به گزارش مسیر اقتصاد همانطور که در گزارش پیشین بیان شد، تورم بالا به چهار روِش بههممرتبط، برای نظامهای اقتصادی ایجاد مشکل میکند. یکی از این مشکلات این است که انتظار کاهش بیشتر ارزش پول (تورم بالا)، تمایل افراد به نگهداری پول و سایر داراییهای متصل به پول را کم میکند. این ممکن است تبعات مثبت کوتاهمدتی داشته باشد، اما در مجموع، پیامدهای بلندمدت آن منفی است و اتلاف اقتصادی عظیمی به بار میآورد. برنامهریزی، پیشبینی، چانهزنی و معاملات اضافی که در پی تورم بالا اجتنابناپذیر میشود، نیرویی را از اقتصاد میگیرد که میتوانست در جای دیگر به طور مولد استفاده شود.
رابطه معکوس تورم انتظاری بالا و کاهش تمایل به نگهداری پول
در عمل، پول یک ثروت «بسیار نقدشونده» است؛ ثروتی که صاحبان آن میتوانند به سرعت آن را با هر چیزی که برای فروش موجود است مبادله کنند. در اقتصادهای مدرن، نقدشوندهترین نوع ثروت، پول صادر شده توسط بانکهای مرکزی است و بلافاصله پس از آن، حسابهای جاری بانکهای تجاری در جایگاه نقدشوندهترین نوع ثروت قرار میگیرد.
هنگامی که تورم بالا پدیدار میشود، مردم انتظار دارند که [روند افزایش قیمتها] ادامه یابد. در نتیجه آنها انتظار خواهند داشت که قدرت خرید داراییهای پولی (متصل به پول)، افت کند. این مساله نه تنها در مورد خود پول، بلکه در مورد داراییهایی مانند سپردههای بهرهپذیر بانکی و حسابهای دریافتنی (قرض و دیون) نیز برقرار است.
هرچه انتظار فرد از تورم در طول یک بازه زمانی آتی بیشتر باشد، انتظار میرود زیان قدرت خرید ناشی از نگهداری پول بیشتر باشد. به طور کلی، هرچه بازده آتی یک دارایی کمتر باشد -خواه سهام شرکتی، اوراق قرضه، یک قطعه مبلمان عتیقه یا یک اسکناس- تمایل افراد به نگه داشتن آن دارایی کمتر خواهد بود.
بر این اساس، چشمانداز بالاتر برای تورم، مردم را هرچه بیشتر از نگهداری پول منصرف میکند. شواهد تجربی از تجربه اخیر آمریکای لاتین تا حد زیادی با این استدلال مطابقت دارد. نرخ تورم در دهه ۱۹۸۰ در آرژانتین، بولیوی، برزیل، اکوادور، مکزیک و پرو به طور چشمگیری بالاتر از اواخر دهه ۱۹۷۰ بود. برای این کشورها، نسبت پول به تولید ناخالص داخلی (GDP) در طول این سالها به شدت کاهش یافت.
پیامدهای منفی کاهش تمایل به نگهداری پول (افزایش سرعت گردش پول)
- معاملات مکرر و کاهش کارآئی اقتصاد: مردم و بنگاههایی که به دلیل تورمِ انتظاری، پول کمتری نسبت به حالت عادی نگه میدارند، ممکن است تا حدی با کارایی پایینتری عمل کنند؛ پولی که بهقول کینز برای «انگیزه معاملاتی»[۱] نگهداری میشود، خانوار و بنگاهها را قادر میسازد پرداختها را با کارآیی بیشتری انجام دهند و پولی که به تعبیر کینز برای «انگیزه احتیاطی»[۲] نگهداری میشود، آنها را قادر میسازد که بتوانند با شرایط اضطراری و فرصتهای ناگهانی مقابله کنند. به عبارت دیگر، نگهداشتن موجودی نقدی کمتر [به دلیل تورم انتظاری]، انجام معاملات را برای خانوار و بنگاهها دشوارتر و آمادگی آنها را برای شرایط اضطراری کمتر میکند. در واقع این اتفاق، هزینههای بالاتری را بر عملکرد نظام اقتصادی تحمیل میکند [چرا که مستلزم انجام معاملات بیشتری برای رفع یک نیاز ثابت است].
- جولان پول در بازارهای دارایی و غیرمولد: تفاوت اساسی بین پول و سایر داراییهای مالی ارزشگذاری شده با واحد پول این است که به طور کلی، دسته دوم داراییها میتوانند بازده پولی خود را افزایش دهند تا هرگونه کاهش مورد انتظار در قدرت خرید واحد پول را برای دارندگانشان جبران کنند. بنابراین، انتظارات تورمی آینده منجر به افزایش تمایل افراد به افزایش تقاضاهای سرمایهای در بازار دارائیها میشود. رفتار اقتصادیِ برآمده از چشمانداز زیان در نگهداری پول، در زمرۀ پیامدهای واقعی تورم قرار دارد.
منبع: کتاب معمای تورم بالا؛ فصل دوم، درودیان، حسین و قائدامینی، محمد؛
پینوشت:
[۱] Transactions Motive
[۲] Precautionary Motive
انتهای پیام/ پول و بانک