۲۷ مرداد ۱۴۰۴

مسیر اقتصاد؛ رسانه تصمیم‌سازان اقتصاد ایران

شناسه: ۲۱۰۴۰۷ ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۴:۵۰ دسته: پول و بانک
۰

با توجه به تنش‌های سیاسی کنونی، نقش بانک‌های مرکزی نیز دچار تغییر شده است و این نهادها از تنظیم‌کننده صرف عرضه پول به نگهبانان حیاتی اقتصاد کشورها تبدیل شده‌اند. برای نمونه، افزایش عدم قطعیت ژئوپلیتیکی باعث شده است ۷۳ درصد از بانک‌های مرکزی، ریسک‌های جنگ تجاری و تعرفه‌ها را در استراتژی‌های سبد سرمایه‌گذاری خود بگنجانند. همچنین، ۴۰ درصد از بانک‌های مرکزی قصد دارند در طول دهه آینده دارایی‌های طلا و سرمایه‌گذاری‌ در اوراق قرضه دولتی را افزایش دهند.

به گزارش مسیر اقتصاد در دنیای کنونی که درگیری‌های ژئوپلیتیکی، نیازهای بهداشتی، تحولات زیست‌محیطی و اختلالات سریع فناوری تشدید شده است، چالش‌های اقتصادی نیز دیگر از چرخه‌های قابل پیش‌بینی گذشته پیروی نمی‌کنند. در مقابل، اقتصاد جهانی در شبکه‌ای از بحران‌های پیچیده و همپوشانی گرفتار شده است که بانک‌های مرکزی را ناگزیر به بازنگری در نقش‌های خود، تطبیق ابزارهای خود و فراتر رفتن از دستورالعمل‌های سنتی می‌کند. همه‌گیری کووید-۱۹ نقطه عطفی بود که مقامات پولی را به سمت اقدامات بی‌سابقه‌ای مانند تسهیل کمی و تزریق گسترده نقدینگی سوق داد. اما این اقدامات با چالش‌های جدیدی مانند افزایش تورم ناشی از اختلال در زنجیره تأمین، جنگ روسیه و اوکراین، تشدید درگیری‌ها در خاورمیانه و حمایت‌گرایی تجاری تحت دولت ترامپ مواجه شد. در نتیجه، بانک‌های مرکزی اکنون در محیطی پرخطر فعالیت می‌کنند که وظایف آن‌ها بسیار فراتر از ثبات قیمت‌ها است.

نقش رو به گسترش بانک‌های مرکزی

اقتصادهای مدرن برای حفظ ثبات پولی و مالی شدیدا به بانک‌های مرکزی متکی هستند. به طور سنتی، وظیفه اصلی آن‌ها کنترل عرضه پول و تنظیم نرخ بهره برای مطابقت با چرخه اقتصادی بوده است؛ یعنی تحریک رشد در دوران رکود و تشدید سیاست‌ها برای مهار تورم در دوران رونق. میلتون فریدمن، اقتصاددان، جمله معروفی دارد که می‌گوید: «تورم همیشه و همه جا یک پدیده پولی است» و این جمله نقش محوری بانک مرکزی را در حفظ ثبات قیمت‌ها آشکار می‌کند. در طول دهه‌های اخیر، بسیاری از اقتصادهای پیشرفته، هدف‌گذاری تورمی را اتخاذ و اهداف ی را تعیین کرده‌اند. بازارهای نوظهور نیز به تدریج در همین جهت حرکت می‌کنند تا اعتبار و شفافیت خود را افزایش دهند.

با این حال، دامنه فعالیت بانک‌های مرکزی گسترش یافته است. امروزه، این نهادها باید ثبات مالی کلان را نیز تضمین، رشد اقتصادی را تقویت و از اشتغال حمایت کنند. این تغییر، بحث‌هایی را در مورد تسلط سیاست پولی برانگیخته است که باور دارد بانک‌های مرکزی باید مستقل از نفوذ سیاسی عمل کنند، حتی زمانی که تصمیماتی مانند افزایش نرخ بهره از نظر سیاسی نامحبوب هستند. طبق مطالعه‌ای که صندوق بین‌المللی پول از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۲۱ روی ده‌ها بانک مرکزی انجام داده، بانک‌هایی که از استقلال بالاتری برخوردار بودند، در مهار انتظارات تورمی نیز عملکرد موفق‌تری داشتند. اما استقلال مطلق نیست؛ فشارهای سیاسی، مانند درخواست‌های ترامپ، رییس جمهور ایالات متحده، برای کاهش شدید نرخ بهره و تهدید به برکناری جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، نگرانی‌هایی را در مورد کاهش این استقلال ایجاد کرده است.

چالش‌های بانک مرکزی در یک محیط جهانی بی‌ثبات

بانک‌های مرکزی اکنون در یکی از غیرقابل پیش‌بینی‌ترین چشم‌اندازهای اقتصادی تاریخ فعالیت می‌کنند. چالش‌های کلیدی آن‌ها عبارتند از:

۱. تغییر ماهیت شوک‌های اقتصادی: شوک‌های اقتصادی دیگر محدود به نوسانات تقاضا نیستند. اکنون آن‌ها از منابع متعددی مانند اختلالات زنجیره تأمین، جنگ‌ها، محدودیت‌های تجاری، رویدادهای اقلیمی و تحولات فناوری ناشی می‌شوند. در اوایل سال ۲۰۲۵، خوش‌بینی برای بهبود اقتصاد جهانی به سرعت از بین رفت، زیرا تنش‌های ژئوپلیتیکی به ویژه درگیری روسیه و اوکراین و جنگ‌های خاورمیانه، باعث افزایش ناگهانی قیمت کالاها و بی‌ثباتی بازار شد.

۲. افزایش بدهی جهانی: این بیماری همه‌گیر مرز بین سیاست‌های مالی و پولی را محو کرد. دولت‌ها برای مقابله با فروپاشی اقتصادی، هزینه‌های هنگفتی را به کار گرفتند و سطح بدهی‌های عمومی و خصوصی جهانی را به شدت افزایش دادند. اگرچه افزایش نرخ بهره به کنترل تورم کمک می‌کند، اما بار بدهی به ویژه در کشورها بدهکار را نیز افزایش می‌دهد. صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی می‌کند که بدهی عمومی جهانی تا سال ۲۰۳۰ از ۱۰۰ درصد تولید ناخالص داخلی فراتر رود که ۱۰ درصد بیشتر از سطوح قبل از همه‌گیری است.

۳. دخالت سیاسی و تهدید استقلال: رهبران سیاسی به طور فزاینده‌ای برای دستاوردهای اقتصادی کوتاه‌مدت به بانک‌های مرکزی فشار می‌آورند و ثبات بلندمدت را تضعیف می‌کنند. مداخلات مستقیم مانند تلاش‌های ترامپ برای تغییر سیاست‌های فدرال رزرو اعتماد بازار را متزلزل کرده و انتظارات تورمی را تضعیف می‌کند.

۴. از بین رفتن اعتماد به سیستم پولی تحت سلطه دلار: سیاست‌های حمایت‌گرایانه ایالات متحده، از جمله تعرفه‌های گمرکی بر شرکای تجاری اصلی، حرکت به سمت سیستم‌های پرداخت جایگزین را تسریع کرده است. بلوک بریکس در حال بررسی پلتفرم‌های تسویه حساب فرامرزی مانند «بریکس پی و» و ترویج تجارت با ارزهای محلی برای کاهش وابستگی به دلار است.

راهبردها و ابزارهایی برای دوران جدید سیاست پولی

برای عبور از این طوفان، بانک‌های مرکزی از ابزارهای سنتی و غیرمتعارف استفاده می‌کنند:

۱. تسهیل کمی در مواقع بحران: وقتی کاهش نرخ‌های بهره متعارف کافی نباشد، بانک‌های مرکزی از طریق خرید دارایی در مقیاس بزرگ، نقدینگی تزریق می‌کنند. اگرچه تسهیل کمی می‌تواند تورم را تشدید کند، اما مانند دوره کووید-۱۹ همچنان یک ابزار اضطراری حیاتی است.

۲. تثبیت نرخ ارز: با افزایش فرار سرمایه و نوسانات ارزی، بانک‌های مرکزی به طور فعال در بازارهای ارز خارجی مداخله می‌کنند. طبق گزارش روندهای بانکداری مرکزی HSBC، نزدیک به ۵۰ درصد از بانک‌های مورد بررسی سال گذشته در بازارهای ارز خارجی مداخله کرده‌اند که در این رقم برای خارج از منطقه یورو بیش از ۶۰ درصد بود.

۳. تنوع‌بخشی به ذخایر: طلا دوباره به عنوان یک دارایی امن ترجیحی ظهور کرده است. نظرسنجی OMFIF در سال ۲۰۲۵ نشان داد که ۴۰ درصد از بانک‌های مرکزی قصد دارند در طول دهه آینده دارایی‌های طلا را افزایش دهند، در کنار آن سرمایه‌گذاری‌های گزینشی در اوراق قرضه دولتی از اقتصادهای پایدار مانند آلمان و بریتانیا انجام دهند.

۴. مدیریت ریسک پیشگیرانه: افزایش‌عدم قطعیت ژئوپلیتیکی باعث شده است که ۷۳ درصد از بانک‌های مرکزی، ریسک‌های جنگ تجاری و تعرفه‌ها را در استراتژی‌های سبد سرمایه‌گذاری خود بگنجانند. این رقم در سال ۲۰۲۴، تقریبا ۶۷ درصد بود.

۵. هدایت آینده: بانک‌های مرکزی با معرفی اهداف سیاست‌های آینده، می‌توانند انتظارات بازار را شکل داده وعدم قطعیت را کاهش دهند. بانک مرکزی اروپا از سال ۲۰۱۴ از هدایت آتی، همراه با خرید دارایی‌ها و نرخ‌های منفی، برای حفظ تورم نزدیک به ۲ درصد استفاده کرده است.

۶. ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDC): با توجه به اینکه ارزهای دیجیتال، امور مالی سنتی را به چالش می‌کشند، CBDCها در حال شتاب گرفتن هستند. BIS گزارش می‌دهد که ۹۴ درصد از بانک‌های مرکزی مورد بررسی در حال ارزیابی CBDCها هستند و انتظار می‌رود ۱۵ مورد تا سال ۲۰۳۰ راه‌اندازی شوند. پروژه‌هایی مانند «یورو دیجیتال» اروپا و «پوند دیجیتال» بریتانیا در حال پیشرفت هستند. همچنین، ۷۶ درصد از بانک‌های مرکزی عربی در حال مطالعه طرح‌های مشابه هستند.

افزایش نقش راهبردی بانک‌های مرکزی

در عصری که بحران‌ها با هم همپوشانی دارند و به سرعت تکامل می‌یابند، بانک‌های مرکزی از تنظیم‌کننده صرف عرضه پول به نگهبانان حیاتی اقتصاد جهانی تبدیل شده‌اند. ماموریت آن‌ها اکنون مدیریت ریسک‌های ژئوپلیتیکی، پرداختن به چالش‌های اقلیمی و هدایت اختلالات فناوری را در بر می‌گیرد. مسیر پیش رو، مستلزم نهادهایی انعطاف‌پذیرتر، نوآورتر، شفاف‌تر و مقاوم‌تر است که استقلال آن را با پاسخگویی متعادل کنند. اگرچه مسیر پیش رو پیچیده است، اما تاریخ اخیر نشان می‌دهد که بانک‌های مرکزی می‌توانند خود را وفق دهند، نوآوری کرده و قاطعانه عمل کنند تا اقتصاد جهانی را از شوک‌های سیستماتیک محافظت کنند. بنابراین، در این عصر آشفته کنونی، نقش آن‌ها نه تنها حیاتی، بلکه ضروری است.

منبع: وردپالیسی هاب

انتهای پیام/ پول و بانک



جهت احترام به مخاطبان فرهیخته، نظرات بدون بازبینی منتشر می شود. لطفا نظرات خود را جهت تعميق و گسترش بحث ارائه نمایید. نظرات حاوی توهين، افترا و تهمت به ديگران پاک می شود.