مسیر اقتصاد/ در تابستان ۱۹۹۲ و بعد از فروپاشی شوروی سابق، برنامه واگذاری بنگاههای دولتی از طریق توزیع کوپن سهام، به مانند آنچه در قالب سهام عدالت در ایران اجرایی شد، با هدف تسهیل در فرآیند خصوصی سازی در روسیه شکل گرفت. بر اساس دستورالعمل برنامه توزیع کوپن سهام، بین ۵ تا ۶ هزار بنگاه دولتی (بنگاههایی با بیش از ۱۰۰۰ نفر پرسنل و یا دارایی ثابت بیش از ۵۰ میلیون روبل)، مجبور به شرکت در برنامه خصوصی سازی شدند.
واگذاری بیش از ۷۰ درصد بنگاهها در برنامه سهام عدالت روسیه
در این برنامه، برای همه ۱۵۰ میلیون شهروند روسی، کوپن سهام صادر شد و هر شهروند با پرداخت ۲۵ روبل (حدودا ۶۷ دلار)، یک برگ کوپن سهام دریافت کرد. دارندگان کوپنهای سهام در روسیه، با ۳ مسیر مواجه بودند.
۱. به صورت مستقیم، سهام بنگاههای عرضه شده را خریداری کنند. این فرآیند در بستر مزایده انجام میشد.
۲. به صورت غیر مستقیم و از طریق صندوقهای سرمایهگذاری که توسط بخش خصوصی تشکیل شده بود، سهامدار شوند. از این طریق، ریسک سرمایهگذاری تا حدی کاهش پیدا میکرد. مشابه روش اول، این فرآیند نیز در بستر مزایده انجام میشد.
۳. کوپنهای خود را در بازارهای ثانویه، تبدیل به پول نقد کنند.
طی این فرایند سهام بیش از ۷۰ درصد از شرکت های بزرگ و متوسط و بیش از ۹۰ درصد شرکت های کوچک مورد نظر، با موفقیت به مردم واگذار گردید. ۹۸ درصد مردم در این برنامه شرکت کردند و اوراق قرضه به طور گسترده و برابری به تمامی مردم عرضه شد.
جای خالی برنامه ریزی برای واگذاری
گرچه اقدامات انجام شده طی این پروژه مجموعا مثبت ارزیابی میشود اما آمار حاکی از آن است که بسیاری از صاحبان معمولی سهام مانند کارگرها و کارمندان شرکت ها و صنایع، سهام خود را با قیمت های اندک فروختند.
خریداران اصلی سهام مردم، همان بدنه مدیریتی شرکت ها و کارخانه ها بودند و به همین علت اوراق قرضه در کنترل گروه معدودی درآمد. این روند باعث شد که تعداد محدودی از سهامداران داخلی شرکت ها سودهای کلانی ببرند و بنگاه ها آسیب ببیند.
دولت نیز برای کنترل این روند هیچ کاری صورت نداد. به علاوه در شرایط جدید تمام سود به جیب رئیس شرکت و سهامداران بزرگ می رفت؛ نه اینکه به مانند قبل جزئی از درآمدهای دولت محسوب شود.
ظهور الیگارشی تجاری به سبک روسی
اصطلاح الیگارشی به افرادی اطلاق می گردد که از طریق نفوذ سیاسی به ثروتهای کلان اقتصادی و مالی دست می یابند به نحوی که حتی دولتها نیز به سختی قادر به مبارزه با آنها هستند.
در نتیجه اجرای سهام عدالت در روسیه، افرادی توانستند به ثروتهای میلیاردی دست یابند که تا پیش از فروپاشی در سال ۱۹۹۱ از دارا بودن حتی یک منزل متوسط نیز محروم بودند. میخائیل خودورکوفسکی، بوریس برزوفسکی، ولادیمیر گوسینکی و رومان آبرومویچ[۲] برخی چهره های موثر و شاخص الیگارش روسیه هستند.
این افراد با استفاده از شرایط آن روزهای سرزمین برف و یخ و عدم آشنایی مردم روسیه با مالکیت خصوصی و سهامداری در شرکت ها و نحوه مدیریت سهام، که به دلیل سالها زندگی تحت یک نظام کمونیستی اشتراکی ایجاد شده بود، توانستند به راحتی سهام شرکت ها را از دست مردم خارج نمایند؛ چرا که مردم عادی ترجیح می دادند به جای حفظ یک سند سهام و محاسبات سود و زیان روزانه، کارمند یک شرکت باشند و سر ماه حقوق خود را دریافت کنند و تمام تلاش خود را برای شرکت خود به کار برند.
این رفتار مردم عادی نشان دهنده نبود بسترهای فرهنگی و خلاء آموزش لازم در حوزه سواد مالی به عنوان پیش نیاز خصوصی سازی در این کشور بود. مسأله ای که پیش بینی می شود در کشور ما و در جریان آزادسازی سهام عدالت نیز مشاهده گردد.
درس های اجرای سهام عدالت روسیه برای ایران
فقدان یک ساختار حقوقی و قانونی برای خصوصی سازی از نکات کلیدی در تجربه ناموفق روسیه بود. در واقع قوانین، مقررات و سازوکارهای لازم برای تنفیذ و اجرای مقررات وجود نداشته و این امر باعث شده تا در پی خصوصی سازی گسترده، مدیران و سهام داران عمده به سوء استفاده بپردازند و سرمایه های خصوصی شده را در جهت انتفاع شخصی در دست بگیرند. در این میان عموماً مدیران غیرکارآمد، سرمایه شرکت ها را واگذار کردند و عملاً شرکت هایی را که زمانی کارآمد بودند به نابودی کشاندند.
ردپای مدیریت غلط خصوصی سازی در روسیه را میتوان در جریان آزادسازی سهام عدالت مشاهده نمود. بیم آن می رود با تحقق واگذاری هایی که قرار است به دو روش مدیریت مستقیم و غیر مستقیم در سهام عدالت انجام گیرد، در دهه آینده ابر سرمایه داران ایرانی و شرکت های ورشکسته در ایران نیز ظهور پیدا کند.
پینوشت:
[۱] ایسنا؛ کدخبر: ۸۴۴۳۶۳
[۲] زرگران، علیباقر (۱۳۸۴)، خصوصی سازی در روسیه، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره ۵۰.
انتهای پیام/ دولت و حاکمیت