به گزارش مسیر اقتصاد افزایش مالیات ثروتمندان در آمریکا از برنامههای پیشنهادی کارشناسان برای افزایش رشد اقتصادی، کاهش فاصله طبقاتی و جبران کسری بودجه است.
سود حاصل از رشد اقتصادی بیشتر به ثروتمندان میرسد
در آمریکا تقریبا طی چهار دهه گذشته، سود حاصل از رشد اقتصادی به طرز چشمگیری به ثروتمندان رسیده است. بخش اعظمی از این سود که به ثروتمندان رسیده به هیچ وجه به طور عرفی و منطقی به دست نیامده است. زیرا سود مازادی که از سیستم خارج شده به نفع کسانی حرکت کرده است که از قبل، قدرت، موقعیت و ثروت داشتهاند.
امروزه، یک درصد از ثروتمندترین آمریکاییها، دارایی بیشتری از ۹۰ درصد افراد پایین تر جامعه دارند. جای تعجبی نیست که شعار «از بین بردن میلیاردرها» به یک فریاد اعتراض آمیز تبدیل شده است.
سیستمی که با وجود فقر، میلیاردر ایجاد میکند، معیوب است
یکی از مشاوران اصلی اکاسیو کورتز[۱]، نماینده مجلس آمریکا معتقد است «ظهور هر میلیاردر (ثروتمند) یک شکست سیاستی برای اقتصاد است.» همچنین، خود اوكاسیو كورتز میگوید كه داشتن سیستمی كه در کنار فقر به میلیاردرها اجازه می دهد وجود داشته باشند، معیوب و اشتباه است.
این مسئله چه معنایی دارد؟ آیا سیستم اقتصادی به این شکل طراحی شده که هر خانوار به اندازه محدودی میتواند درآمد داشته باشد؟ استفاده از سیستمهایی که صرفا ثروتمند ایجاد میکنند باید کنار گذاشته شوند. در عوض سیستم هایی ایجاد شوند که در آن به طور روزمره مردم از رشد اقتصادی که ایجاد کردهاند سود ببرند.
افزایش مالیات ثروتمندان نشانه یک نظام مالیاتی مترقی
شاید مستقیم ترین راه برای شروع مقابله با چنین سیستمی که صرفا به ثروتمندان سود میرساند این است که مالیات بیشتری بر ثروتمندان وضع شود.
نظام مالیاتی آمریکا، تنها کمی مترقی شده است، به این معنی که ثروتمندان آمریکایی فقط کمی بیشتر از هر کس دیگری مالیات میپردازند. در مورد افراد بسیارثروتمند، یعنی آن کسانی که هر سال صدها میلیون دلار به خانه میبرند، پرداخت مالیاتی کاهنده است. به این معنی که آنها هر چه بیشتر درآمد کسب می کنند، در ازایش مبلغ کمتری مالیات می پردازند.
ثروتمندترین افراد آمریکایی که یک درصد جمعیت را تشکیل می دهند، تقریبا ۴۰ درصد از کل داراییها را در اختیار دارند، اما فقط ۲۰ درصد از کل مالیات ها را پرداخت میکنند.
نابرابری اقتصادی و تبعات آن ناشی از عدم توجه به مالیات بر ثروتمندان
افزایش مالیات افراد ثروتمند یک سیاست درست است. نابرابری اقتصادی شدید، یک نوع آلودگی اقتصادی است. این آلودگی، آسیب گستردهای را ایجاد میکند که آلایندهها (ثروتمندان) هیچ هزینه ای در برابر آن پرداخت نمی کنند.
نابرابری، ایجاد حبابهای قیمتی را محتملتر میکند، پایههای نوآوری و بهرهوری را تضعیف میکند و تقاضای مصرفکننده را تضعیف و بیثبات میکند. مالیات باعث می شود که هزینه ها روشن تر شده و این آلودگی و آسیب های آن کاهش یابد.
مطمئناً، مالیات بر افراد بسیارثروتمند درآمدی ایجاد میکند که می تواند برای استفاده بهتر در اقتصاد به جای بلوکه شدن آن در یک حساب میلیاردی کمک کند.
افزایش نرخ مالیات بر ثروتمندان، فشار چندانی به آنها وارد نمیکند
طی ۱۰ سال آینده، یک درصد از ثروتمندترین خانوارهای آمریکایی پس از پرداخت مالیاتهای فدرال، حدود ۲۲ هزار میلیارد دلار درآمد خواهند داشت. متوسط درآمد سالانه آنها پس از پرداخت مالیات در حدود ۱.۷ میلیون دلار خواهد بود.
در حال حاضر ثروتمندان حدود ۳۰ درصد از درآمد خود را به عنوان مالیات میپردازند. افزایش نرخ متوسط مالیات کلی آنها در حدود ۱۰ درصد باعث می شود در طی ۱۰ سال آینده حدود ۳ هزار میلیارد دلار درآمد مالیاتی بدست بیاید.
این در حالی است که هنوز یک درصد افراد ثروتمند درآمد متوسط سالانه بیش از ۱.۴ میلیون دلار خواهند داشت. بنابراین فشار زیادی به این گروه وارد نخواهد شد. به هر حال، این نرخ مالیات جدید تقریباً برابر با نرخ کلی یک درصد افراد ثروتمند در دهه ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ است و نرخ بالا و تجربه نشدهای نیست.
البته، میتوان حتی بیشتر از این هم از ثروتمندان مالیات گرفت. میتوان نرخ مالیات مؤثر افراد بسیار ثروتمند را تا ۲۵ درصد افزایش داد و میانگین درآمد سالانه آنها را در سطح بالای ۱ میلیون دلار حفظ کرد. با انجام این کار می توان حدود ۸ هزارمیلیارد دلار درآمد کسب کرد. این درآمد برای حمایت ۱۰ ساله ۷۵ درصد از خانوارهای کشور که در سطوح پایین درآمدی هستند با مبلغ حمایت سالانه ۸،۵۰۰ دلار کافی است.
مالیات بر ثروت راه دیگر کاهش فاصله طبقاتی
برای کاهش فاصله طبقاتی می توان نرخ مالیات بر ثروت را نیز افزایش داد. درآمد، پول جدیدی است که در هر سال به دست می آید اما ثروت همان پول جمع شده ای است که در طول زمان بدست آمده است. از سال ۲۰۱۶، ثروتمندترین خانوارهای آمریکایی که در حدود یک درصد افراد جامعه را تشکیل می دهند، در کل حدود ۲۷ هزار میلیارد دلار دارایی داشته اند که هر خانواده به طور متوسط حدود ۲۳ میلیون دلار ثروت و دارایی دارد.
اخذ مالیات از ثروتمندان خطری را متوجه اقتصاد نمیکند
اگر از ثروتمندان مالیات بیشتری نسبت به سایر افراد گرفته شود، منتقدانی ظهور خواهند کرد که ادعا میکنند مالیات گرفتن از ثروتمندان کار نادرستی است و از آن به «سقوط آسمان» تعبیر میکنند. آنها پیشبینی میکنند که مالیات گرفتن از ثروتمندان، خسارت گستردهای را متوجه اقتصاد میکند و حتی ممکن است اقتصاد آشفته و ویران شود.
این هشدارها که غالبا غیرعلمی، غلوآمیز و بزرگنمایی شده است به این نظریه متکی است که رشد، توسعه و شکوفایی اقتصادی ناشی از نبوغ و دانش افراد افراد ثروتمند است. لذا اگر از این افراد مالیات گرفته شود، سرمایه خود را برداشته و از اقتصاد خارج می شوند. این ادعا، ادعایی مضحک و نامعقول است. زیرا که ثروتمندان نه منشأ رونق اقتصادی هستند، نه می توانند از ریل اقتصاد خارج شوند و نه می توانند قطار اقتصاد کشور را متوقف کنند.
هدایت منابع مالی به سمت رشد اقتصادی با افزایش مالیات بر ثروتمندان
در حقیقت مالیات بر افراد ثروتمند علاوه بر این که باعث مترقی شدن نظام مالیاتی می شود، موجب افزایش بازدهی اقتصاد میگردد. اگر فعالیتهای غیرمولد و احتکار تنبیه شود، پول و منابع مالی به راحتی به سمت کارگران و خانوادههایی که واقعا باعث ایجاد رشد اقتصادی هستند، هدایت و جلب می شود.
فعالیتهای غیرمولد عموما توسط ثروتمندان انجام میگیرد که جلوگیری از آن با استفاده از ابزار مالیاتی میسر است. بدین ترتیب درآمد مالیاتی بدست آمده نیز می تواند در توسعه اشتغال و رشد سرمایهگذاری به کار گرفته شود. باید گفت با اعمال مالیات بر افراد فوق العاده ثروتمند، به جای آن که چند میلیارد بزرگ در کشور وجود داشته باشد، میتوان یک طبقه متوسط پر رونق برای اقتصاد داشت. بدین ترتیب امنیت اقتصادی گسترده خواهد شد و فرصت های واقعی اقتصادی بهتری به نسل های آینده منتقل خواهد شد.
پینوشت:
[۱] Alexandria Ocasio-Cortez
منبع: گاردین plink.ir/JXTJF
انتهای پیام/ دولت و حاکمیت