مسیر اقتصاد/ برای نسلها، آمریکاییها با «پای خود» و «پول خود» به رویایی که مدتهاست به آن «خانه شخصی» گفته میشود، رأی دادهاند. این خانهها معمولاً در یک جامعه با تراکم پایین تا متوسط قرار دارد. این خواسته برای دههها وجود داشته است و بر خلاف ادعاهای رسانهها در مورد تمایل نسل جوان به زندگی شهری متراکم، شواهد آماری چیز دیگری را نشان میدهد. این گزارش به روند مهاجرت شهروندان کلانشهرهای آمریکایی میپردازد و رغبت ساکنان این شهرها را برای زندگی در مناطق با تراکم جمعیتی پایین بیان میکند. همچنین معایب برنامهریزی شهری با تراکم بالا را از نظر مصرف انرژی، اقتصاد و رشد جمعیت بررسی میکند که به طور خلاصه اشاره میشود.
تمایل شهروندان آمریکایی برای داشتن خانه شخصی در مناطق کمتراکم
اساساً دو مهاجرت متفاوت در آمریکا وجود دارد، یکی درون مناطق کلانشهری و دیگری بین کلانشهرهای آمریکا است. در هر دو مورد، رشد به سمت مناطق حومهنشین و اغلب ارزانتر کلانشهرها بوده است. این روندها برای دههها مشهود بوده اما اخیرا سرعت بیشتری گرفته است. داشتن خانه شخصی، به طور معمول در حومه شهری با تراکم پایین تا متوسط، بخشی از رویای آمریکاییها به حساب میآید. بر خلاف ادعای رسانهها در مورد تمایل نسل جوان به سمت زندگی شهری، شواهد آماری نشان میدهد که رویای خانه شخصی همچنان غالب است.
با این حال، در صورتی که مردم آمریکا خواستههای خود را دارند، برخی گروهها بهویژه طراحان شهری، مؤسسات مالی بزرگ، شرکتهای فناوری و دانشگاهیان، سناریوی دیگری را برای مردم ترجیح میدهند. آنها به جای اینکه به بازار اجازه دهند خواستههای مردم را آشکار کند، تلاش میکنند با اعمال قوانین، افراد را به زندگی در مجتمعهای پر تراکم هدایت کرده و در برخی موارد ساخت خانههای تکخانواده را به طور کامل ممنوع کنند. همه این سیاستها در جهت پیشبرد برنامه افزایش تراکم است.
افزایش قیمت مسکن با جلوگیری از گسترش شهرها
بدون شک مناطق با تراکم بالا، بهویژه شهرهای بزرگ، همچنان برای جوانان، افراد بدون فرزند و ثروتمندان جذاب خواهد بود. اما اکثر مردم، به خصوص برای تشکیل خانواده، محیطی با فضای بیشتر و پراکندهتر ترجیح میدهند. این موضوع زمینهساز یک تضاد اساسی در بلندمدت میشود. بسیاری از ایالتهای آمریکا مانند کالیفرنیا، واشنگتن، هاوایی و اورگان، سیاستهای سختگیرانهای علیه گسترش بیرویه شهرها وضع کردهاند. همچنین، مناطق کلانشهری آمریکا مانند دنور و میامی سیاستهای مشابهی را اتخاذ کردند. این سیاستها با افزایش شدید قیمت مسکن و کاهش نرخ مالکیت خانه که هسته اصلی رویای آمریکایی است، ارتباط دارد. طرفداران این سیاستهای آمریکا در مورد آب و هوا و محیط زیست اینگونه القا میکنند که تراکم بالای جمعیتی برای محیط زیست مفید است.
کاهش زاد و ولد و نیروی کار در پی سیاستهای شهری
تمرکز بر افزایش تراکم شهری به تنهایی، راه حل مناسبی به نظر نمیرسد. پراکندگی جمعیت نه تنها راحتتر و مطلوبتر برای پاسخ به مسائل است، بلکه میتواند از نظر مصرف انرژی نیز کارآمدتر باشد. از سوی دیگر، سیاستهای سختگیرانه زیستمحیطی که کیفیت زندگی مردم را تهدید کند، ممکن است در بلندمدت دوام نداشته باشد. مهمتر از آن، سیاستهایی که مردم را به زندگی در تراکم بالا مجبور میکند، میتواند پیامدهای اجتماعی منفی به همراه داشته باشد.
قوانین و محدودیتهای پیرو تراکم بالا در شهرسازی، خانهدار شدن را برای نسل جوان و رسیدن جمعیت رو به رشد و متنوع دشوارتر میکند. کمبود خانههای مقرون به صرفه و مناسب برای خانوادهها، با کاهش نرخ ازدواج و فرزندآوری مرتبط است. افرادی که صاحبخانه هستند، به احتمال زیاد فرزندان بیشتری خواهند داشت. بهویژه در کشوری با نرخ پایین زاد و ولد و با چالش نیروی کار کم تعداد و جمعیت پیر، این موضوع نوید خوبی برای آینده آمریکا نخواهد بود.
منبع:
گزارش «ساختن آمریکایی جدید» متنشر شده از urbanreforminstitute.org
انتهای پیام/ مسکن