مسیر اقتصاد/ اقتصاد کشور در سالهای اخیر، از طریق نظام پولی و بانکی با اخلالهای فراوانی مواجه شده است. اهمیت نظام پولی و بانکی کشور به حدی است که متغیرهای کلان همچون تولید، بیکاری، نقدینگی، ارز و دیگر متغیرهای مهم اقتصادی را تحتالشعاع خود قرار داده است؛ تا جایی که اکثر سیاستهای مالی دولت و حتی بنگاههای خصوصی نیز، وابسته به نظام بانکی است و نحوه سیاستگذاری پولی و عملکرد نظام بانکی، آنها را تحت تأثیر قرار می دهد.
در حال حاضر کشور در حوزه تولید، با رکود مواجه است؛ یکی از مهمترین عواملِ رکود تولید را با مسئله کمبود سرمایه توجیه میکنند. همچنین در حوزه کارآفرینی و شرکتهای دانشبنیان که در تکاپوی کمک به تولید هستند و میتوانند ارزشافزودهی فراوانی به کشور بیفزایند، مهمترین عامل محدودکننده سرمایه و تأمین مالی عنوان می شود.
در حوزه سیاستهای مالی دولت نیز، مخصوصاً در بودجه عمرانی، آنچه دولت را با چالش مواجه کرده است و باعث شده است که بودجه عمرانی، رشد زیادی را نداشته باشد، باز هم عدم وجود سرمایه کافی و تأمین مالی است.
خلق و هدایت اعتبار مهمترین اقدام کشورهای توسعه یافته
در کشورهای مختلف، مخصوصاً کشورهایی که جدیداً به جمع کشورهای توسعهیافته پیوستهاند، از جمله چین، کرهجنوبی، ژاپن و …، میتوان گفت یکی از مهمترین اقداماتی که در دستور کار قرار گرفته، خلق و هدایت اعتبار برای تولید و بخشهای مولد بوده است که موتور محرک رشد اقتصادی این کشورها محسوب میشود.
بنابراین یکی از مسائلی که لازم و ضروری است در کشور مورد بررسی قرار بگیرد، مسئله خلق پول است که در نظام بانکداری مدرن، شکلی متفاوت یافته است؛ بهطوریکه برای تسهیلات و وامدهی، نیازی به نقش واسطهگری بانک نیست. بدین معنا که الزاماً نیازی نیست که حتماً بانکها در شعب و نزد خود پولی داشته باشند تا بخواهند آن را وام بدهند. بلکه میتوانند بدون هیچ پشتوانهای، از هیچ پول خلق کنند و وام بدهند.
نظریه پولی تولید مبنای هدایت اعتبار
یکی از نظریات موجود در این زمینه، نظریه پولی تولید است که در تکاپو است تا نشان دهد چگونه می توان از محل خلق پول، فرصت هایی برای رشد اقتصادی، تولید، حل معضل بیکاری و دیگر متغیرهای اقتصادی ایجاد نمود.
نظریه پولی تولید رويكردي نوين در تبیین جایگاه و اهمیت نظام پولی در ارتباط با بخش واقعي اقتصاد است. اين نظريه مبتنی بر این ایده است که «چرخۀ تولید دارای ماهیتی پولی است»؛ این چرخه با پول بهمثابه سرمایۀ نقدی اولیه برای اکتساب نهادهها شروع شده و با پول بهعنوان عایدیهای حاصل از فروش پایان مییابد. اعتبار بانکی برای بنگاهها حکم ظرف و زمینهای دارد که آنها را قادر به اکتساب و کنترل عوامل تولید میکند.
پول مقدم بر تولید است
مطابق با این نظریه، وقتی در دسترسی بخشهای مولد ثروت به اعتبارات بانکی اختلال ایجاد میشود، ظرفیتها و نهادههای تولید و حتی فناوری موجود، عاطل مانده یا مصروف فعالیتهایی خواهد شد که فاقد اولویت است. لذا «پول مقدم بر تولید» است و چنانچه در دسترس کارآفرینان توانمند و مجهز به دانش فنی قرار گیرد، قادر است آنها را موفق به اکتساب، جمعآوری و هماهنگسازی عوامل متکثر و بیکار تولید کند.
این تبیین از جایگاه پول، با مشخصۀ برجستۀ مدلسازی مفهومی «پول در تولید» یا «پول بهمثابه نهاد تولید» حلقۀ مفقوده در جریان متعارف را یافته و توضیح میدهد که چرا پول و تأمین مالی به این اندازه برای کسبوکارها حائز اهمیت است.
خلق و هدایت پول به سمت تولید باعث ثروت آفرینی می شود
دلالت بسیار مهم نظریۀ پولی تولید این است: اگر پول جدید (خلق پول) بهسوی بخشهای دارای نیازِ اجابت نشده و نهادههای بلااستفاده و عاملیتهای توانمند و برخوردار از دانش فنی سوق داده شود، قادر به بهکاراندازی عوامل تولید و خلق ثروت و درنتیجه بهجاگذاری تأثیرات ماندگار بر بخش حقیقی است.
شناخت اين رويكرد و نسبت آن با خلق پول، چشمانداز جديدي در ارتباط با اصلاح نظام بانكی فراهم خواهد كرد و كمك خواهد كرد پول و نظام بانكي در خدمت توليد و بخش واقعي اقتصاد قرار گيرد؛ در یادداشت های بعدی، به تبیین، معرفی و دلالت های سیاستی این نظریه پرداخته خواهد شد.
انتهای پیام/ نظام مالی