به گزارش مسیر اقتصاد چین و ایالات متحده در حال منزوی کردن اقتصادهای خود هستند؛ این دو کشور از صنایع خود با میلیاردها دلار یارانه حمایت میکنند. اقتصاد جهانی در حال تغییر است. آیا اقتصاد آلمان بین این دو بلوک خرد خواهد شد؟ صنعت داخلی آلمان با انتخابهای سختی روبهرو است.
ورود به خودروهای الکتریکی برای فورد در ایالات متحده بسیار راحتتر از آنچه که انتظار میرفت، پیش رفته است. به گفته مدیر کارخانه، کامیون الکتریکی F-۱۵۰ نه تنها دقیقاً مشابه مدلهای سوخت فسیلی خود است، بلکه هواداران بیشتری را نیز به خود جلب کرده است. فورد پیشبینی خود را برای امسال مبنی بر سود عملیاتی حدود ۱۰ میلیارد دلار تایید کرده است که تفاوت قابلتوجهی با وضعیت در آلمان است و سود سهماهه سوم فولکسواگن ۶۴ درصد کاهش یافته است.
در ایالات متحده، برنامههای محرک اقتصادی برای محصولات دوستدار محیط زیست در حال اجراست. در مقابل، در آلمان، ائتلاف حاکم تحت رهبری صدراعظم اولاف شولتس هنوز درگیر اختلافاتی بر سر سیاست اقتصادی صحیح است.
نظم جهانی در حال تغییر است
صنعت خودرویی که روزگاری در ایالات متحده با مشکلاتی مواجه بود، اکنون به طور کامل در حال بازیابی است. این در حالی است که آمار فروش برندهای آلمانی در حال سقوط است. بزرگترین کاهش هم در بازاری به نام چین رخ داده است که در دهههای اخیر باعث رشد آنها شده است.
ایالات متحده و چین در حال گسترش صنایع خود و منزوی کردن خود از بقیه جهان هستند. آمریکاییها سعی دارند بر بازار داخلی وسیع خود تمرکز کنند. چینیها نیز در حال گسترش کنترل خود بر منابع طبیعی و فناوریهای کلیدی هستند و دنیا را با محصولات داخلی خود که یک ویژگی اصلی یعنی «ارزان بودن» دارند، پر میکنند.
به نظر میرسد دوران جهانیسازی که همواره در حال گسترش بود، به پایان رسیده است؛ دورهای که در آن تولید بر اساس این باور بود که تجارت بینالمللی به نفع همه شرکتکنندگان خواهد بود. در دوران جهانیسازی، هدف اصلی کارآمدتر شدن و تولید ارزانتر بود. حالا هر کسی به دنبال منافع خود است. طبق گفته صندوق بینالمللی پول (IMF)، شکلگیری بلوکهای اقتصادی میتواند منجر به کاهش ۲-۳ درصدی تولید ناخالص جهانی در هر سال شود.
ریسکزدایی و «همگرایی» در تجارت جهانی
روند این موضوع در ایالات متحده با تعرفههایی آغاز شد که رئیسجمهور وقت، دونالد ترامپ، بر روی فولاد و آلومینیوم وارداتی وضع کرد. در کمپین فعلی، او مجددا تهدید کرده است که تعرفههایی را این بار بر روی محصولات وارداتی از چین، مکزیک و سایر نقاط جهان اعمال خواهد کرد.
اتحادیه اروپا نیز در همین حال، تعرفههای بازدارنده بر روی خودروهای الکتریکی ارزان قیمت از چین وضع کرده است تا از تولیدکنندگان اروپایی حمایت کند. این تصمیم به ضرر خودروسازان اروپایی و آمریکایی که در چین خودرو میسازند و به خارج صادر میکنند نیز میشود.
آنهایی که به دنبال امنیت هستند، گزینه دیگری جز بازگرداندن تولید به داخل یا واردات محصولات از کشورهای متحد، ندارند. روندی که به نام «همگرایی» شناخته میشود. شرکتهایی که دیگر نمیخواهند به مواد خام ارزان قیمت از چین وابسته باشند، اکنون باید به دنبال منابع دیگر برای کاهش ریسک بگردند. این رویکرد نیز در زبان کسبوکار «ریسکزدایی» نام گرفته است.
بستهشدن درهای بازار بینالمللی روی آلمان
وزشهای اقتصادی نسبتاً شدید به شدت بر مدیران آلمانی تاثیر گذاشته است. طبق نظرسنجی سالانهای که اتاق بازرگانی و صنایع آلمان (DIHK) از اعضای خود انجام داده است، حدود ۶۱ درصد از مدیران آلمانی اعلام کردهاند که با موانعی در تجارت بینالمللی خود مواجه هستند. این درصد در سال ۲۰۱۳ تنها ۳۴ درصد بود. روندی که شرکتهای آلمانی تجربه کردهاند، در تعداد محدودیتهای تجاری که در سراسر جهان اعمال شده، منعکس میشود.
وزیر اقتصاد آلمان، روبرت هابک، هیچگونه توهمی در مورد این نظم اقتصادی جدید ندارد. او در میانه ماه اکتبر در یک همایش ژئو-اقتصادی گفت: «۵۰ درصد از رشد اقتصادی ما از تجارت بینالمللی ناشی میشود.» او اضافه کرد: «در چین، این رقم فقط ۲۰ درصد است.»
چین در معرض خطر جدی قرار دارد
فولکسواگن شاهد کاهش ۱۰ درصدی فروش خود در چین بوده است؛ بیامو با کاهش ۴ درصدی روبهرو شده و مرسدس-بنز هشدار سود صادر کرده است.
در سالهای گذشته، رشد تولید ناخالص داخلی چین توسط ساختوساز در سراسر کشور روبهجلو برده میشد. فرودگاههای جدید، بزرگراهها و خطوط قطار سریعالسیر. صدها هزار برج مسکونی و آپارتمان ساخته شد که با قرضگرفتن پول تأمین مالی میشد. با اتمام بخش ساختوساز مسکونی، آن دوران به پایان رسیده است. از آن زمان، رهبری حاکمیت در پکن در تلاش بوده است تولید صنعتی را برای رسیدن به هدف رشد ۵ درصدی دولت تحریک کند. نتیجه آن، انبوهی از کالاهای مصرفی است.
نتیجه این است که چین اکنون بیش از هر زمان دیگری کالاهای خود را به خارج از کشور صادر میکند. در اروپا، این روند بهویژه در حوزه خودروهای برقی احساس شده است. شرکتهای چینی که از یارانههای دولتی حمایت میشوند، قادر به عرضه خودروهای الکتریکی بهقدری ارزان هستند که کمیسیون اروپا اخیراً چارهای جز اعمال تعرفههای حمایتی ندیده است.
چین میخواهد دنیا را وابسته به خود کند ولی خودش مستقل بماند
رهبری چین تصمیم گرفته بود تجارت خود را با سایر نقاط جهان کاهش دهد. در طول همهگیری کرونا، رئیسجمهور چین استراتژی دو گردش خود را ارائه داد که گامی به سمت خودکفایی کشور بود. طبق برنامه پنجساله فعلی، هفت حوزه کلیدی قرار است از سرمایهگذاریهای قابل توجه در تحقیق و توسعه بهرهمند شوند.
این استراتژی پیشبینی میکند که تجارت بینالمللی تنها نقش حمایتی ایفا کند. به نظر میرسد دیدگاه شی این باشد که جهان باید به اقتصاد چین وابسته باشد، اما چین میخواهد بدون نیاز به جهان موفق شود.
برای مدیران آلمانی، که از موفقیتهای اخیر خود لذت بردهاند، این تغییرات، سخت قابل پذیرش بوده است. آنها برای دههها بهطور عمده به ژئوپولیتیک بیتوجه بودند.
لابیهای فدراسیون صنایع آلمان از مدیران اجرایی بزرگتر و دوراندیشتر بودند. در ژانویه ۲۰۱۹، این فدراسیون، مقالهای قابلتوجه ارائه داد که در آن مطرح شده بود اروپا باید اصلاحاتی انجام دهد تا با چین همگام شود. این مقاله به «رقابت سیستمی» بین اقتصادهای بازار اجتماعی آزاد در اروپا و «اقتصاد دولتیمحور چین» پرداخته بود. این دیدگاه که تقریباً شش سال پیش منتشر شد، تقریباً یک دیدگاه جنجالی بود.
دولت آلمان تا تابستان ۲۰۲۳ زمان نیاز داشت تا استراتژی خود را برای چین تدوین کند. اینک، دولت آلمان نیز چین را بهعنوان «رقیب سیستمی» میبیند، وضعیتی که مدتهاست موجب درد و رنج شرکتهای اروپایی شده است.
ایالات متحده – شریک یا رقیب؟
صرفنظر از اینکه در آمریکا چه کسی رئیسجمهور باشد، جنگ تجاری بین ایالات متحده و چین ادامه خواهد یافت. این خبر خوبی برای اروپا نیست.
این ترامپ بود که در دوران ریاستجمهوری اول خود، چین را به خاطر از دست رفتن صدها هزار شغل صنعتی پردرآمد در ایالات متحده آن هم به دلیل بسته شدن کارخانههای فولاد و خودروسازی، مقصر دانست.
جو بایدن این روند را ادامه داد و حتی تعرفههای وضعشده توسط ترامپ را به محصولات دیگری مانند خودروهای الکتریکی ساخت چین گسترش داد. او قصد داشت شبکه اجتماعی تیکتاک، متعلق به شرکت چینی بایتدنس، را به دلیل مسائل امنیت ملی فیلتر کند. این شاید واضحترین پیام او به پکن باشد که ایالات متحده حتی در مورد یک اپلیکیشن بسیار محبوب نیز متوقف نخواهد شد.
همچنین رئیسجمهور آمریکا صدها میلیون دلار به صنعت ایالات متحده از طریق قانون کاهش تورم پمپاژ کرده و تأسیس کارخانههای چیپ و باتری را گسترش داده است. همچنین مشوقهایی به تولیدکنندگان خودرو، شرکتهای معدنی و فناوری نیز ارائه شده است. در حال حاضر، ایالات متحده در حال عمل کردن بهعنوان جاروبرقی اقتصاد جهانی است و حتی با ارائه مزایای مالیاتی عظیم، سرمایهگذاریهای اروپایی را به سمت خود جذب میکند.
خداحافظی آمریکا با جهانیسازی
از زمان پاندمی کرونا، اقتصاد ایالات متحده سریعتر از بیشتر اقتصادهای صنعتی دیگر نظیر آلمان رشد کرده است. بیکاری به ندرت اینقدر پایین بوده و تولید ناخالص داخلی این کشور هرگز به این حد بالا، نرسیده است.
روز به روز بیشتر فناوریها بهعنوان مسائلی مرتبط با امنیت ملی اعلام میشوند و صادرات برخی ماشینآلات و محصولات به چین ممنوع شده است. شرکتهای آمریکایی تنها کسانی نیستند که تحت تأثیر قرار گرفتهاند. ژئو-اقتصاددان اشمکر هشدار میدهد: «آمریکاییها همچنین شرکتهای کشورهای متحد از جمله شرکتهای اروپایی را مجبور به پیروی میکنند.»
دولت ایالات متحده به تازگی اعلام کرده است که خودروهای جدیدی که با فناوری چین کار میکنند، از سال ۲۰۲۷ دیگر اجازه ورود به جادههای آمریکایی را نخواهند داشت. اگر ایالات متحده و چین برای شرکتهای آلمانی جذابیت کمتری پیدا کنند و بیشتر به سمت بسته شدن پیش روند، این شرکتها باید به دنبال بازارهای جدید بگردند. چرا آلمان نباید با متحدان باقیماندهاش در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین همکاری کند تا جان تازهای به تجارت ترجیحی بدهد؟
گسترش نفوذ چین به حیاط خلوت آمریکا
چین در حال پیگیری یک برنامه هدفمند برای تقویت روابط با کشورهای آمریکای لاتین و آسیا است. مدیران آلمانی تنها میتوانند با تعجب نظارهگر باشند. این بازی ژئوپولیتیکی واقعاً بزرگ است و در آینده شاید حتی درباره جنگ و صلح باشد.
در ایالات متحده، حرکات بزرگترین رقیب این کشور، یعنی جمهوری خلق چین در آمریکای لاتین نگرانیهایی به وجود آورده است. شرکتهای چینی ارتباط نزدیکی با دولت دارند و تصمیمات سرمایهگذاری تحت تأثیر ملاحظات استراتژیک و سیاست خارجی قرار دارند. در دوران جهانیسازی، چنین ملاحظات استراتژیکی نقش زیادی نداشتند. اما اکنون، اقتصاددان آمریکایی، اوری دادوش، مینویسد: «تاریخ به ما میآموزد که تنشهای تجاری میتوانند پیشدرآمد و بهانهای برای جنگهای واقعی باشند.»
در جریان بازدید از برزیل، نماینده تجاری ایالات متحده به میزبان خود هشدار داد که به ابتکار «کمربند و جاده» چین نپیوندد. این موضوع یادآور دوران جنگ سرد است که کشورهای مختلف تحت فشار قرار میگرفتند تا یکی از دو طرف را انتخاب کنند.
منبع: اشپیگل
انتهای پیام/ تجارت و دیپلماسی