به گزارش مسیر اقتصاد پول یکی از مهم ترین ابداعات تاریخ بشری است که نقشی بسیار تعیین کننده در تسهیل مبادلات و تحولات اقتصادی داشته و با گسترش و پیچیده شدن جوامع بشری، بر نقش و عملکرد آن افزوده شده است.
پول به عنوان وسیله مبادله در تحول تاریخی اش، حالت های مختلفی به خود گرفته و از شکل کالایی که دارای ارزش مصرفی بوده، به صورت فلزی و سپس به صورت اعتباری تغییر شکل داده است.[۱]
پول های امروزی از جمله دلار، یورو، ریال و … پول اعتباری یا بدون پشتوانه[۲] هستند. پول بدون پشتوانه پولی است که توسط دولتها منتشر میشود و هیچ پشتوانه کالایی مثل طلا یا نقره برای آن وجود ندارد؛ بلکه پشتوانه آن اعتبار است. ارزش پول بدون پشتوانه بر اساس عرضه و تقاضا و همچنین ثبات در روند انتشار پول توسط دولت مشخص میشود.
با توجه به اهمیت پول در اقتصاد، متفکرین و اندیشمندان بسیاری درباره این مقوله بحث و نظریه پردازی کرده و دیدگاه های مختلفی را در این خصوص ارائه داده اند. همچنین با توجه به ارتباط تنگاتنگ پول با مقوله ربا، دانشمندان و صاحب نظران اسلامی نیز به بیان نظرات و دیدگاه های خود درباره پول پرداخته اند.
مرحوم آیت الله حائری شیرازی یکی از اندیشمندان و صاحب نظران اسلامی است که به بیانات دیدگاه های خود درباره پول پرداخته و ۲ کتاب در این باره تالیف کرده است. این عالم برجسته در کتاب «پول رایج جهانی و احیای پول اسلام» به ذکر ۱۰ مورد از تناقضات و مشکلات اساسی پول فعلی که مبتنی بر اعتبار است، اشاره کرده و در کتاب دیگر با عنوان «در اسلام پول نباید کار بکند» جایگزینی را برای پول رایج پیشنهاد میکند.
در این گزارش، تناقضات و مشکلات اساسی پول اعتباری بر اساس کتاب «پول رایج جهانی و احیای پول اسلام» مورد بررسی قرار می گیرد.
۱۰ اشکال اساسی پول اعتباری
آیت الله حائری شیرازی ۱۰ اشکال اساسی بر پول اعتباری وارد می کنند که در ادامه آمده است:
یک) دیدن ضرر سپرده گذار و ندیدن ضرر مردم: پول هر جا باشد، دولت ضامن قدرت خرید آن است. پول اعتباری فی نفسه کاغذی است که با مهر و امضای دولت، اعتبار به هم زده و قدرت خرید آن توسط دولت ضمانت شده است. وقتی بانک در توجیه بهره می گوید سپرده مردم پیش ما امانت است و باید به اندازه تورم به سپرده ها سود دهیم، این حرف باید در مورد اسکناسی هم که در دست مردم است، زده شود. وقتی پول تنزل قیمت پیدا کند، چه در کیسه مردم و چه در بانک باشد، مثل پول در بانک است؛ زیرا همه مردم سپرده گذار و مشتری و خریدار پول هستند.
گرفتن بهره به بهانه تورم، عذر بدتر از گناه است. زیرا اولا مردم از تورم یا چاپ اسکناس مازاد سودی نبرده اند که بخواهند تاوان آن را بپردازند و ثانیا چنین سودی به دلیل قدرت سپرده گذار است و وام گیرنده، چوب ضعفش را می خورد. مردم چه بر سرشان می آید که از یک طرف، چوب کم ارزش شدن پول و از طرف دیگر، چوب عوارض آن را در قالب بهره بخورند. تورم اگر سودی داشته برای دیگران بوده و مردم نصیبی جز غرامت نداشته اند و دلیل ندارد تاوان آن را بپردازند.
دو و سه) تامین بهره با خلق پول و بالا بردن نرخ سود سپرده: بهره سپرده های بانکی اجبارا از راه خلق و چاپ مجدد پول پرداخت می شود و این خود موجب افزایش حجم پول در مقابل میزان کالای موجود در جامعه شده و تورم را تشدید می کند. از طرف دیگر، بانک مرکزی برای جمع آوری پول از بازار و کم کردن حجم اسکناس، مجبور می شود نرخ بهره را بالا ببرد و با این کار نیاز به خلق مجدد پول می شود تا بهره ها و بهره بر بهره ها را بپردازد و مجددا بر حجم نقدینگی و در نتیجه تورم افزوده می شود.
چهار) پول رایج جهانی موجب ضمان است: با پول اعتباری، موسس اعلام می کند که قدرت خرید آن مواج و بسته به شرایط است و اگر تنزل پیدا کند، ضامن نیست و تنها ضامن اعتبار پول است. چگونه می شود ضامن قدرت امروزی پول برای سال آینده نبود؟ این کار مثل این است که کسی بگوید از آنجا که قدرت پول اعتباری بر حسب شرایط اقتصادی مواج است، پولت را به من قرض بده و من تمام یا ۸۰ درصد آن را برخواهم گرداند و اگر به واسطه تورم ۲۰ درصد کاهش قیمت پیدا کرد، به من مربوط نیست و ضامن نیستم.
طبیعتا هیچ کس حاضر نیست چنین قراردادی ببندد. یا می گوید اضافه بده و یا به همان ثواب قرضالحسنه اکتفا می کنم؛ چون قدرت خرید پول خود را می خواهد.
پنج) جایزه های حساب های بانکی: کسی که ۲۰۰ هزار تومان ۲ ماهه در بانک می گذارد و یک ماشین برنده می شود، آیا چنین جایزه ای اکل مال به باطل نیست؟ هر ساله چند هزار دستگاه ماشین در بانک ها جایزه داده می شود. پول این ماشین ها از چه کسی گرفته و به چه کسی داده شده است؟ آیا جز از راه چاپ پول و ضرر به پول مردم تامین می شود؟
شش) بی عدالتی و فاصله طبقاتی: اگر در ظروف روی ترازو، قطره ای به یک طرف اضافه شود، با همان یک قطره سرنوشت عوض می شود و یکی بعد از مدتی به طور کامل در دیگری تخلیه می گردد. پول متغیر به معنی گذاشتن مردم روی ترازو و خالی شدن ضعیف در غنی و تشدید تضاد طبقاتی است.
قسط و عدالت ایجاب می کند که از دارا گرفته شود و به ندار داده شود؛ اما در پول رایج جهانی که قانون بانکداری بدون ربا نیز بر آن مبتنی است، از محروم مقروض گرفته شه و به مرفه متمکن داده می شود. این کار نقیض آیه «لیقوم الناس بالقسط»[۳] است.
باید دید شارع روی چه چیز حساس بوده است؟ آیا روی باج گرفتن غنی از فقیر حساس بوده یا روی واژه ربا که ما گمان کرده ایم اگر تغییرش دهیم، ربا حذف خواهد شد؟ غافل از این که ربا جزء لاینفک پول اعتباری است. با تصویب قانون بانکداری بدون ربا قبول کردیم که از ندار بگیریم و به دارا بدهیم تا فاصله آنها روز به روز بیشتر شود.
هفت) ایجاد محذور در اجرای احکام شرعی: با پول اعتباری انسان گرفتار دو ممنوعیت می شود. علت این مسئله آن است که اصل «فلکم رئوس اموالکم لا تظلمون و لا تظلمون»[۴] به امر دیگری در پول رایج جهانی تبدیل شده و آن، «اما تظلمون و اما تظلمون»[۵] است؛ به نحوی که انسان بین محذور بهره دادن و بهره ندادن قرار می گیرد. اگر بهره گرفته نشود، به قرض دهنده به دلیل تورم ظلم شده است و اگر بهره گرفته شود، به قرض گیرنده ظلم شده است؛ زیرا قرض گیرنده میگوید از تورم چه سودی برده که غرامت بپردازد؟ در پول اعتباری اگر بهره را تعطیل کنند، ظلم می شود و اگر ادامه دهند، باز هم ظلم است.
هشت) تبدیل قرض از گشایش به دام: قرض را برای فرج و گشایش کار ضعیف گذاشته اند. اما وقتی پرداخت بهره با تورم توجیه گردد، باعث می شود که وام به دام تبدیل شود. در این حالت وام گیرنده، ماهی است و وام، قلاب و بانک، ماهی گیر و با قطعی شدن وام، بانک نخ را می کشد و وام گیرنده سر قلاب گیر می کند و تا دارایی همه ضامن ها مصادره نشود، مطالبات بانک هر لحظه افزایش می یابد. بانک برای چند میلیون تومان شرایط کمرشکن دارد؛ اما برای سه هزار میلیارد تومان، شرایط چنان سهل است که کلاه به آن گشادی سر بانک می رود.
نه) عدم ثبات پول رایج جهانی: پول واحد اندازه گیری است و امکان ندارد با واحد اندازه گیری متغیر، جهالت برطرف گردد. در تمام رشته های علمی واحد اندازه گیری ثابت است و با وسواس زیاد از آن حمایت می کنند. مثلا متری از طلای سفید ساخته و در یکی از موزه های مهم اروپا به امانت گذاشته اند تا مرجع اندازه گیری طول باشد. در وزن و انرژی و مقاومت و غیره نیز واحد اندازه گیری ثابت است.
در اسلام، پول واحد ارزش است و هزار سال نیز بگذرد، دیه یک انسان با هزار دینار یا هزار گوسفند برابر است. آیا پولی که مرتبا قدرت خریدش کم می شود، می تواند واحد اندازه گیری باشد؟ آقایان که از ترس خدا برای جا به جا شدن پول مردم دقت می کنند که حق و ناحق نشود، چگونه با امضای این پول اجازه داده اند حق و ناحق صورت گیرد و همه چیز مجهول گردد؟
ده) تجارت و خرید و فروش بانک: بانک حق تجارت و ریسک کردن با اموال مردم را که در امانت اوست، ندارد؛ زیرا با این کار امانت مردم در مظان ضرر و زیان قرار می گیرد و هر جا احتمال سود بیشتر باشد، همان جا احتمال ضرر بیشتر است. بانک فقط با سود تضمین شده و منهای احتمال ضرر می تواند معامله و مشارکت کند و سود خود را مطالبه نماید و در این حال برایش فرق نمی کند که طرف ورشکسته یا پول دار شده باشد.
این حالت جز با کار کردن پول محقق نمی شود. زیرا اگر پول بخواهد صدق پول کار کردن پیدا نکند، باید به کالا تبدیل شود و وقتی به کالا تبدیل شد، در مظان ضرر و زیان قرار می گیرد و این کاری است که بانک ها نمی توانند انجام دهند. اسلام اصالت را به انسان می دهد و سود بی زیان به معنی اصالت سرمایه و نه انسان است و این با اسلام هماهنگ نیست.
پینوشت:
[۱] کتاب اقتصاد پول و بانکداری؛ پرویز داودی و حسین صمصامی
[۲] fiat money
[۳] سوره حدید، آیه ۲۵
[۴] سوره بقره، آیه ۲۷۹: اصل سرمایه های شما از آن شماست؛ نه ستم می کنید و نه بر شما ستم وارد می شود.
[۵] یا ظلم می کنید و یا مورد ظلم واقع می شوید.
منبع: کتاب «پول رایج جهانی و احیای پول اسلام»؛ آیت الله حائری شیرازی
انتهای پیام/ نظام مالی