به گزارش مسیر اقتصاد مالیات مهمترین منبع درآمدی کشورهای جهان است که علاوه بر تأمین منابع درآمدی دولت، کارکردهای دیگری از جمله جهت دهی به فعالین اقتصادی و بازتوزیع ثروت در جامعه نیز دارد. با وجود این در طول سالهای اخیر یکی از مسائلی که در زمینه شیوه اخذ مالیات از مردم مورد توجه کارشناسان و مسئولین کشورها قرار گرفته، انتخاب بین دو رویکرد «مالیات بر مصرف» و یا «مالیات بر درآمد» است.
تفاوت مالیات بر مصرف و مالیات بر درآمد
به طور طبیعی بخش قابل توجهی از درآمدهای مالیاتی دولتها از طریق اخذ مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی و حقوقی بدست میآید. در این روش مالیاتی دولت بخشی از درآمدهای اخذ شده اشخاص، از جمله درآمد حاصل از فعالیتهای شغلی و یا درآمدهای حاصل از عایدات سرمایهای آنها را، حتی پیش از آنکه به دستشان برسد، به عنوان مالیات از حساب آنها برداشت میکند.
اما منظور از مالیات بر مصرف آن دسته از قواعد مالیاتی است که در زمان هزینه کرد درآمدها به منظور خرید کالا و خدمت، از مردم اخذ میشود. مالیات بر فروش، مالیات بر ارزش افزوده و تعرفه واردات گمرکی، از جمله مهمترین انواع مالیات بر مصرف هستند که در طول دهههای اخیر از سوی کشورهای جهان مورد استفاده قرار گرفته است؛ و علاوه بر اثرات سیاستی در جامعه، یکی از منابع درآمدی مهم دولتها نیز محسوب میشود.
به این ترتیب تفاوت اصلی این دو رویکرد مالیاتی در زمان اخذ مالیات است؛ مالیات بر درآمد در هنگام تحصیل درآمدها و مالیات بر مصرف در زمان هزینه کرد درآمدها از مردم اخذ میشود.
مزایای مالیات بر مصرف
یکی از مهمترین مزیتهای مالیات بر مصرف در آن است که این نوع مالیات با نرخ های مختلف بر کالاها و خدمات قابل اعمال و از این نظر یک ابزار سیاستگذاری کارآمد در اختیار دولت محسوب میشود. به طور خاص افزایش مالیات بر مصرف درخصوص کالاهای لوکس و کاهش آن برای کالاهای ضروری، و یا افزایش آن برای کالاهای وارداتی و کاهش آن برای کالاهای تولید داخلی، از جمله اقداماتی است که از سوی دولتها در دستورکار قرار گرفته است تا اهدافی همچون کاهش نابرابری اقتصادی و یا حمایت از تولید داخلی را محقق نماید.
مهمترین مزیت مالیات بر مصرف در آن است که این نوع مالیات به جای جریمه افرادی که با ایجاد ارزش افزوده به کسب درآمد میپردازند و اخذ مالیات از آنها، بار مالیاتی را به دوش اشخاصی میاندازد که بیش از دیگران به مصرف کالا و خدمات میپردازند؛ و به این ترتیب به نوعی پس انداز و سرمایهگذاری را تشویق میکند.
مزایای مالیات بر درآمد
اما مهمترین عیب مالیات بر مصرف در آن است که برخلاف مالیات بر درآمد، امکان اعمال آن به صورت تصاعدی فراهم نیست و به این ترتیب نمیتوان از آن به عنوان ابزاری برای بازتوزیع ثروت و کاهش نابرابری اقتصادی به شکل گسترده بهره برد.
در اغلب کشورها نرخ مالیات بر درآمد بر اساس افزایش میزان درآمد اشخاص افزایش مییابد و یک مالیات افزایشی محسوب میشود؛ اما درخصوص مالیات بر مصرف این نرخ برای همه اشخاص یکسان است و به این ترتیب اقشار با درآمد کمتر، که بخش بیشتری از درآمد خود را صرف خرید کالا و خدمت میکنند، در عمل درصد بیشتری از درآمد خود را به عنوان مالیات میپردازند؛ بنابراین عملا مالیات بر مصرف یک مالیات کاهشی است که بار سنگینی بر دوش اقشار با درآمد کمتر محسوب میشود.
در مقابل تعیین عادلانه میزان مالیات بر درآمد برای طبقات درآمدی مختلف و همچنین اخذ مالیات قابل توجه از عایدات سرمایهای اقشار ثروتمند، یکی از مهمترین ابزارهای دولت به منظور کاهش اختلاف طبقاتی و بازتوزیع عادلانه ثروت در جامعه است.
مالیات بر درآمد بهتر است یا مالیات بر مصرف؟
درحال حاضر در اغلب کشورهای جهان تلفیقی از نظامهای مالیات بر درآمد و مالیات بر مصرف، به صورت همزمان مورد استفاده قرار میگیرد. در واقع دولتها به منظور کسب درآمد و دستیابی به دیگر اهداف خود از اخذ مالیات، از جمله بازتوزیع ثروت در جامعه، میزان مالیات بر درآمد و مالیات بر مصرف کالاهای مختلف را تعیین کردهاند.
بنابراین نمیتوان به طور صریح درخصوص اینکه یکی از دو نوع اخذ مالیات از دیگری مناسب تر است و باید همه کشورها صرفا از آن استفاده کنند، اظهار نظر کرد و به نوعی مالیات بر مصرف و مالیات بر درآمد، مکمل یکدیگر در نظام مالیاتی کشورها محسوب میشوند؛ هرچند در زمینه شدت و ضعف به کارگیری هرکدام از این نظامهای مالیاتی، بین کارشناسان و مسئولین کشورها اختلاف نظر وجود دارد.
به طور خاص در آمریکا دولتهای جمهوری خواه طرفدار کاهش نرخ و یا حذف انواع مالیات بر درآمد هستند و به جای آن افزایش مالیات بر مصرف را توصیه میکنند؛ در مقابل دولتهای دموکرات که بازتوزیع ثروت و کاهش نابرابری اقتصادی را یک هدف مهم نظام مالیاتی میدانند، افزایش نرخ مالیات بر درآمد را در دستورکار قرار میدهند.
منبع: اینوستوپدیا plink.ir/2HI8b
انتهای پیام/ اقتصاد بین الملل