مسیر اقتصاد/ دولتها همواره به دنبال حمایت از اقشار کمتوان اقتصادی در جامعه بودهاند. از سوی دیگر، حفظ و تخصیص بهینه منابع ملی، وظیفه سنگین دیگری است که مدیریت صحیح دولت و نهادهای مسئول را میطلبد.
اعطای یارانه آشکار و پنهان، یکی از اصلیترین سیاستهای حمایتی طی سالهای گذشته در ایران بوده است. از اهداف این شیوه میتوان حمایت از اقشار آسیبپذیر، گسترش عدالت اجتماعی و حمایت از تولید را نام برد.
بر اساس پژوهشی تحت عنوان «تخمین ابعاد کمی یارانههای آشکار و پنهان در نظام یارانهای ایران»[۱] مجموع یارانه آشکار و پنهان در سال ۱۳۹۸ برابر با ۸۹۰ هزار میلیارد تومان برآورد شده است. این رقم معادل ۱۰.۹ میلیون تومان یارانه اعطایی به ازای هر فرد در طول سال و تقریباً ۲.۲ برابر بودجه سالانه کشور است.
یارانه پنهان دارای بیشترین سهم در حمایتهای یارانهای دولت
در این پژوهش به انواع یارانهای که دولت برای پوشش معیشت و تولید به کار برده، اشاره شده و بیان گردیده است که بزرگترین نوع اعطای یارانه در کشور، یارانه پنهان است. این بخش از یارانهها در واقع عدمالنفع دولت، به دلیل فروش کالاهای تولیدی در داخل کشور با قیمت پایینتر از قیمت قابل فروش در خارج از کشور، است. البته لازم است در شیوه این محاسبه و ابعاد آن واکاوی بیشتری شود؛ چون بعضی کالاها به راحتی و در آنِ واحد، در خارج کشور قابل فروش نیست و تعیین قیمت برای آنها بر این اساس، محل اشکال است.
با این وجود، می توان گفت که با اصلاح این شیوه پرداخت یارانه، بخشی از این منابع در اختیار دولت قرار میگیرد و دولت میتواند درباره نحوه بازتوزیع آن تصمیمگیری کند. در نتیجه به پایداری بودجه دولت و قطع یارانه از محلهای ناپایدارکننده سیاست مالی میانجامد. البته ذکر این نکته ضروری است که باید اثر حذف این یارانهها بر اقتصاد خانوار را نیز سنجید و نمیتوان این مسئله را بدون بعد بررسی کرد. به عنوان نمونه، در بعضی موارد از جمله حذف یارانه برق مشترکین پرمصرف برق، تبعات اجتماعی وجود ندارد؛ اما کالایی مثل بنزین را نمی توان اینگونه تحلیل کرد.
بر اساس گزارش ارائه شده، مجموع یارانههای پنهان بر مبنای ارز ۸۰۰۰ تومان و نرخ ارز کالای اساسی ۴۲۰۰ تومان، بالغ بر ۶۴۹ هزار میلیارد تومان پیشبینی میشود. میزان یارانه پنهان که به کالاهای اساسی، دارو، فراوردههای نفتی، گاز و برق مربوط میشود، در جدول زیر نشان داده شده است. یارانه پنهان کالای اساسی و دارو بر مبنای ارز ۸۰۰۰ تومان و نرخ ارز کالای اساسی ۴۲۰۰ تومان، قیمت بنزین بر اساس فوب خلیج فارس و قیمت گاز طبیعی نسبت به قیمت صادارتی سنجیده شده است.
دهک دهم درآمدی ۲۱ میلیون تومان یارانه پنهان انرژی دریافت میکند
بر اساس این گزارش، یارانه پنهان کالای اساسی، دارو، بنزین، گاز طبیعی و برق مستقیما به خانوار اصابت میکنند که به آن یارانه پنهان مستقیم اطلاق میشود؛ سایر یارانههای پنهان مانند نفت سفید، نفت گاز، نفت کوره، گاز مایع و سوخت هوایی و سوخت جت که بیشتر از طریق بنگاهها مصرف میشوند، یارانه پنهان غیر مستقیم نامیده میشوند.
در این گزارش میزان بهرهمندی هر دهک درآمدی از یارانه پنهان بنزین، برق، گاز، دارو و کالای اساسی بر اساس شاخصهای واسطهای محاسبه و آورده شده و به نظر میرسد در محاسبه یارانه پنهان برق، سوخت نیروگاه لحاظ نشده است.
مطابق جدول زیر متوسط یارانه پنهان مستقیم به ازای هر خانوار ایرانی (فارغ از دهکهای درآمدی) معادل ۱۰ میلیون تومان در سال و مجموع یارانه پنهان مستقیم خانوار مستتر در حامل انرژی بنزین، برق، گاز، دارو و کالای اساسی معادل ۲۵۰ هزار میلیارد تومان است.
توزیع یارانه پنهان در دهکها نشان میدهد متوسط دریافتی یارانه پنهان دهک دهم بیشتر از ۷ برابر متوسط دریافتی دهک اول است. مطابق جدول ۲ هر خانوار دهک دهم سالانه به طور متوسط از ۲۱ میلیون تومان یارانه پنهان مستقیم خانوار بهرهمند میشود در حالیکه هر خانوار دهک اول فقط به میزان ۳ میلیون تومان از این یارانه بهرهمند میشود.
این اعداد گواه توزیع ناعادلانه یارانه پنهان از جمله یارانه انرژی، کالای اساسی و دارو است که میتوان به آسانی و به کمک یک نظام بازتوزیع کارآمد و عادلانه مکانیزمهایی طراحی کرد که دهکهای پایین از این یارانه بیشتر بهرهمند شوند.
دهکهای بالا ۲۳ برابر دهکهای پایین یارانه پنهان انرژی دریافت میکنند
در این پژوهش میزان بهرهمندی دهکهای معیشتی از یارانه پنهان مستقیم با معیار ضریب اصابت مقایسه شده است. ضریب اصابت به معنای درصد بهرهمندی هر دهک از مجموع یارانه برآوردی هر شاخص است.
بر اساس این گزارش ضریب اصابت یارانه پنهان گاز، برق و بنزین نشان میدهد میزان بهرهمندی دهکهای بالای درآمدی ۲۳ برابر دهکهای پایین است.
مطالبق شکل زیر ضریب اصابت برق برای دهک دهم ۱۸ درصد و برای دهک اول برابر با ۵ درصد است. در نتیجه میتوان گفت اهداف حمایتی دولت جهت اقشار آسیبپذیر تحقق نیافته، زیرا آنگونه که مشاهده میشود، بیشترین سهم از یارانه انرژی نصیب افراد با درآمدهای بالا شده است.
عدم دستیابی به اهداف حمایتی با نظام یارانهای فعلی
در این پژوهش تصریح شده است که نتیجه نظام فعلی توزیع یارانه به کمک شاخصهای رفاهی قابل سنجش است. براین اساس به نظر میرسد سازوکار توزیع یارانهها که باید منجر به بهبود این شاخصها شود، کارایی مناسبی ندارد و اصابت آن به اقشار هدف اندک است به طوری که منابعی که با هزینه فراوان و در بعضی موارد به بهای ایجاد ناپایداری در نهادهای مالی کشور تامین میشوند، در نهایت اثر متناسبی بر افزایش رفاه اقشار آسیبپذیر که عموما هدف طرح هستند، ندارند.
سازوکارهای فعلی تخصیص یارانه سبب شده یارانه لزوماً به اقشار هدف طرح یعنی تولیدکنندگان و مصرفکنندگان نهایی نرسد و بخشی از آن در اختیار گروههای دیگر زنجیره توزیع قرار بگیرد و یا در طول زنجیره به هدر برود. بنابراین در این شرایط به رغم تلاشهای دولت برای دستیابی به عدالت اجتماعی و فراهم آوردن فرصتهای برابر برای همه اقشار جامعه، ضریب اصابت کاهش و اختلاف طبقاتی و نابرابری افزایش مییابد.
در این پژوهش برای اصلاح نظام یارانهای و بازتوزیع آن، راهکارهایی از جمله تغییر در نحوه پرداخت یارانه، حذف یارانه اعطایی از منابع ناپایدار و بهبود فرآیند استحقاقسنجی، پیشنهاد شده است.
پینوشت:
[۱] پژوهش «تخمین ابعاد کمی یارانههای آشکار و پنهان در نظام یارانهای ایران»
انتهای پیام/ نفت و انرژی