نقش پول در اقتصاد موضوع مهمی که بین کارشناسان اقتصادی مورد اختلاف است. عدهای پول را خنثی میدانند و برخی نیز قائل به درونزایی پول هستند. اینکه پول چگونه خلق میشود، مکانیسم خلق آن به چه صورت است نکتهای است که برای سیاستگذار اقتصادی فوقالعاده حائز اهمیت است چرا که منجر به توصیههای سیاستی متفاوتی خواهد شد. در این راستا علی نصیری اقدم عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی (ره) در گفتگو با مسیر اقتصاد گفت: خلق پول در اقتصاد طبق تئوری ضریب فزاینده پولی در دنیای واقعی کار نمیکند.
نظریه ضریب فزاینده پولی یک توهم است
وی در ادامه گفت: ما فقط برای اینکه کنکور بدهیم و کارشناسی ارشد بگیریم به دردمان میخورد یا برای اینکه به دانشجویان یک چیزهایی را تدریس کنیم به درد میخورد. متاسفانه اینقدر هم فراگیر شده که دیگر همه مردم هم این را بلد هستند و حتی خود بانکداران مرکزی یک طوری وانمود میکنند که انگار واقعا اینگونه است. نمیدانم چقدر عمدی یا چقدر غیرعمدی است اما یک ترفندی هم برای فرار از مسئولیت توسط بانکداران مرکزی هم استفاده میشود که هر کس میآید میگوید اگر دولت قرض نگیرد من کارم را خوب انجام میدهم. این استدلال در واقع بیشتر یک ترفند شده است و ممکن است بعضیها این موضوع باورشان شده باشد. اما نه در دنیا و نه در ایران این نظریه اصلا کار نمیکند.
نصیری اقدم افزود: توصیه سیاستی رویکرد منتج شده از نظریه ضریب فزاینده به این صورت میشود که بانک مرکزی به دولت قرض ندهد. همان کاری که سال ۱۳۸۰ آن را قانونی کردیم، در قانون برنامه سوم، ممنوعیت قرضدهی به دولت، برقرار شود و کنترل پایه پولی دست خود بانک مرکزی باشد یا به عبارت دیگری کنترل ترازنامهاش کاملا در اختیار خودش باشد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه افزود: اگر به تاریخچه پیدایش بانک مرکزی توجه کنیم، متوجه میشویم که بانک مرکزی میآمد تسویه حسابها را انجام میداد نه اینکه سیاستگذاری پولی بکند. اگر هم نگاه کنیم در ادبیات میگویند بانک مرکزی چطور به آخرین قرضدهنده (lender of last resort) تبدیل شد. بنابراین بانک مرکزی اینگونه که در نظریه ضریب فزاینده ترسیم میشود اصلا شکل نگرفته و اساسا اینطور کار هم نمیکند.
رویکرد تئوری ضریب فزاینده منجر به «رکود» میشود
وی با اشاره به اینکه در دنیای واقع بانکها قدرت خلق پول دارند، افزود: مرسوم شده بعضیها میگویند بانکها قدرت خلق پول از هیچ دارند. معنایش این است که من که بانک هستم میخواهم به شما وام بدهم، برای وامدهی به شما به اتکای همان آخرین پناهگاه، به اتکای همان شبکه شتاب، به اتکای همان اتاق تسویه، نیازی ندارم یک فرد دومی بیاید نزد من سپرده بگذارد تا من این سپردهها را به شما وام بدهم. البته در صندوقهای قرضالحسنه خانگی این قاعده وجود دارد اما بانکها صندوق قرضالحسنه نیستند. بنابراین بانک میآید میگوید که من خودم را به شما صد تومان بدهکار کردهام، این بدهی بانک به شما میشود پول رایج مملکت. یعنی در واقع پول رایج مملکت چیزی نیست جز سند بدهی بانکها.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: همین که بانک وام را پرداخت میکند پول خلق میشود و این یک حقیقتی است که یک مقدار درکش آسان نیست مخصوصا با این آموزش ایدئولوژیکوار نظریه ضریب فزاینده پولی که وجود دارد. چه بسا این نگاه (ضریب فزاینده پولی) به ضرر اقتصاد باشد. اینها اثرات رکودی و مخرب در اقتصاد دارد.
بانکها برای خلق پول نیازی به سپرده مردم ندارند
نصیری اقدم بیان داشت: با دریافت وام از بانک پولی از سپردهگذار کسر نمیشود،بلکه یک سپرده جدید ایجاد می شود. آن سپرده جدید نیز یک دکمهای است که کارمند بانک آن را فشار میدهد، یعنی اسناد که دریافت میشود، ضامنها میآیند حصول اطمینان پیدا میشود که این دارد به دارایی بانک از آن طرف ترازنامه تبدیل میشود از این طرف بانک خودش با فشار دادن یک دکمه بدهکار میکند، همان لحظه برای شما یک پیامک واریزی میآید و بستانکار میشوید. این همان پول جدیدی است که خلق میشود.
وی اظهار داشت: این خلق پول از کجاست، اصلا ربطی به استقراض دولت یا متغیر دیگری ندارد، اصطلاحا اقتصاددانان به این فرایند میگویند پول درونزاست یعنی اقتضای سیستم برای تقاضای پول چقدر است. او تقاضا میکند و اگر بانک منافعش اقتضا کند اجابت میکند و پول خلق میشود. بنابراین عرضه بعد از تقاضا فعال میشود. کار بانک مرکزی نیز این است که حصول اطمینان میکند از اینکه نظام پرداخت دارد خوب کار میکند.
پول دارای سه کارکرد وسیله مبادله، ذخیره ارزش و واحد شمارش است
این استاد دانشگاه ادامه داد: ما نمیتوانیم بیتفاوت باشیم بگوییم که اقتصاد هر راهی میرود برود من کار پولی خودم را میکنم آن یکی کار صنعتی خودرو را میکند آن فعالان اقتصادی هم در مسکن کار میکند هر کسی در جزیره خودش کار میکند و ما کاری به کار همدیگر نداریم. اقتصاد اینگونه کار نمیکند. بنابراین پول به صورت درونزا تقاضا میشود و توسط بانکها و حسب منافع آنها خلق میشود. بانک مرکزی هم نقشش آخرین مرجع رجوع است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی (ره) گفت: پول چیزی است که سه کارکرد داشته باشد؛ وسیله مبادله مهمترینش است، ذخیره ارزش باشد، واحد شمارش باشد. این واحد شمارش را هم یک جوری میگویند که هیچ کس نمیفهمد یعنی چه؟ در حالیکه در همان سه هدف، واحد شمارش به مراتب در دوران مدرن مهمتر از وسیله مبادله است چون اگر واحد شمارش نباشد اصلا حسابرسی، دفتر و کتاب نداریم.
بانکها صرفا به دنبال منافع سهامدارانشان هستند
نصیری اقدم با اشاره به اینکه برای تولید، پول لازم است، گفت: برای اینکه کارایی یک نظام پولی را بسنجیم باید به این نکته دقت کنیم که این پول چقدر صرف تولید شده است. اگر پول در چرخه تولید خدمات و محصولات رفت، آن وقت میتوانیم بگوییم نظام پولی خوب کار میکند. در غیر این صورت باید یک علامت سوال بگذاریم که چرا اینطور شد؟ پول دارد خلق میشود اما تولید انجام نمیشود و تورم هم وجود دارد! آنجاست که نیاز به سوال دارد و باید به آن پاسخ بدهیم.
وی با اشاره به اینکه بانکها به دنبال منافع سهامدارانشان هستند، افزود: اگر در یک اقتصادی به هر دلیلی بازدهی سفتهبازی چه در مسکن، چه در سهام، چه در ارز، چه در طلا و چه در خودرو بیش از بازدهی هر کار مولدی بود، انتظار تئوریکمان از این بانک با توجه به اینکه به دنبال نفع خود و سهامدارانش است چه چیزی میتواند باشد؛اینکه تسهیلات را به سفتهبازی بدهد یا به فعالیت مولد؟ اینجا این مفهوم شکست بازار شکل میگیرد. بانک مرکزی اینجا میتواند یک نقش دیگر علاوه بر آن نقش (مرجع رجوع) داشته باشد.
این استاد دانشگاه تاکید داشت: اینکه بانکدار هم هر مدلی که دلش خواست کار کند و منافعشان هر طور اقتضا کرد بروند وام بدهند، اشتباه است. کمااینکه این موضوع از سال ۱۹۸۰ در دنیا و ۱۳۸۰ در ایران با مقرراتزداییهای فزاینده، به شدت رونق گرفته است و این شکاف مرتب بیشتر و بیشتر شده است و بانک مرکزی همچنان معتقد به نظریه ضریب پولی است. در صورتی که بانک مرکزی علاوه بر آن نقش آخرین مرجع رجوعی که دارد میتواند با اجرای سیاستهای اعتباری به تقویت کارآمدی در نظام اقتصادی کمک کند.
انتهای پیام/ پول و بانک