مسیر اقتصاد/ مالیات مهمترین منبع درآمدی کشورهای جهان است که عموما به دو دسته مالیاتهای مستقیم و مالیاتهای غیرمستقیم تقسیم بندی می شوند. بررسی سهم درآمدی هر نوع از منابع مالیاتی و مقایسه آن با میانگین جهانی و کشورهای پیشرو در نظام مالیاتی، شاخص مناسبی برای درک میزان کارآمدی نظام مالیاتی است.
در این زمینه، بررسی وضعیت مالیات های غیرمستقیم حائز اهمیت است؛ مالیات های غیرمستقیم از آن جهت که بر مصرف اعمال میشود و کارکردها و آثار دیگری علاوه بر کسب درآمد برای دولت دارد، اهمیت ویژه ای دارد.
روند فزاینده سهم مالیاتهای غیرمستقیم از کل درآمدهای مالیاتی
منظور از مالیات بر مصرف یا مالیات غیرمستقیم، آن دسته از قواعد مالیاتی است که در زمان هزینه کرد درآمدها به منظور خرید کالا و خدمت، از مردم اخذ میشود. این منبع مالیاتی مشتمل بر مالیات بر کالاها و خدمات (مالیات بر ارزش افزوده) و مالیات بر واردات است. سهم متوسط مالیات های غیرمستقیم از کل درآمدهای مالیاتی طی دوره ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۶ بالغ بر ۴۴.۵ درصد بوده است. سهم متوسط این دسته از مالیات ها از ۳۷.۵ درصد در سال ۱۳۸۴ به بیش از ۵۴.۱ درصد در سال ۱۳۹۶ رسیده است.
مقایسه سهم مالیاتهای غیرمستقیم از کل درآمدهای مالیاتی ایران با کشورهای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) نشان می دهد که سهم مالیاتهای غیرمستقیم در ایران بسیار بیشتر از متوسط این کشورهاست.
البته باید متذکر شد که مالیات بر واردات در این کشورها جایگاهی نداشته و از این رو درآمد چندانی هم ندارد و عمده مالیاتهای غیرمستقیم این کشورها از مالیات بر کالاها و خدمات تشکیل شده است.
سهم مالیات بر ارزش افزوده در ایران از میانگین جهانی بالاتر است
آمارهای پایگاه اینترنتی سازمان همکاری و توسعه اقتصادی نشانگر آن است که میانگین سهم مالیاتهای غیرمستقیم یا مالیات بر ارزش افزوده از کل درآمدهای مالیاتی در این کشورها در سال ۲۰۱۶ به میزان ۳۲.۶۹ درصد بوده است؛ این رقم نشان دهنده آن است که این کشورها بر کسب درآمد مالیاتی از طریق مالیات های مستقیم نسبت به مالیاتهای غیرمستقیم تاکید بیشتری دارند.
البته جالب توجه است که برخی کشورها در این زمینه رویکردهای متفاوتی دارند. در برخی مانند آمریکا ۱۵.۸۵ درصد و ژاپن ۲۰.۴۴ درصد درآمدهای مالیاتی در سال ۲۰۱۷ از طریق مالیاتهای غیرمستقیم بدست آمده است. اما این شاخص در کشورهایی مانند شیلی با ۵۴.۸ درصد و ترکیه با ۴۳.۴۴ درصد سهم بالایی از کل درآمدهای مالیاتی دارد.
بررسی ترکیب مالیاتهای غیرمستقیم در ایران نیز نشان می دهد طی دوره ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۶ سهم مالیات بر کالا و خدمات از این منبع رو به افزایش بوده است و این سهم از ۲۸.۸ درصد در سال ۱۳۸۴ به بیش از ۶۳.۸ درصد در سال ۱۳۹۶ رسیده است. علاوه بر این، مالیات بر ارزش افزوده (مالیات بر کالاها و خدمات) همواره روند فزایندهای در سهم خود از کل درآمدهای مالیاتی داشته و از ۱۰.۸ درصد در سال ۱۳۸۴ به بیش از ۳۴.۵ درصد در سال ۱۳۹۶ رسیده است.
در نقطه مقابل آن سهم مالیات بر واردات کاهشی بوده است. این سهم از ۷۱.۱ درصد در سال ۱۳۸۴ به ۳۶.۱ درصد در سال ۱۳۹۶ رسیده است.
مزایا و معایب مالیاتهای غیرمستقیم
تنظیم میزان سهم مالیات های حوزه مصرف (مالیاتهای غیرمستقیم) در مقابل سهم مالیاتهای حوزه درآمد و ثروت (مالیات های مستقیم) وابستگی ویژهای به سیاست های کلان اقتصادی و مالی دارد. بررسی مزایا و معایب هر گونه از مالیات های حوزه مصرف و غیر آن در انتخاب روش سیاستی موثر است.
یکی از مهمترین مزیتهای مالیات بر مصرف، قابلیت این مالیات بر تفاوت نرخ گذاری بر کالاها و خدمات است. لذا از این نظر یک ابزار سیاستگذاری کارآمد در اختیار دولت محسوب میشود. به طور خاص افزایش مالیات بر مصرف درخصوص کالاهای لوکس و کاهش آن برای کالاهای ضروری، و یا افزایش آن برای کالاهای وارداتی و کاهش آن برای کالاهای تولید داخلی، از جمله اقداماتی است که از سوی دولتها در دستورکار قرار گرفته است تا اهدافی همچون کاهش نابرابری اقتصادی و یا حمایت از تولید داخلی را محقق نماید.
از دیگر مزایای مالیات بر مصرف، انتقال بار مالیاتی به مصرف کننده است. این نوع مالیات به جای جریمه تولیدکنندگان و اخذ مالیات از آنها، بار مالیاتی را به دوش مصرف کنندگان میاندازد. به این ترتیب به نوعی پس انداز و سرمایهگذاری را تشویق میکند.
البته یک عیب بزرگ مالیات بر مصرف، تنازلی بودن آن است. به این معنا که امکان اعمال آن به صورت تصاعدی فراهم نیست و افراد با سطوح درآمدی متفاوت به یک میزان مالیات پرداخت می کنند. به این ترتیب نمیتوان از آن به عنوان ابزاری برای بازتوزیع ثروت و کاهش نابرابری اقتصادی به شکل گسترده بهره برد.
مالیات بر ارزش افزوده ایران و چالشهای آن
مالیات بر ارزش افزوده به عنوان بخش غالب مالیات بر کالاها و خدمات، طی سالیان اخیر در ایران با رشد قابل توجهی از نظر درآمدی همراه بوده است. از طرفی عدم فراگیری کامل این مالیات بر همه کالاها و خدمات، حفره های اطلاعاتی، نقص زنجیره ارزش کالاها و خدمات و … موجب شده است تا این مالیات نقش اصلی خود را ایفا نکرده باشد.
علاوه بر اینکه این مالیات از رسالت اصلی خود بازمانده است، تبدیل به سدی بزرگ در برابر تولیدکنندگان و مودیان شفاف مالیاتی شده و صرفا نقش ابزار درآمدی سهل الوصول و جذاب برای دولت را بازی می کند. آثاری مانند افزایش تورم و کاهش انگیزه تولید نیز از تبعات اجرای ناقص این مالیات است.
انتهای پیام/ دولت و حاکمیت