مسیر اقتصاد/ یکی از مسائلی که بهطور مستقیم بر کیفیت سیاستگذاری و اثربخشی تنظیم بازار در زنجیره پتروشیمی تأثیرگذار است و در طبقهبندی چالشهای سمت تقاضای محصولات پتروشیمی قرار میگیرد، خلأ آماری از میزان تولید و ظرفیت فعال و واقعی صنایع پاییندستی پتروشیمی در کشور است. نبود دادههای جامع و مستند در این زمینه، موجب شده است که نهتنها امکان تحلیل دقیق شرایط موجود از میان برود، بلکه اقدامات اصلاحی نیز با تأخیر و خطای بالا انجام شود.
تأثیر رشد معاملات محصولات پتروشیمی بر توسعه صنایع پاییندستی
همانطور که در نمودار زیر نشان داده شده است، طی سالهای اخیر میزان معاملات محصولات پتروشیمی در بورس کالا و انرژی روندی افزایشی داشته است.
این افزایش از نگاه آماری ممکن است نشانهای از رشد بازار و ارتقای بهرهبرداری از ظرفیتها تلقی شود، اما در واقع نمیتوان تنها بر اساس رشد معاملات، توسعه کمی و کیفی صنایع پاییندستی را نتیجه گرفت. نبود اطلاعات دقیق از میزان تولید واقعی در این بخش، امکان قضاوت صحیح درباره اثرگذاری رشد فروش محصولات را سلب کرده است.
بهطور کلی رشد میزان فروش در بورس میتواند ناشی از عوامل مختلفی از جمله افزایش ظرفیت تولید در مجتمعهای بالادستی، توسعه شبکههای لجستیک، سیاستهای تسهیلکننده دولت در زمینه عرضه و همچنین گسترش تقاضای صنایع پاییندستی باشد. با این حال، یکی از چالشهای کلیدی در تحلیل این رشد، نبود اطلاعات تفصیلی از عملکرد حلقه نهایی زنجیره تأمین است.
خلأ آماری، فرایند تنظیمگری را دچار مشکل میکند
به دلیل کمبود و نقص آمار مستند، نمیتوان با اطمینان مشخص کرد که آیا رشد معاملات در بورس کالا و انرژی به توسعه پایدار و واقعی صنایع پاییندستی انجامیده است یا صرفاً به افزایش حجم مبادلات و جابهجایی مواد اولیه محدود شده است. این ابهام، فرایند تصمیمگیری در حوزه سیاستگذاری صنعتی را با چالش مواجه کرده و تحلیل اثربخشی سیاستهای اقتصادی و صنعتی را دشوار کرده است. علاوه بر این، نبود اطلاعات دقیق موجب شده است ارزیابی از موفقیت یا ناکامی سیاستها به جای اتکا به شاخصهای واقعی، بر مبنای شواهد محدود و غیرمستند صورت گیرد.
نبود دادههای شفاف و مستمر از وضعیت تولید، مصرف مواد اولیه و سطح بهرهبرداری از ظرفیت واحدهای پاییندستی، نهتنها بر ارزیابی عملکرد این بخش تأثیرگذار است، بلکه فرایند تنظیمگری عرضه محصولات پتروشیمیایی توسط شرکت ملی صنایع پتروشیمی را نیز با مشکلات جدی روبهرو میکند. این شرکت برای ایفای نقش خود در تنظیم عرضه و تقاضای محصولات پتروشیمی، نیازمند اطلاعات کافی از وضعیت بازار نهایی است؛ بدون در اختیار داشتن اطلاعات دقیق از نیاز صنایع پاییندستی، تنظیم میزان عرضه محصولات پتروشیمیایی بهگونهای که هم پاسخگوی تقاضای داخلی باشد و هم از انباشت یا کمبود غیرضروری جلوگیری کند، دشوار خواهد بود.
نقش پررنگ وزارت صمت در پایش آماری صنایع پاییندستی
از سوی دیگر، عدم دسترسی به دادههای بهروز و قابل اتکا، برنامهریزی تولید مجتمعهای پتروشیمی را نیز با چالش مواجه میسازد. مجتمعهای پتروشیمی برای تصمیمگیری در خصوص میزان تولید، توسعه خطوط جدید، تغییر ترکیب محصولات و تنظیم راهبردهای فروش، نیازمند اطلاعات دقیق از مصرف محصولات در صنایع پاییندستی هستند. فقدان این اطلاعات میتواند موجب ناهماهنگی میان تولیدکنندگان مواد اولیه و مصرفکنندگان نهایی شده و در نهایت منجر به عدم تعادل در بازار، کاهش بهرهوری و افزایش هزینههای تولید شود.
در این موضوع، بررسی نقش دستگاهها و نهادهای مسئول در ارائه آمار از فعالیت صنایع پاییندستی حائز اهمیت است. وزارت صنعت، معدن و تجارت بهعنوان مرجع تنظیم سیاستهای صنعتی و تجاری کشور، مسئولیت اصلی رصد و پایش صنایع پاییندستی را دارد. در واقع این وزارتخانه موظف به برنامهریزی، پایش و تنظیم بازار صنایع پاییندستی و مواد اولیه است.
ضمن اینکه صدور مجوز و پروانه بهرهبرداری صنایع پاییندستی پتروشیمی در سراسر کشور در اختیار وزارت صنعت، معدن وتجارت است و سامانههای آماری نظیر بهینیاب نیز زیر نظر این وزارتخانه تعریف شده که بنا بوده است آمار ظرفیت تولید، مصرف و وضعیت فعال یا راکد بودن صنایع را ثبت و بهروز کند. با این حال این سامانه از کارکرد مورد انتظار فاصله دارد و این ناکارآمدی در زیرساخت اطلاعاتی و آماری، مسئولیت وزارت صنعت، معدن و تجارت را در رفع خلأ اطلاعاتی دوچندان کرده است.
منبع: گزارش پژوهشی اندیشکده اقتصاد مقاومتی با موضوع «آسیبشناسی سازِکار تأمین محصولات پتروشیمیایی از بورس کالا»
انتهای پیام/ انرژی