۰۵ آذر ۱۴۰۳

رهبر معظّم انقلاب: علاج برون رفت از مشکلات کشور «اقتصاد مقاومتی» است.

شناسه: ۱۴۹۲۱۶ ۰۹ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۰ دسته: تجارت و دیپلماسی
۰

از سرگیری روابط ایران و عربستان با میانجیگری چین، نشانه ای از فروپاشی هژمونی آمریکا در غرب آسیا است که سالها به عنوان ابزاری برای غارت منابع کشورهای منطقه بود. در مقابل، مفهوم جهان چندقطبی توسط روسیه و چین ترویج و تقویت می‌شود و تلاش‌های پکن برای میانجیگری در مناقشه بین ایران و عربستان سعودی نیز مرحله مهمی در این راستا قلمداد می‌شود.

به گزارش مسیر اقتصاد اکنون کاملاً روشن است که راهبرد غیرصادقانه و تهاجمی ایالات متحده در غرب آسیا در تضاد با آرمان‌های جهان عرب بوده و هژمونی آمریکا به کلی شکست خورده است. ایجاد جهان چندقطبی توسط روسیه، چین و ایران نقطه عطف مهمی در این روند بود. جلوگیری از همگرایی این سه کشور و حمایت جهانی از این مثلث جدید دیپلماتیک برای آمریکا و متحدانش غیرممکن است.

گسترش احساسات روس‌هراسی در سراسر جهان، تشدید تحریم‌های غیرقانونی و حتی تروریسم آشکار، تخریب غیرقانونی خطوط لوله نورد استریم در دریای بالتیک و برنامه‌ریزی آشکار برای موارد مشابه در کاخ سفید دنبال می‌شود. فعالیت‌های تروریستی به ویژه علیه ترک استریم با فعال شدن پرواز پهپادهای آمریکایی MQ-9 Reaper در دریای سیاه که یکی از آنها در ۱۴ مارس سقوط کرد، می‌تواند این موضوع را تایید کند.

تاثیر موفقیت‌های دیپلماتیک ایران بر فروپاشی هژمونی آمریکا

هژمونی آمریکا که واشنگتن در سال‌های اخیر در تلاش برای تحمیل آن به جهان بوده، هر روز در حال فرسایش است. در مقابل مفهوم جهان چندقطبی توسط روسیه و چین ترویج و تقویت می‌شود. تلاش‌های پکن برای میانجیگری در مناقشه بین ایران و عربستان سعودی نیز مرحله مهمی در این راستا بود. حتی رسانه‌های آمریکایی نیز تایید کردند که اعلام احیای روابط دیپلماتیک بین عربستان سعودی و ایران، چالشی مستقیم در برابر تلاش واشنگتن برای تسلط بر غرب آسیا و سراسر جهان است.

امضای معاهده صلح در ۱۰ مارس در پکن بین رئیس شورای عالی امنیت ملی ایران و همتای سعودی وی و تصمیم برای افتتاح سفارتخانه‌ها در مدت دو ماه، نشان‌دهنده اراده و تمایل کشورهای غرب آسیا برای حل مشکلات منطقه‌ای بدون دخالت آمریکاست. این کشورها به دنبال یافتن راه‌هایی برای خروج از موقعیت‌های درگیری موجود هستند که اکثریت قریب به اتفاق آن توسط کاخ سفید ایجاد و برانگیخته شده است.

وضعیت عراق که ۲۰ سال پیش توسط آمریکا و متحدانش بدون موافقت شورای امنیت سازمان ملل متحد مورد تهاجم قرار گرفت، نمونه بارزی است که چگونه سیاست‌ها و اقتدار واشنگتن از بین رفته است. ایالات متحده که وعده ایجاد «ملت آزاد» را داده بود، این کشور را به فساد و ویرانه‌های کشوری قدرتمند و ثروتمند تقلیل داده و آن را در یک فاجعه اقتصادی و سیاسی انداخته است.

تهاجم ایالات متحده، جنگ داخلی و تروریسم افسارگسیخته باعث کشته شدن صدها هزار عراقی شد. بر اساس اتفاق نظر بین‌المللی، حمله ایالات متحده و متحدانش با هدف غارت بی‌رویه آنگلوساکسون‌ها از اقتصاد و میادین نفتی عراق انجام شد. به باور شرق‌شناسان، این سیاست به موج درگیری‌های فرقه‌ای، تروریسم افسارگسیخته و سلسله جنگ‌های داخلی در سراسر غرب آسیا انجامید.

واشنگتن در تلاش برای تقویت هژمونی جهانی خود پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی، نادیده گرفتن منافع کشورهای منطقه را ویژگی تعیین‌کننده سیاست خود قرار داد. این موضع با حضور نظامی مداوم ایالات متحده در منطقه، پیوستن شرکت‌های غرب آسیا به بازارهای غربی و گرایش نخبگان منطقه به «ارزش‌های دموکراتیک و مالی» ایالات متحده تقویت شد. پس از انتخاب دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، کاخ سفید در درجه اول بر نیازهای اسرائیل تمرکز کرد. به طوری که ایده توافق ابراهیم، ​​بدون حل مسئله فلسطین، در واشنگتن به عنوان راه ایده آل برای دوستی یهودیان و اعراب به دلیل ایجاد ترس از ایران معرفی شد. بنابراین موفقیت‌های دیپلماتیک ایران در همکاری با روسیه و چین و همچنین «روی‌گردانی» سعودی‌ها بعنوان متحدان سابق آمریکا، کاخ سفید را با رنج فراوان مواجه کرد.

نشانه‌هایی از پایان هژمونی آمریکا در غرب آسیا

ایالات متحده در حال حاضر قادر به مدیریت بحران‌های غرب آسیا و ایجاد اجماع بین کشورهای منطقه به دلیل بن بست روابط واشنگتن با قدرت‌های بزرگ خلیج فارس نیست. این امر به ویژه پس از آغاز عملیات ویژه روسیه در اوکراین کاملا آشکار شد، به طوری که به جز اقدامات کوچک اسرائیل، هیچ کشوری در منطقه حتی ابتدایی‌ترین تحریم‌ها را علیه مسکو اعمال نکرده است. همزمان با تصمیم ترامپ برای خروج از توافق هسته‌ای با ایران، روابط واشنگتن و ریاض در سال‌های اخیر به طور قابل توجهی بدتر و دولت عربستان در مورد امنیت خود و تلاش برای برقراری صلح در منطقه نگران است.

در نتیجه اعتبار ایالات متحده به دلیل حمایت دیرهنگام کاخ سفید از ریاض در یمن زیر سوال رفته است. سعودی اکنون به دنبال راه‌هایی برای حل مناقشه از طریق ارتباط مستقیم با تهران است. کشورهای منطقه این شانس را دارند که به تنهایی و بدون اتکا به واشنگتن به سمت صلح حرکت کنند. با دعوت ملک سلمان بن عبدالعزیز آل سعود، پادشاه عربستان سعودی از ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران برای سفر به ریاض، بدون تردید در آینده نزدیک نتایج این اقدامات آشکار می‌شود. با توجه به این شرایط، بحث‌های بسیاری در منطقه در مورد لزوم پایان دادن به اقدامات تهاجمی آمریکا در غرب اسیا و بازگشت به شرایط پیش از اعتراض در سوریه، عراق، افغانستان، لیبی، یمن، وجود دارد.

منبع: ژورنال-نئو

انتهای پیام/ تجارت و دیپلماسی



جهت احترام به مخاطبان فرهیخته، نظرات بدون بازبینی منتشر می شود. لطفا نظرات خود را جهت تعميق و گسترش بحث ارائه نمایید. نظرات حاوی توهين، افترا و تهمت به ديگران پاک می شود.