به گزارش مسیر اقتصاد مردم همواره در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی نقش تعیین کننده و موثری داشته اند. یکی از مهم ترین حوزه های نقش آفرینی و تاثیرگزاری مردم در سیاست گذاری ها و مدیریت کلان کشور، انتخابات است. در انتخابات مجلس شورای اسلامی، مردم مستقیما نمایندگان خود را انتخاب نموده و به مجلس می فرستند تا نماینده افکار و تصمیم گیری های آن ها و مدافع منافع آن ها به عنوان بخشی از مردم ایران باشد.
در انتخابات مهم ترین عامل و فاکتور تعیین کننده رای مردم است. رای مردم از جهات مختلف اهمیت دارد. یکی از این جهات کمیت رای ها و میزان مشارکت است. میزان مشارکت در انتخابات با میزان مقبولیت و به نوعی مشروعیت فرد منتخب تاثیر مستقیم دارد. هرقدر مشارکت بیشتر باشد، فرد مذکور از مقبولیت بیشتری نزد مردم حوزه انتخابیه خود برخوردار است. به علاوه، میزان مشارکت در انتخابات به معنای میزان توفیق نظام در جلب نظر مردم و از طرفی میزان اقبال مردم به شرکت در ساختارهای مردم سالارانه کشور است.
طرح استانی شدن انتخابات مجلس
مدتی است طرحی تحت عنوان اصلاح قانون انتخابات مجلس در دستور کار نمایندگان قرار گرفته است. از میان بخش های مختلف این طرح، آنچه بیش از همه مورد توجه قرار گرفته، استانی شدن انتخابات است.
در انتخابات استانی منتخب باید ۱۵ درصد رأی حوزه فردی خود و بالاترین رأی را در استان داشته باشد تا به عنوان نماینده محسوب شود.
با این حال آنچه در عمل رخ خواهد داد، افزایش سهم استان از انتخابات و به حاشیه رفتن شهرستان هاست. نمایندگان در اکثر موارد به راحتی می توانند ۱۵ درصد از رای حوزه انتخابیه خود را کسب نمایند، اما آنچه تعیین کننده است بیشترین تعداد رای ها در استان است.
اصغر سلیمی سخنگوی کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها مجلس شورای اسلامی در این زمینه گفته است: بحث انتخابات استانی و شهرستانی موضوعی است که طی چند دوره مختلف مجلس بررسی و از مجلس ششم به بعد در مجلس طرح شده و تاکنون چهار بار از سوی شورای نگهبان مورد ایراد قرار گرفته و تأیید نشده است. تقریباً شش بار موضوع استانی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی به کمیسیون ارجاع و ۵۵ ماده آن تأیید شد و به شورای نگهبان رسیده است.[۱]
استانی شدن از منظر «مردم سالاری دینی»
طرح استانی شدن انتخابات را از جنبه های مختلفی می توان مورد نقد و بررسی قرار داد. یکی از جنبه ها مساله نقش مردم و مردم سالاری، به عنوان فلسفه اصلی هر انتخاباتی از جمله انتخابات مجلس، است. به عقیده کارشناسان، انتخابات استانی از چند جنبه می تواند به مردم سالاری دینی در کشور خدشه وارد کند که از این میان می توان به کاهش دسترسی مردم به نماینده خود، کاهش مشارکت در انتخابات، عدم شناخت کافی مردم برای انتخاب آگاهانه، افزایش تنش های قومی و مذهبی و غیره اشاره نمود.
در مجموع، استانی شدن انتخابات را می توان با نگاهی جامع از ابعاد مختلفی بررسی کرده و با تفکیک جنبه های مثبت و منفی و مقایسه آن ها، به نتیجه ای جامع در مورد این طرح دست یافت.
مزایای استانی شدن انتخابات
طرح مذکور از چند جهت قابل دفاع است:
۱ – پرداختن نمایندگان به امور ملی به جای امور جزئی و محلی
نمایندگان در حوزه های انتخابیه خود به دلایل مختلف مجبور اند بخش قابل توجهی از اوقات خود را برای رسیدگی به امور حوزه انتخابیه اعم از ارتباط با مردم، حل مشکلات شهری و … صرف نمایند. این امر می تواند نماینده را از پرداختن به امور ملی بازدارد.
۲ – تقویت فرهنگ تحزّب
از آن جایی که تامین هزینه ها و امکانات لازم برای تبلیغات در سطح یک استان برای نماینده مستقل بسیار دشوار یا غیر ممکن است، نمایندگان مجبور خواهندشد تا با تجمیع نظرات با چند تن از نمایندگان دیگر از ظرفیت احزاب استفاده نمایند و به این شکل تحزب بیش از پیش رونق خواهدیافت.
۳ – ارتقاء سطح کیفی مجلس با انتخاب نمایندگان شاخص تر و صالح تر
با اتکای نمایندگان به لیست ها و گسترش حوزه های انتخابیه جابجایی افراد جهت رای دادن به یک نامزد در حوزه انتخابیه تاثیر چندانی نخواهد داشت. به علاوه کارهای غیر اخلاقی نظیر شام دادن نیز در نتیجه انتخابات چندان موثر نخواهدبود.
معایب استانی شدن انتخابات
در کنار مزایایی که موافقان را به دفاع از این طرح واداشته، معایبی نیز وجود دارد که مخالفان را نگران کرده است. از جمله معایب این طرح می توان به موارد زیر اشاره نمود:
۱ – کاهش مشارکت مردم در انتخابات مجلس با «استانی شدن»
حضور مردم در تحولات اجتماعی مختلف و متعدد مانند جنگ، سیل، زلزله، خدماترسانی و غیره بسیار ارزشمند است. کاهش مشارکت مردم مغایر بند هشتم از اصل سوم قانون اساسی است؛ در اصل سوم مشاركت عامه مردم در تعيين سرنوشت سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي خويش جزو وظایف جمهوری اسلامی شمرده می شود.
۲ – کاهش دسترسی مردم به نماینده خود
مردم برای حل مشکلاتشان همواره به نمایندگان شهر خود مراجعه کرده و مشکلات را با ایشان در میان می گذارند. از آن جا که به علت نبودن برخی ساختارها، امروزه دسترسی مردم به بسیاری از مسئولین میسر نبوده یا بسیار سخت است، دسترسی مردم به نمایندگان مجلس به عنوان تنها حلقه واصل بین آن ها و حاکمیت ارزش مضاعفی خواهد داشت. در پی استانی شدن انتخابات حوزه های انتخابیه بسیار بزرگتر شده و به تبع آن دسترسی مردم به نمایندگان کمتر و محدود تر خواهدشد.
۳ – کاهش توجه به روستاها و شهرهای کوچک
نماینده منتخب حوزه انتخابیه کوچک به طور طبیعی توجه خود را معطوف به حوزه انتخابیه مربوطه خواهدنمود چرا که در آینده نیز به رای مردم حوزه خود نیازمند است؛ در حالی که نمایندگان منتخب استان، نسبت به حوزه های انتخابیه کوچک توجه چندانی نخواهند داشت.
با اجرای این طرح صدای مردم مناطق محروم و دور افتاده به گوش کسی نخواهد رسید چرا که اولا تاثیر این مردم در انتخابات کاهش یافته و ثانیا نمایندگان تقیدی به حوزه های انتخابیه کوچک نداشته و نهایتا در رقابت میان روستاها و شهرهای کوچک با مراکز استان و شهرهای بزرگ، حق مستضعفین و حاشیه نشینان تضییع خواهدشد.
۴ – کاهش قدرت تحلیل و انتخاب درست مردم
با گسترش حوزه انتخابیه، قدرت تحلیل و شناخت و انتخاب مردم کاهش یافته و نقش تبلیغات در انتخاب نمایندگان پررنگ تر خواهد شد.
۵ – پررنگ شدن دعواهای قومیتی و مذهبی
با افزایش وسعت حوزه های انتخابیه، این حوزه ها ممکن است شامل اقلیت های مذهبی، قومیت های مختلف و مردمی با فرهنگ های گوناگون باشند که رقابت میان این افراد برای تصاحب کرسی نمایندگی، می تواند دعواهای مخربی را به وجود آورد.
۶ – کاهش امکان انتخاب نخبگان نوظهور
ممکن است افراد متعهد، نخبه و کارشناسی وجود داشته و قصد ورود به مجلس را داشته باشند، با وجود چنین ساختاری، نمایندگان نوظهور به علت ناشناخته بودن و عدم حضور در لیست ها، توفیق چندانی نخواهند داشت.
باید به دنبال راهکار جایگزین بود
با در نظر گرفتن مجموعه نظرات در باب استانی شدن انتخابات مجلس، می توان گفت این اقدام گرچه مسلما مزایایی را هم خواهد داشت، اما مردم سالاری دینی را در کشور زیر سوال برده و به نظر نمی رسد مجموعه فواید این طرح به قدری باشد که بتوان به پشتوانه آن ها از ایرادات اساسی مربوط به آن چشم پوشید.
به علاوه برای دست یافتن به برخی فواید این طرح نیز می توان راهکارهای عملی تر، کارآمد تر و فاقد آسیبهای فوق را در دستور کار قرار داد؛ به عنوان مثال برای هدایت افکار و اقدامات نمایندگان به سمت مسائل کلان کشوری، کافیست ساختاری واقعی و کارآمد برای ارتباط مردم با بدنه حاکمیت ایجاد نمود تا مردم غیر از نمایندگان، مرجع دیگری برای حل مشکلات داشته و فشار کنونی نیز متوجه نمایندگان نباشد.
پینوشت:
[۱] خبرگزاری ایسنا، کد مطلب: ۹۸۰۲۰۷۰۳۲۵۰
انتهای پیام/ فرهنگ و گفتمان