مسیر اقتصاد/ افزایش اضافه برداشت بانکی در سالهای اخیر، این موضوع را به یکی از چالشهای اصلی بانک مرکزی تبدیل کرده است. تقریباً تمامی کارشناسان حوزه پولی و بانکی بر این نکته توافق دارند که اضافهبرداشت، پدیدهای مخرب و زیانبار برای نظام بانکی و اقتصاد کشور است. از این رو، تلاشهای متعددی برای ارائه راهکارهایی جهت مقابله با این آسیب انجام شده است.
با این حال، به نظر میرسد هنوز شناخت دقیقی از سازوکار و دلایل بروز اضافهبرداشت وجود ندارد و برخی کارشناسان برداشتهای نادرستی درباره نحوه شکلگیری آن دارند. به همین دلیل، این نوشته به بررسی این موضوع میپردازد که اضافهبرداشت چیست، چگونه رخ میدهد و چه پیامدهایی دارد. پاسخ به این سوالات، زمینهساز ارائه راهبردهای مناسب برای حل این معضل در نظام بانکی خواهد بود.
تعهد بانک مرکزی به جای بانکهای دارای کسری
در هر روز کاری، بانک مرکزی برای تسهیل مبادلات ریالی، به بانکها اجازه میدهد بدون نگرانی از تامین ذخایر، تراکنشهای ریالی خود را انجام دهند. به این معنا که بانک مرکزی به اندازه لازم، ذخایر و پایه پولی در اختیار بانکها قرار میدهد تا عملیات بانکی از جمله پرداخت تسهیلات، افتتاح و انتقال سپرده، تسویه چکها و… انجام شود. اما در پایان روز، پس از تسویه حسابها، بانک مرکزی از هر بانک به اندازه «خالص کسری حساب جاری نزد بانک مرکزی»، ذخایر طلب میکند. همچنین بانک مرکزی هر ۱۴ روز یکبار سپرده قانونی هر بانک را محاسبه میکند و از بانک تسویه میخواهد.
در چنین شرایطی، اگر بانکی نتواند ذخایر موردنیاز را تامین کند، اضافهبرداشت برای آن ثبت میشود. به عنوان مثال اگر مقدار مورد نیاز برای تسویه ۵ همت باشد اما بانک تنها ۴ همت ذخایر مازاد در اختیار داشته باشد، به میزان ۱ همت برای این بانک اضافه برداشت ثبت میشود. این اضافهبرداشت، صرفاً یک ثبت حسابداری است و بانک موظف است در دورههای بعد، این کسری را جبران کرده و ذخایر لازم را به بانک مرکزی بازگرداند. در این فرآیند، بانک مرکزی بهنوعی تعهد میدهد که بانک بتواند در آینده ذخایر معادل اضافهبرداشت را تامین کند. البته این تعهد، مشمول جریمه ۳۴ درصدی سالانه برای بانک خواهد بود.
سه ویژگی منفی اضافه برداشت بانکی
برخی کارشناسان به اشتباه تصور میکنند که اضافه برداشت بانک از بانک مرکزی به معنای برداشت مقداری از پایه پولی بانک مرکزی توسط بانک است، در حالی که اضافه برداشت صرفاً یک ثبت حسابداری، اعتباری و غیرواقعی است. به عبارت دیگر، بانک هیچ چیزی از بانک مرکزی دریافت نمیکند و بانک مرکزی تنها به ازای کسری حساب جاری، اضافه برداشت را برای بانک ثبت میکند تا بانک در دورههای بعد آن را جبران کند یا بانک مرکزی از آن به عنوان شاخصی برای شناسایی بانکهای ناسالم و برنامهریزی انحلال و گزیر بانک استفاده کند.
اما اضافه برداشت علاوه بر اینکه تنها یک ثبت حسابداری و غیرواقعی است، دو مشکل دیگر نیز دارد. مشکل اول این است که این نوع رشد پایه پولی به صورت منفعلانه از سوی بانک مرکزی انجام میشود و لذا بانک مرکزی نمیتواند برای آن برنامهریزی کند. در حالی که برای سایر روشهای رشد پایه پولی، مانند خطوط اعتباری یا مانده عملیات بازار باز، بانک مرکزی قادر به برنامهریزی فعالانه است.
مشکل دوم نیز این است که اضافه برداشت به نوعی بانک بد را تشویق میکند، زیرا بانک مرکزی به عنوان جایگزین بانک، تعهد میدهد که این بانک در دورههای بعد حساب خود را تسویه کند. در این مورد نیز میتوان گفت که در سایر روشهای رشد پایه پولی، بانک مرکزی میتواند تمرکز خود را بر روی بانکهای سالم بگذارد؛ به عنوان مثال بانک مرکزی میتواند در چاچوب اعتباردهی قاعدهمند با بانک سالم تعامل کند، به گونهای که انگیزهها را مدیریت کرده و رفتارهای مثبت را در شبکه بانکی تشویق کند، نه اینکه رفتارهای منفی مانند اضافه برداشت را تسهیل کند.
بنابر دلایل ذکر شده، اضافه برداشت منجر به رشد بیکیفیت پایه پولی میشود که به هیچ عنوان برای بانک مرکزی مطلوب نیست.
انتهای پیام/ پول و بانک