مسیر اقتصاد/ براساس آخرین آمار منتشر شده از شاخص قیمت مصرف کننده که در ابتدای آذرماه منتشر شد، نرخ تورم سالیانهی منتهی به آبان ۹۹ به ۲۹ درصد و نرخ تورم نقطهبهنقطه به مرز ۴۷ درصد رسید و بیش از ۵ درصد رشد نسبت به ماه گذشته را نشان داد. اما آنچه باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد این است که میزان اصابت تورم به دهک اول، حدود ۳.۷ برابر دهک دهم بوده است. این آمار بیانگر آن است که فشار اصلی تورم بر دوش فقرا و دهکهای کم درآمد بوده است.
اختلاف ۳.۷ برابری اصابت تورم بین دو دهک اول و دهم
همانطور که در نمودار زیر قابل مشاهده است، طبق آخرین آمار اعلامی از سوی مرکز آمار ایران در آذرماه ۹۹ نرخ تورم سالیانه منتهی به آبان ۹۹ به ۲۹ درصد و نرخ تورم نقطهبهنقطه به مرز ۴۷ درصد رسید و بیش از ۵ درصد رشد نسبت به ماه گذشته را نشان داد. اگرچه این تورم ماهانه، در نسبت با نرخ تورم ۷ درصدی مهرماه (که یکی از بیسابقهترین نرخ تورمهای ماهانه در دهه اخیر بود) کاهش ۲ درصدی را نشان میدهد، اما همچنان نشان از تداوم تورم بالا در کشور دارد.
اما آنچه باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد، نحوهی اصابت این نرخ است. براساس این گزارش، نرخ تورم آبانماه برای دهک اول (پایینترین دهک درآمدی) برابر با ۸.۴ درصد و برای دهک دهم (بالاترین دهک درآمدی) برابر با ۲.۳ درصد بوده است که اختلافی ۳.۷ برابری را نشان میدهد و حکایت از آن دارد که فقرا بازنده بازی تورم بودهاند و فشار اصلی تورم بر دوش آنان است[۱].
در نمودار زیر درصد تغییر ماهانه شاخص کل (نرخ تورم) برای دهکهای مختلف درآمدی قابل مشاهده است:
دهکهای پایین درآمدی بازندگان بازی تورم
عمدهترین دلیل تفاوت نرخ تورم میان دهکهای مختلف، تفاوت در سبد هزینه خانوار آنان است. بخش عمده سبد این خانوار هزینههای خوراک است و نرخ تورم ماهانه این گروه، بهطور متوسط ۱۳ درصد بوده است که این نرخ برای مناطق روستایی و دهکهای کمدرآمد حتی به بیش از ۱۴ درصد نیز رسیده است. لازم به ذکر است ضریب اهمیت گروه خوراکیها در دهکهای پایین درآمدی بسیار بیشتر از دهکهای بالای درآمدی است و لذا افزایش قیمت در گروه خوراکیها، خودش را بهشدت روی معیشت گروههای با درآمد پایین نشان میدهد (مثلاً ضریب اهمیت گروه خوراکیها در اقشار روستایی ۳۸.۵ اما در اقشار شهری ۲۴.۵ است). رشد بیسابقه قیمت کالاهای اساسی همچون محصولات کشاورزی، لبنیات و پروتئینها در این ماه عامل صعودی شدن تورم در گروه خوراکیها بوده است.
علاوه بر فشار متفاوت تورم بر هزینههای دهکهای مختلف، تورم از طریق دیگری نیز به زیان فقرا عمل میکند. عمدهی داراییهای سرمایهای در اقتصاد متعلق به دهکهای بالای درآمدی است و در شرایط تورمی، ارزش این داراییها چندین برابر میشود، درحالی که دهکهای پایین درآمدی که عمدتاً درآمد ثابتی دارند، از حیث درآمدی تغییر چندانی نمیکنند. بنابراین تورم هم منجر به شکاف هزینهها و هم شکاف درآمد و ثروت به زیان دهکهای پایین درآمدی میشود.
رشد نقدینگی، متهم ردیف اول تورم
در شرایطی که رشد اقتصادی در دو سال گذشته منفی و نزدیک به صفر بوده است، رشد بالای نقدینگی تبعات منفی فراوانی برای اقتصاد ایران درپی خواهد داشت که ملموسترین پیامد آن را میتوان در رشد سرسامآور قیمتها مشاهده نمود.
اگرچه در رابطه با علیت میان حجم پول و تورم اختلاف نظرهایی میان اقتصاددانان وجود دارد، اما وجود یک رابطهی بلندمدت میان این دو تقریباً قطعی تلقی میگردد. بنابراین اگرچه تأثیر عوامل دیگر نفی نمیشود اما عامل اصلی و بلندمدت تورم، رشد سریعتر نقدینگی نسبت به رشد تولید یا رشد مبادلات است.
دو شرط اساسی در کنترل تورم
برای کنترل تورم در کشور لازم است اقدامات متعددی از سوی دستگاههای حاکمیتی مختلف در دستورکار قرار گیرد. به طور خلاصه این کار نیازمند دو گام اساسی است:
۱- تلاش در جهت تشديد نظارت بر بانکها و مؤسسات اعتباری و جلوگيرى از اضافه برداشت بانکها و ممانعت از مسابقه نرخ سود بین بانكها در راستاى كاستن از نرخ رشد نقدينگى به عنوان منشاء اصلى تورم و بىثباتى اقتصاد كلان.
۲- همراهی دولت در رعایت انضباط مالی، کنترل کسری بودجه همراه با حفظ پایداری مالی و عدم توسل به منابع بانک مرکزی برای جبران کسری بودجه یا تامین مالی سیاستهای توسعهای.
پینوشت:
انتهای پیام/ نظام مالی
دیگه فقط فشار برای قشر ضعیف نیست قشر متوسط هم دارن ضعیف میشن. یکی از دلایل اصلی فروپاشی کشور ها و حکومت ها در تاریخ فشارهای مالیاتی و اقتصادی بوده خداوند این کشور از فروپاشی حفظ کنه....