دستورکار قرار بگیرد که هزینه اقدامهای مشابه در آینده را برای دشمنان افزایش دهد؛ در غیر اینصورت اجرای عملیاتهای مشابه ترور و انفجار از سوی دشمنان بسیار محتمل خواهد بود.
اما نکته مهم دیگر اینکه مقامات ایرانی باید باور کنند درحال حاضر عرصه جهانی صحنه یک جنگ تمام عیار است و طرف مقابل از هیچ اقدامی برای ضربه زدن به ایران فروگذار نمیکند. در چنین شرایطی مذاکره با دشمن از موضع ضعف، یک خطای راهبردی است و نتیجهای درپی نخواهد داشت.
مذاکره پیشنیازهایی دارد یکی از آنها ایجاد موازنه در میدان عمل است. چنانچه ایران بخواهد بدون پاسخگویی به ترور روز گذشته و انفجارهای تیرماه، با ساده لوحی دوباره بر سر میز مذاکره بنشیند، به طور قطع نه تنها امتیاز جدیدی به دست نخواهد آورد، بلکه به دلیل کاستی در میدان عمل، در میدان مذاکره هم مجبور خواهد بود امتیازات متعددی در زمینههای موشکی، هستهای و منطقه به دشمنان بدهد.
توقف بازرسی آژانس کمترین پاسخ ایران به ترور دانشمند هستهای
ایران باید علاوه بر پاسخگویی فعالانه به ترور شهید فخری زاده، در میدان هستهای نیز با توقف بازرسی و اخراج تمامی بازرسان آژانس در اولین فرصت، گامی فراتر بردارد تا به این ترتیب علاوه بر ایجاد بازدارندگی از اقدامات مشابه در آینده، امتیازی برای مذاکرات جدید پیش رو با دولت احتمالی بایدن در دست داشته باشد.
در شرایط فعلی اروپاییها و آمریکاییها به جای قبول کاستیهای خود در اجرای تعهدات برجامی، با گستاخی ایران را متهم میکنند که تعهدات خود را اجرایی نکرده است. در این شرایط ایران باید مهمترین امتیاز غربیها در برجام را هدف بگیرد که همان نظارتهای سخت و بی سابقه از تمامی سایتهای هستهای و نظامی ایران است.
نظارت هستهای یا ابزار جاسوسی؟
پیش از این بارها کارشناسان و رسانه ها از ارتباط بازرسان آژانس با سرویسهای جاسوسی هشدار داده بودند. حتی برخی از مقامات دولتی از جمله بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی صراحتا به این مسئله اشاره کردند. رسانههای خارجی همچون واشنگتن پست و نیویورک تایمز نیز به طور تلویحی به نقش کارکنان سازمان بین المللی انرژی اتمی در ارایه اطلاعات مربوط به فخری زاده به سرویسهای جاسوسی پرداختهاند.
نکته حایز اهمیت اینکه در سالهای گذشته به ویژه پس از توافق هستهای موسوم به برجام، حجم بازرسی های آژانس به طور فزایندهای افزایش پیدا کرد. به طوری که در این مدت طبق گفته آقای ظریف، ۹۲ درصد فعالیتهای بازرسی آژانس مختص ایران بوده است.
انتهای پیام/ دولت و حاکمیت