مسیر اقتصاد/ تفاهمنامه مشارکت راهبردی ایران و چین که این روزها مسیر تبدیل شدن به توافقی حقوقی را طی میکند، سندی است که چشمانداز همکاریهای دو کشور طی ۲۵ سال آینده را مشخص مینماید.
در شرایطی که دولتها به علت تفاوتهای متعدد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، پیوستن به معاهدات سیاسی-تجاری چندجانبه را ترجیح میدهند، انعقاد توافق جامع دوجانبه، نشانه همبستگی عمیق و اشتراکات پرشمار طرفین توافق است.
بدون تردید، ایجاد رابطه بلند مدت و با ثبات میان ایران و چین، معادلات بسیاری از کشورها در عرصه بینالملل را تغییر خواهد داد و زمینه تعامل متفاوت دیگر کشورها با ایران را فراهم خواهد آورد.
نیازهای متقابل زمینه همکاریهای بلندمدت
همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، نیازهای متقابل عامل همیشگی ایجاد توافقهای بینالمللی است. بنابراین امتیازات اعطایی در چنین اسنادی نمیتواند به صورت کاملاً یک طرفه به سود یا زیان یکی از طرفین قرارداد باشد. توافق ۲۵ ساله ایران و چین نیز از قاعده بالا مستثنی نیست.
نکته مهمی که باید در این خصوص به آن توجه داشت این است که توافق ایران و چین همچنان در حد رد و بدل نمودن پیشنویس میان طرفین است. بنابراین نمیتوان با قطعیت در خصوص توافقی که هنوز حاصل نشده اظهار نظر نمود. با این حال میتوان در خصوص نیازهای ایران و اهداف مشترک ایران و چین به صورت کلی صحبت کرد.
حوزه نفت و گاز بخش مهم همکاریهای متقابل ایران و چین
از جمله مهمترین نیازهای متقابل ایران و چین در حوزه «نفت و گاز» متصور است. چین، از یک سو، به واردات نفت و گاز از ایران، به صورت ثابت و پایدار نیاز دارد و ایران نیز، از سوی دیگر، به دنبال خریداری ثابت و مطمئن برای فروش نفت خود در شرایط تحریم است.
توسعه سرمایهگذاری در حوزه نفت و پتروشیمی ایران، در کنار واردات پایدار نفت وگاز از ایران، از جمله مواردی است که میتواند جزء زمینههای همکاری دو کشور در توافق پیش رو باشد.
توسعه سواحل مکران بازی برد-برد در تعامل ایران و چین
توسعه سواحل جنوبی ایران نیز طی سالهای اخیر همواره مورد توجه ایران و چین بوده است. بندر جاسک و چابهار که در همین منطقه واقع شدهاند، میتوانند در کنار بندر پیشرفته گوادر در پاکستان[۱] ، به محلی برای ترانزیت بینالمللی کالا در راهروهای شمال به جنوب و شرق به غرب تبدیل گردند.
نیاز ایران به سرمایهگذاری بخش خارجی برای توسعه سواحل مکران و نیاز چین به استفاده از این سواحل که از منطقه جاسک در ایران شروع شده و تا نزدیکی بندر کراچی در پاکستان امتداد دارد، میتواند زمینهساز اجرای پروژههای زیرساختی مشترک در این منطقه گردد.
محموله اخیر افغانستان برای صادرات به چین، این بار به جای بنادر پاکستان، از طریق بندر شهید بهشتی چابهار بارگیری شده است که خود نشان از افزایش تمایل کشورها و تجار به تعامل با ایران دارد.[۲]
همکاریهای مالی و تجاری مهمترین بخش تعاملات اقتصادی ایران و چین
در کنار همکاریهای سیاسی مانند حمایت فعالانه دو کشور از یکدیگر در مجامع بینالمللی و همکاریهای نظامی مانند مبارزه با تروریسم و ایجاد رزمایش مشترک، شاید مهمترین زمینه همکاری دو کشور در توافق ۲۵ ساله که گامی رو به جلو محسوب میشود و باعث ایجاد هجمه رسانهای دولتهای غربی و متحدان منطقهای آنها علیه این توافق گردیده است، همکاریهای مالی، اقتصادی و تجاری ایران و چین میباشد.
ایجاد همکاریهای بین بانکی خارج از چارچوب سوئیفت و استانداردهای غربی مانند FATF، از جمله نیازهای اقتصاد ایران در شرایط کنونی است. دولت چین با ایجاد بانکهای محلی و اختصاص دادن آنها به تجارت با ایران، میتواند تحریم آمریکا علیه این دسته از بانکها را عملاً بی تاثیر کند. همچنین، گفتگوی طرفین مبنی بر ایجاد یک سیستم فراگیر مالی، با استفاده از ظرفیتهای چین، که امکان دسترسی قانونی کلیه کشورها را فراهم کند، از جمله مواردی است که میتواند شیرازه تحریمهای اولیه و ثانویه آمریکا علیه ایران را از هم بپاشاند.
چرا رسانههای غربی توافق ایران و چین را ترکمانچای دوم مینامند؟
موارد اخیر در کنار توافق ایران و چین بر سر حذف دلار از مبادلات تجاری، زمینه ساز نگرانی دولتهای غربی شده است؛ تا جایی که با ترکمانچای نامیدن این توافق تاریخی، سعی در تحریک افکار عمومی ایرانی و تخریب مسیر دستیابی به توافق نهایی دارند.
توافق ۲۵ ساله، جایگاه ایران در ابتکار «کمربند و جاده» را تثبیت میکند
از جمله نکات حائز اهمیت در روابط ایران و چین، تقویت نقش ایران در طرح جاده ابریشم جدید چین، موسوم به ابتکار «کمربند و جاده» است. حضور فعال در این طرح، از دو جنبه به توسعه ایران منجر خواهد شد.
از یک سو، با تقویت زیرساختها مانند خطوط ریلی، جادهای، پالایشگاهها، نیروگاهها و… ظرفیت داخلی ایران بالا خواهد رفت و از سوی دیگر، با حضور در راهروهای تجاری منطقهای و بینالمللی مانند «سیپِک» و اجرای پروژههای مشترک در دیگر کشورها، سرمایهگذاری خارجی ایران در منطقه افزایش خواهد یافت.
گفتنی است که جمهوری اسلامی توان تبدیل شدن به محور تبادلات منطقه در حوزه تامین گاز و ساخت خطوط انتقال برق برای تامین برق پاکستان، افغانستان، عراق و سوریه را دارا میباشد و تعامل آگاهانه با چین، میتواند بیش از پیش، ایران را به این هدف نزدیک نماید.
پینوشت:
[۱] بندر گوادر در ۷۰ کیلومتری بندر چابهار ایران، میزبان ۹ پروژه عظیم اقتصادی به ارزش ۸۰۰ میلیون دلار توسط چین بوده است. این طرحهای اجرایی که در قالب راهروی اقتصادی پاکستان و چین (سیپِک) اجرا شد، گوادر را به بندری توسعه یافته تبدیل کرد.
انتهای پیام/ اقتصاد بینالملل