به گزارش مسیر اقتصاد ائتلاف اوپک پلاس در ۵ اکتبر تصمیم گرفت تولید خود را به میزان ۲ میلیون بشکه در روز کاهش دهد؛ چراکه به دلیل تورم بالا، افزایش نرخ بهره و رکود اقتصادی در چین نگرانی در رابطه با تقاضا و اقتصاد جهانی وجود دارد. البته قیمت نفت نیز از ۱۲۴ دلار در هر بشکه در ژوئن به ۸۴ دلار در آستانه این نشست کاهش یافته بود. در این میان، آمریکا با لابیگری شدید به دنبال عدم کاهش تولید نفت و در نتیجه مهار قیمتها و نرخ تورم در آستانه انتخابات میان دورهای مهم خود در ۸ نوامبر بود.
«امنیت انرژی» هدف مهم آمریکا در دهههای اخیر
«انقلاب شیل» ایالات متحده، که از سال ۲۰۱۰ میلیاردها بشکه نفت و تریلیونها فوت مکعب گاز را دسترس قرار داد، منجر به پیشبینیهای وحشتناکی شد مبنی بر اینکه ایالات متحده دیگر نیازی به منطقه خلیج فارس ندارد. در نتیجه، واشنگتن بر این باور بود که میتواند حضور نظامی و دیپلماتیک خود در این «محور آسیایی» را کاهش دهد. از زمان پروژه استقلال ریچارد نیکسون، ایالات متحده به دنبال امنیت انرژی از منظر خودکفایی بود، درحالیکه کارشناسان انرژی بارها هشدار دادهاند که واشنگتن همچنان به بازار جهانی نیاز دارد.
پس از یک دهه جنگهای بیثمر در غرب آسیا، روسای جمهور آمریکا به دنبال آن بودند که سیاست خارجی را با کمترین هزینه و با برونسپاری به تجارت انرژی اداره کنند. در دوره باراک اوباما تولید نفت و گاز ایالات متحده بشدت افزایش یافت تا او تصمیم به لغو ممنوعیت طولانی مدت صادرات نفت خام بگیرد. این موضوع منجر به اعمال تحریمهای شدید علیه ایران در راستای دستیابی به توافق هستهای شد و حتی توانست کاهش تولید نفت لیبی به دلیل سرنگونی معمر قذافی و پس از آن در سال ۲۰۱۱ را جبران کند.
تلاش تولیدکنندگان خلیج فارس برای رقابت با شیل باعث سقوط قیمت نفت در اواخر سال ۲۰۱۴ و جنگ قیمتی اوپک و سپس تشکیل ائتلاف اوپک پلاس با روسیه و سایر تولیدکنندگان مهم غیراوپک در اواخر سال ۲۰۱۶ شد، چون عربستان سعودی از عملکرد سازمان کشورهای صادرکننده نفت، اوپک، در مبارزه همزمان با شیل و روسیه راضی نبود. اما دونالد ترامپ تا حدودی توانست در دوران ریاست جمهوری خود قیمتها را متعادل کند. او کشورهای حاشیه خلیج فارس را تحت فشار قرار داد تا تولید خود را برای حمایت از تحریمهای مجدد علیه ایران افزایش دهند، اما در نوامبر ۲۰۱۸ با اعطای معافیتهایی که قیمتها را پایین آورد، تاثیر آن را کاهش داد.
به نظر میرسد که انقلاب شیل مسیر خود را طی کرده و تولید نفت ایالات متحده برای چند سال به افزایش خود ادامه خواهد داد، اما به اندازهای نیست که بتواند تقاضای جهانی را برآورده کند یا باعث ریزش قیمت شود. در این میان، شرکتهای نفتی حزب دمکرات آمریکا را مقصر فضای نامطلوب سرمایهگذاری میدانند، چون دولت بایدن هیچ کاری ملموسی انجام نداده است که تأثیر قابلتوجهی بر تولید کوتاهمدت داشته باشد. البته به دلیل محدودیت برنامههای محیط زیستی حزب دموکرات، بعید است که بایدن موضع خود را به اندازه کافی تغییر دهد تا مورد علاقه شرکتهای نفتی تگزاس یا حامیان وال استریت آنها باشد.
چرا افزایش قیمت جهانی انرژی برای آمریکا مطلوب نیست؟
ایالات متحده همچنان یک صادرکننده خالص نفت است، اما نقش تولیدکننده نوسانی دهه ۲۰۱۰ را از دست داده است. قیمت بالای نفت در مجموع برای اقتصاد ایالات متحده و به ویژه برای سرمایه گذاران خوشایند است، اما تورم برای مصرفکنندگان بیشتر ایالتهایی که تولیدکننده نفت نیستند و عموما در انتخابات به حزب دموکرات رای میدهند، چندان مطلوب نیست.
از همین روی، دولت آمریکا به شدت به تصمیم اوپک پلاس مبنی بر کاهش تولید واکنش نشان داد و عربستان سعودی را مقصر آن دانست. واشنگتن به خطرات این تصمیم بر اقتصاد جهانی و تقویت روسیه تاکید دارد. در مقابل، ریاض از موضع خود دفاع و مورد حمایت امارات متحده عربی، بحرین، عمان و عراق قرار گرفت. وزارت خارجه عربستان نیز اعلام کرد که این تصمیم به اتفاق آرا گرفته شده، «صرفا اقتصادی» و با هدف محدود کردن نوسانات قیمت بوده است.
به نظر میرسد، کاخ سفید در این موضوع از ابزارهای قدیمی و جدید استفاده خواهد کرد. بایدن از ذخایر استراتژیک نفت به عنوان مکانیزم مدیریت قیمت استفاده میکند و پرونده ممنوعیت مجدد صادرات نفت ایالات متحده به جریان افتاده است. البته توافق هستهای ایران که صادرات نفت این کشور را احیا میکند، فعلاً از دستور خارج شده است.
در غیر این صورت، اهرم اصلی فشار واشنگتن بر اوپک پلاس و بهویژه عربستان سعودی خارج از حوزه انرژی، در ممنوعیت فروش تسلیحات نظامی و دفاعی است. اگر قرار باشد ایالات متحده از حوزه انرژی به سلامتی عبور کند، باید خود را سازگار با آن کند.
منبع: آسیا تایمز
انتهای پیام/ اقتصاد بینالملل